Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
polar distance
فاصله قطبی
Other Matches
polar regions
مناطق قطبی زمین سرزمینهای قطبی
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
single space
در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
following distance
فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
dipole dipole bond
پیوند دو قطبی- دو قطبی
orientation forces
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
point blank range
فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval
فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
spaces
فاصله دادن فاصله داشتن
space
فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways
منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
circumpolar constellation
صورتهای فلکی دور قطبی صورتهای فلکی پیرا قطبی
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
hole
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march
راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
unipolar
تک قطبی
diode
دو قطبی
dipole
دو قطبی
bipolar
دو قطبی
double pole
دو قطبی
polar
قطبی
unipolar
یک قطبی
arctic
قطبی
homopolar
هم قطبی
polarization
قطبی شدگی
polaris
ستاره قطبی
two terminal network
شبکه دو قطبی
zwitterion
یون دو قطبی
diode
لامپ دو قطبی
loadstar
ستاره قطبی
pole armature
ارمیچر قطبی
polarizing filter
صافی قطبی
polarization current
جریان قطبی
polarization
قطبی سازی
dipolar ion
یون دو قطبی
polestar
ستاره قطبی
dipole antenna
انتن دو قطبی
single contact switch
کلید یک قطبی
multipolar
چند قطبی
polar molecule
مولکول قطبی
electric doublet
دو قطبی الکتریسیته
electric dipole
دو قطبی الکتریسیته
moment of a dipole
گشتاور دو قطبی
multi contact
چند قطبی
polarizes
قطبی کردن
polarised
قطبی کردن
polarises
قطبی کردن
multipole
چند قطبی
magnetic doublet
دو قطبی مغناطیسی
north star
ستاره قطبی
two electrode valve
لامپ دو قطبی
dipole interaction
بر هم کنش دو قطبی
lodestar
ستاره قطبی
triode
لامپ سه قطبی
lodestaror load
ستاره قطبی
fitchet
گربه قطبی
polarize
قطبی کردن
Pole Star
ستاره قطبی
dipole moment
گشتاور دو قطبی
terminal voltage
ولتاژ قطبی
polarising
قطبی کردن
polar winds
بادهای قطبی
polarizing
قطبی کردن
polarity
تمایل قطبی
polar coordinates
مختصات قطبی
polarity
ویژگی قطبی
hexode
لامپ شش قطبی
hexod
لامپ شش قطبی
polar relay
رله قطبی
polar diagram
نقشه قطبی
polarities
ویژگی قطبی
polar bond
پیوند قطبی
polar compound
ترکیب قطبی
polar coordinate
مختصات قطبی
polar angle
زاویه قطبی
polarities
تمایل قطبی
crystal rectifier
دو قطبی بلورین
bipolar cells
یاختههای دو قطبی
one pole switch
کلید یک قطبی
arctic regions
نواحی قطبی
arctic basin
حوضچه قطبی
unipolarity
حالت یک قطبی
polarized relay
رله قطبی
foumart
گربه قطبی
four pole
چهار قطبی
polar solvent
حلال قطبی
polar transmission
مخابره قطبی
polar variable
متغیر قطبی
polar vector
بردار قطبی
arctic regions
مناطق قطبی
aurora
شفق قطبی
unipolar armature
ارمیچر تک قطبی
polar vortex
ورتکس قطبی
polarized
قطبی شده
arctic
مربوطه به نواحی قطبی
pentode
لامپ پنج قطبی
polarised
قطبی کردن یا شدن
polarises
قطبی کردن یا شدن
folded dipole
انتن دو قطبی دولا
polarising
قطبی کردن یا شدن
four terminal network
شبکه چهار قطبی
unipolar psychosis
روان پریشی یک قطبی
circumpolar stars
ستارگان دور قطبی
multi electrode valve
لامپ چند قطبی
duopsony
انحصار دو قطبی خرید
polarizing
قطبی کردن یا شدن
unipolar
سلولهای عصبی یک قطبی
molecular dipole moment
گشتاور دو قطبی مولکولی
polarizes
قطبی کردن یا شدن
duopoly
انحصار دو قطبی فروش
circumpolar stars
ستارگان پیرا قطبی
polar chart
نمودار با مختصات قطبی
polarize
قطبی کردن یا شدن
bipolar affective disorder
اختلال عاطفی دو قطبی
semiconductor diode
دو قطبی نیم رسانا
polar coordinates
مختصات قطبی
[ریاضی]
polar diagram
نمودار با مختصات قطبی
polar duplex telegraphy
تلگراف دو جهتی قطبی
heteropolar bond
پیوند ناجور قطبی
heptode
لامپ هفت قطبی
polar coordinates
دستگاه مختصات قطبی
triode amplifier
فزون ساز سه قطبی
polar covalent bond
پیوند کووالانسی قطبی
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
magnetic quadrupole
چهار قطبی مغناطیسی
homopolar bond
پیوند جور قطبی
magnetic dipole moment
گشتاور دو قطبی مغناطیسی
multipole moment
گشتاور چند قطبی
isolation diode
لامپ دو قطبی خودکار
octode
لامپ هشت قطبی
semipolar molecule
مولکول نیم قطبی
tetrode
لامپ چهار قطبی
dipole dipole forces
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
image phase constant
ضریب فازی چهار قطبی ضریب ثابت فازی تصویر ثابت فازی چهار قطبی
dipole dipole coupling
جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
output pentode
لامپ پنج قطبی خروجی
half wave dipole
انتن دو قطبی نیم موج
gas triode
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
y parameter
پارامتر چهار قطبی ایگرگ
equivalent diode voltage
ولتاژ لامپ دو قطبی هم ارز
fisch
پوست راسو یا گربه قطبی
equivalent diode of a triode
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
fitchew
پوست راسو یا گربه قطبی
equivalent diode of a multielectrode val
لامپ دو قطبی هم ارز چندقطبی
hot cathode gas triode
لامپ سه قطبی با کاتد داغ
polar coordinate system
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
gated beam tube
لامپ پنج قطبی با شیب ثابت
perveance of a multi electrode valve(tub
پروه انس لامپ چند قطبی
tzigane
کولی مجاری قبطی مجارستانی قطبی
gas tetrode
لامپ چهار قطبی با کاتد داغ
anoraks
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
tundra
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
tundras
دشتهای بی درخت پوشیده از گلسنگ نواحی قطبی
anorak
نوعی ژاکت باشلق دارمخصوص نواحی قطبی
longspur
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
polar motion
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
distances
فاصله
unremittingly
بی فاصله
diastema
فاصله
interval
فاصله
distance
فاصله
spacing
فاصله
space
فاصله
per saltum
بی فاصله
head space
فاصله سر
blank
فاصله
blank character
فاصله
blankest
فاصله
intermittence
فاصله
space
جا فاصله
clearance
فاصله
spaces
جا فاصله
spaces
فاصله
intermezzo
فاصله
single space
تک فاصله تو هم
range
فاصله
gaps
فاصله
lengths
فاصله
length
فاصله
hiatus
فاصله
ranges
فاصله
ranged
فاصله
discontinuance
فاصله
gap
فاصله
tele
فاصله
en dash
خط فاصله ان
interregnum
فاصله
interregnums
فاصله
equidistant
هم فاصله
interregna
فاصله
space bar
فاصله زن
em dash
خط فاصله ام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com