English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
magnet gap فاصله هوایی
Other Matches
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
following distance فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
point blank range فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
interval فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
space فاصله دادن فاصله داشتن
spaces فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
hole فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
close march راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
go no go اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air position موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
distances فاصله
ranged فاصله
interregnums فاصله
ranges فاصله
equidistant هم فاصله
interregnum فاصله
intermezzo فاصله
per saltum بی فاصله
diastema فاصله
length فاصله
tele فاصله
lengths فاصله
discontinuance فاصله
range فاصله
distance فاصله
interval فاصله
head space فاصله سر
interregna فاصله
en dash خط فاصله ان
space جا فاصله
intermittence فاصله
space فاصله
spaces جا فاصله
space bar فاصله زن
spaces فاصله
single space تک فاصله تو هم
gaps فاصله
clearance فاصله
blank فاصله
blankest فاصله
gap فاصله
em dash خط فاصله ام
unremittingly بی فاصله
hiatus فاصله
blank character فاصله
spacing فاصله
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
light gap فاصله روشنایی
time interval فاصله زمانی
terraces spacing فاصله تراسها
soft carriage return خط فاصله خالی
space condition شرط فاصله
keyspace فاصله کلیدی
social distance فاصله اجتماعی
telemeter فاصله سنج
space condition حالت فاصله
shim فاصله پرکن
track pitch فاصله شیار
line to line spacing فاصله سطور
interludes بادخور فاصله
light gap فاصله نور
lattice spacing فاصله شبکه
time out وقفه فاصله
line spacing فاصله سطر
time lag فاصله زمانی
known distance فاصله معلوم
space bar فاصله گذار
line spacing فاصله سطرها
time lags فاصله زمانی
line spacing فاصله خطوط
tooth gap فاصله دندانه
subinterval فاصله فرعی
lapses فاصله زمانی
unit distance با فاصله واحد
dutter فاصله ستونها
spacing فاصله گذاری
white space فاصله سفید
span فاصله معین
normal interval فاصله معمولی صف
tritone فاصله سه گام
mode interval فاصله نما
unspaced practice تمرین بی فاصله
piston clearnce فاصله پیستون
lapse فاصله زمانی
interstice ترک فاصله
respite _ فاصله استراحت
safe distance فاصله بی خطر
range meter فاصله سنج
polar distance فاصله قطبی
spacing فاصله بندی
shouting distance فاصله صدا رس
lapsing فاصله زمانی
elongation فاصله زاویهای
stadimeter فاصله یاب
rivers فاصله سفید
river فاصله سفید
interim فیمابین فاصله
removed فاصله خانوادگی
interlude بادخور فاصله
spacing bias پیشقدر فاصله
signal distance فاصله علامتی
spans فاصله معین
interval فاصله زمانی
sight distance فاصله دید
spanned فاصله معین
gulfs فاصله زدوری
spanning فاصله معین
gulf فاصله زدوری
tritone فاصله سه اهنگ
interval فاصله تاکتیکی
vertical interval فاصله عمودی
space جا فاصله مدت
frequency spacing فاصله فرکانس
confidence interval فاصله اعتماد
frequency distance فاصله فرکانس
confidence interval فاصله اطمینان
distance meter فاصله سنج
coherence distance فاصله همدوسی
code distance فاصله رمز
time period فاصله زمان
period فاصله زمان
time span فاصله زمان
leading فاصله خطوط
distant فاصله دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com