Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 114 (6 milliseconds)
English	Persian
dissipation	عیاشی اتلاف
Other Matches
binges	عیاشی
revelry	عیاشی
debauchery	عیاشی
carousing	عیاشی
binge	عیاشی
carouse	عیاشی
masks	عیاشی
caroused	عیاشی
mask	عیاشی
regalement	عیاشی
debauch	عیاشی
carousal	عیاشی
crapulence	عیاشی
carouses	عیاشی
feasted	عیاشی کردن
feasting	عیاشی کردن
to give one's life to please	عیاشی کردن
jollity	عیاشی زیور
sybaritism	عیاشی وشهوترانی
feasts	عیاشی کردن
riots	عیاشی کردن
rioting	عیاشی کردن
racket	عیاشی وخوشگذرانی
racquets	عیاشی وخوشگذرانی
racquet	عیاشی وخوشگذرانی
wassail	عیاشی کردن
revelery	شادمانی عیاشی
orgy	میگساری عیاشی
riot	عیاشی کردن
rioted	عیاشی کردن
feast	عیاشی کردن
wantonly	از روی عیاشی و بیفکری
epicureanism	فلسفه عیاشی و خوشگذرانی
luxuries	تجمل عیاشی عیش
luxury	تجمل عیاشی عیش
revelled	عیاشی کردن لذت بردن
orgy	مجالس عیاشی و میگساری بافتخارخدایان
revels	عیاشی کردن لذت بردن
revelling	عیاشی کردن لذت بردن
reveling	عیاشی کردن لذت بردن
reveled	عیاشی کردن لذت بردن
revel	عیاشی کردن لذت بردن
whoopla	عیاشی و شادی پر سرو صدا
saturnalia	جشن خدای زحل عیاشی
roister	عیاشی و شب زنده داری کردن
destruction	اتلاف
dissipation	اتلاف
wreckage	اتلاف
deliberate destruction	اتلاف
copper loss	اتلاف مس
wastage	اتلاف
mis spend	اتلاف
loss	اتلاف
spoils	اتلاف
spoiled	اتلاف
spoil	اتلاف
spoiling	اتلاف
wasting	اتلاف
losing	اتلاف
lossy	پر اتلاف
loss angle	زاویه اتلاف
iron loss	اتلاف اهن
hysteresis loss	اتلاف پسماندی
heat loss	اتلاف گرمایی
generator loss	اتلاف مولد
evaporation loss	اتلاف در تبخیر
power loss	اتلاف توان
loss factor	ضریب اتلاف
resistance loss	اتلاف مقاومتی
voltage loss	اتلاف ولتاژ
destruction	اتلاف انهدام
passive play	اتلاف وقت
transformer loss	اتلاف مبدل
power dissipation	اتلاف قدرت
wreckage piece	تکه اتلاف
i^ r loss	اتلاف توان
dissipative factor	ضریب اتلاف
core loss	اتلاف اهن
core loss	اتلاف هسته
bearing loss	اتلاف بالشتکی
arc drop loss	اتلاف جرقهای
absorption loss	اتلاف جذب
waste	زائد اتلاف
dawdling	اتلاف وقت
dawdles	اتلاف وقت
dawdled	اتلاف وقت
dielectric loss	اتلاف دی الکتریک
wastes	زائد اتلاف
energy dissipation	انرژی اتلاف
disinvestment	اتلاف سرمایه
dissipation of energy	اتلاف انرژی
dawdle	اتلاف وقت
economic waste	اتلاف اقتصادی
waste	تضییع کردن اتلاف
waste of time	وقت اتلاف شده
time-wasting	وقت اتلاف شده
dissipation of time	وقت اتلاف شده
wasted time	وقت اتلاف شده
dawdle	وقت اتلاف شده
wastes	تضییع کردن اتلاف
electrode dissipation	اتلاف توان الکترد
eddy current loss	اتلاف جریان فوکو
dillydally	اتلاف وقت کردن
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
energy dissipation action	عامل اتلاف انرژی
quickest	سریع یا بدون اتلاف زمان
quick	سریع یا بدون اتلاف زمان
quicker	سریع یا بدون اتلاف زمان
conversion loss of frequency changer cry	اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
This is a sheer waste of time .	این کار اتلاف وقت محض است
thrashing	1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com