Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
Other Matches
house of ill repute
جنده خانه
bawdy house
جنده خانه
bordello
[American E]
جنده خانه
lupanar
جنده خانه
panel house
جنده خانه
flash house
دزدخانه جنده خانه
whorehouse
جنده خانه
[اصطلاح روزمره]
lupanar
فاحشه خانه
house of ill repute
فاحشه خانه
bordello
[American E]
فاحشه خانه
whorehouse
فاحشه خانه
call house
فاحشه خانه
brothels
فاحشه خانه
brothel
فاحشه خانه
bawdy house
فاحشه خانه
bordel
فاحشه خانه
disorderly house
فاحشه خانه
whorehouse
جنده خانه
[در باواریا و اتریش و سوئیس]
[اصطلاح روزمره]
pot boy
پادو فاحشه خانه
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
fancy man
جنده فاحشه
fancy men
جنده فاحشه
fancy women
جنده فاحشه
hackster
جنده فاحشه
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb
خانه خانه کردن
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
range
یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
room
خانه
rooms
خانه
furnace house
خانه
tersellated
خانه خانه
domicile
خانه
cells
خانه
cell
خانه
shacks
خانه
shack
خانه
lodge
خانه
alveolate
خانه خانه
within doors
در خانه
pigeon hole
خانه
domiciles
خانه
dwelling
خانه
cloisonne
خانه خانه
i was under his roof
در خانه
cellulated
خانه خانه
lodged
خانه
pied-a-terre
خانه
pieds-a-terre
خانه
pigeon-holes
خانه
home
خانه
housing
خانه ها
honeycombs
خانه خانه
lodges
خانه
double-fronted
خانه دو در
honeycomb
خانه خانه
pigeon-hole
خانه
dwellings
خانه
houseroom
جا در خانه
quarterage
خانه
checkered
خانه خانه
her house
خانه اش
her house
خانه ان زن
roommates
هم خانه
lar
خانه
housed
خانه
socket
خانه
door to door
خانه به خانه
sockets
خانه
roommate
هم خانه
door-to-door
خانه به خانه
houseless
بی خانه
lares
خانه
cellular
خانه خانه
house
خانه
unsheltered
<adj.>
بی خانه
materfamilias
زن خانه
houses
خانه
homes
خانه
housemother
زن صاحب خانه
canteen
سفره خانه
vegetable soil
خانه باغی
schoolhouses
خانه مدیراموزشگاه
schoolhouse
خانه مدیراموزشگاه
systems house
خانه سیستم ها
canteens
سفره خانه
observatories
رصد خانه
spinsterhood
خانه ماندگی
house to let
خانه اجارهای
stay at home
خانه نشین
builders
خانه ساز
builder
خانه ساز
steading
خانه با متعلقات
thrift
خانه داری
steading
خانه رعیتی
summer house
خانه تابستانی
menage
خانه داری
pantries
ابدار خانه
armoury
اسلحه خانه
observatory
رصد خانه
refinery
تصفیه خانه
teahouse
قهوه خانه
teahouse
چای خانه
telephone station
تلفن خانه
matron
زن خانه دار
matrons
زن خانه دار
tower house
خانه برجی
mobile homes
خانه متحرک
economical
خانه دار
toft
خانه یا ملحقات ان
mobile home
خانه متحرک
to leave word in the house
در خانه سپردن
the house over the way
خانه روبرو
farmhouses
خانه رعیتی
farmhouse
خانه رعیتی
to get the key of the street
بی خانه بودن
statehouses
خانه ملت
three doors of
سه خانه انسوتر
tea house
قهوه خانه
laundry
رختشوی خانه
refineries
تصفیه خانه
houseboats
خانه قایقی
insectarium
حشره خانه
houseboat
خانه قایقی
cottages
خانه روستایی
cottage
خانه روستایی
furniture
اثاث خانه
tan yard
دباغ خانه
pantry
ابدار خانه
eye socket
[خانه چشم]
tannage
دباغ خانه
boys
خانه شاگرد
boy
خانه شاگرد
domestic
خانه دار
toll house
راهدار خانه
housemothers
زن صاحب خانه
laundries
رختشوی خانه
statehouse
خانه ملت
pigeonhole
خانه قفسه
opposite the house
مقابل خانه
fuse block
خانه فیوز
opposite the house
روبروی خانه
gambling house
قمار خانه
gaming house
قمار خانه
onstead
خانه با متعلقات
household art
فن اداره خانه
onstead
خانه رعیتی
goodwife
کدبانوی خانه
notbility
خانه داری
freemasons hall
فراموش خانه
frater
سفره خانه
dwelling construction
خانه سازی
dwelling house
خانه مسکونی
earth house
خانه زیرزمینی
photographer's studio
عکاس خانه
pesthouse
خسته خانه
pest house
خسته خانه
keep house
در خانه ماندن
orphon a
یتیم خانه
orphan asylum
یتیم خانه
opposite to the house
روبروی خانه
husbandman
سرپرست خانه
grummet
شاگرد خانه
luft
خانه فرار
homebred
خانه پرورده
homemaker
خانه دار
house agent
دلال خانه
house to get
خانه اجارهای
house top
بام خانه
landlouper
خانه بدوش
house work
خانه داری
landloper
خانه بدوش
home born
خانه زاد
housewifely
خانه دار
mistress of the house
بانوی خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
materfamilias
بانوی خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com