Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
recall
فراخوانی احضار
recalled
فراخوانی احضار
recalls
فراخوانی احضار
Other Matches
well-behaved
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
well behaved
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
citations
احضار احضار به بازپرسی
citation
احضار احضار به بازپرسی
repeals
احضار کردن احضار
repeal
احضار کردن احضار
recalls
فراخوانی
elicitation
فراخوانی
redintegration
فراخوانی کل
summon
فراخوانی
summoned
فراخوانی
recall
فراخوانی
recalled
فراخوانی
evocations
فراخوانی
evocation
فراخوانی
calling
شغل فراخوانی
calling sequence
دبناله فراخوانی
call by value
فراخوانی با ارزش
calling sequence
دنباله فراخوانی
calling program
برنامه فراخوانی
call instruction
دستورالعمل فراخوانی
call by reference
فراخوانی با ارجاع
call by result
فراخوانی با نتیجه
calling sequence
ترتیب فراخوانی
selective calling
فراخوانی گزیده
supervisor call
فراخوانی نافر
macro call
فراخوانی ماکرو
library call
فراخوانی کتابخانهای
call by name
فراخوانی با نام
subroutine call
فراخوانی زیرروال
svc
فراخوانی نافر یا سرپرست
virtual
برای مدت فراخوانی
daisy chain
سومین را و... فراخوانی می کنند
name
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
contacting
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contacted
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contacts
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
contact
فراخوانی کاربر یاوسیله در شبکه
names
کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
convocations
احضار
summons
احضار
summonsed
احضار
summonses
احضار
convocation
احضار
calling
احضار
summonsing
احضار
vocations
احضار
summoning
احضار
citation
احضار
vocation
احضار
citations
احضار
recalling
احضار
returning
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
return
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
parameters
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
returns
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
acu
Unit Calling Automatic واحد فراخوانی خودکار
returned
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
parameter
مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
recalled
احضار کردن
recall
احضار کردن
bans
اگهی احضار
banning
اگهی احضار
ban
اگهی احضار
summoned
احضار کردن
processes
احضار کردن
process
احضار کردن
annunciator
زنگ احضار
arraign
احضار نمودن
warning sign
علامت احضار
invocation
حکم احضار
invocations
حکم احضار
summoner
احضار کننده
call to quarters
شیپور احضار
countermands
احضار کردن
invoking
احضار کردن
impeachment
احضار بدادگاه
countermanded
احضار کردن
countermand
احضار کردن
impeaching
احضار نمودن
impeaches
احضار نمودن
impeached
احضار نمودن
impeach
احضار نمودن
function invocation
احضار تابع
summoned
احضار فراخواستن
spiritism
احضار روح
evoking
احضار کردن
evokes
احضار کردن
evoke
احضار کردن
ouija board
لوح احضار
summon
احضار کردن
countermanding
احضار کردن
invoked
احضار کردن
phantasmagorias
احضار روح
drop annunciator
زنگ احضار
summon
احضار فراخواستن
invokes
احضار کردن
phantasmagoria
احضار روح
invoke
احضار کردن
evocable
قابل احضار
vouch
احضار کردن
recalls
احضار کردن
routines
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
re entry
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
routine
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
re-entry
نقط های در برنامه یا تابع که فراخوانی مجدد میشود
routinely
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
seance
جلسه احضار روح
gravity drop
زنگ احضار وزنی
annunciator wire
سیم زنگ احضار
venire faciac
حکم احضار به محکمه
arraignment
احضار به محکمه تعقیب
at his call
بر حسب اخطار یا احضار او
subpoenas
احضاریه حکم احضار
subpoenaing
احضاریه حکم احضار
subpoenaed
احضاریه حکم احضار
subpoena
احضاریه حکم احضار
automatic annunciator
زنگ احضار خودکار
spiritualism
اعتقاد به احضار ارواح
to call somebody back
کسی را احضار کردن
to recall somebody
کسی را احضار کردن
to bring somebody back
کسی را احضار کردن
to order somebody back
کسی را احضار کردن
to summon somebody back
کسی را احضار کردن
linkage
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages
ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
overhead
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
dynamic
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
dynamically
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
summon
فراخواندن احضار قانونی کردن
evocation
احاله بدادگاه بالاتر احضار
summoned
فراخواندن احضار قانونی کردن
conscripting
به خدمت وفیفه احضار کردن
remand
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanded
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
remanding
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
call-ups
شیپور احضار بخاطر اوردن
call-up
شیپور احضار بخاطر اوردن
call-up
احضار برای فعالیتهای نظامی
call up
شیپور احضار بخاطر اوردن
call up
احضار برای فعالیتهای نظامی
draftee
احضار شده به خدمت نظام
adduse
احضار کردن بگواهی خواستن
evocations
احاله بدادگاه بالاتر احضار
call-ups
احضار برای فعالیتهای نظامی
conscript
به خدمت وفیفه احضار کردن
conscripted
به خدمت وفیفه احضار کردن
conscripts
به خدمت وفیفه احضار کردن
remands
به بازداشتگاه برگرداندن احضار کردن
subroutine
کد زیر تابع که در حافظه پس از پیدا شدن دستور فراخوانی کپی میشود
paging
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
modem
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
compellation
عمل خطاب یا احضار کردن نام
recalls
فرا خواندن احضار لغو کردن
recall
فرا خواندن احضار لغو کردن
adjutant's call
احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
recalled
فرا خواندن احضار لغو کردن
recovery
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
daisy chain
زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
recoveries
برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
calling sequence
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
double click
احضار یک فرمان توسط دکمه دستگاه OUSE
main
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
segments
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
DLL
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
segment
تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
to call a meeting of the board of directors
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
fall back
توابعی که فراخوانی و پردازش می شوند پس از اینکه ماشین یا سیستم خراب شد و توسط کاربر اجرا میشود
minuteman
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
language
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
inserting
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
insert
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
inserts
مجموعه دستوراتی که مستقیما در برنامه اصلی کپی می شوند که دستور فراخوانی نیز فاهر میشود یا جایی که کاربر نیاز دارد
subprogram
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
acu
وسیلهای که به کامپیوتر اجازه میدهد ایستگاهها را فراخوانی کند یا خودکار شماره گیری کند
libraries
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
library
تابع پیش نویس که میتواند وارد برنامه اصلی شود و در صورت نیاز فراخوانی شود
routines
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
procedure
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
subroutine
بخشی از برنامه که تابع مورد نظر را انجام میدهد و در هر زمان از داخل برنامه اصلی قابل فراخوانی است
link
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
nests
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر
nest
ماکرو فراخوانی شده از ماکرو دیگر
habeas corpus
دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند
arraign
احضار متهم زندانی به دادگاه جهت پاسخگویی به مفاد کیفرخواست تعقیب یا متهم کردن به طور اعم
fifo
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
muster
احضار کردن جمع اوری کردن
musters
احضار کردن جمع اوری کردن
mustered
احضار کردن جمع اوری کردن
mustering
احضار کردن جمع اوری کردن
modular
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
cite
احضار کردن استشهاد کردن
cited
احضار کردن استشهاد کردن
cites
احضار کردن استشهاد کردن
citing
احضار کردن استشهاد کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com