English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
direct absorption process فرایند جذب مستقیم
Search result with all words
direct process فرایند مستقیم
Other Matches
dasd Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basics روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basic روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directs مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
direct fire sights زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
lins donawitz process فرایند ال دی
processes فرایند
process فرایند
annealing process فرایند تابکاری
solidifying process فرایند انجماد
oxidizing process فرایند اکسیداسیون
output process فرایند خروجی
adiabatic process فرایند بی دررو
associative process فرایند تجمعی
nuclear reaction فرایند هستهای
batch process فرایند پیمانهای
bessemer process فرایند بسمر
mond process فرایند موند
budget process فرایند بودجه
acid process فرایند اسیدی
bench scale process فرایند کارگاهی
stochastic process فرایند اتفاقی
steelmaking process فرایند فولادسازی
process control بررسی فرایند
process control کنترل فرایند
process conversion تبدیل فرایند
production process فرایند تولید
refining process فرایند پالایش
manufacture process فرایند ساخت
roll piercing process فرایند نوردمایل
salpeter process فرایند سالپیتر
selective process فرایند گزینشی
sequential process فرایند ترتیبی
unionmelt process فرایند الیرا
markov process فرایند مارکف
continuous process فرایند پیوسته
converting process فرایند بیرنه
fixation process فرایند تثبیت
isentropic process فرایند هم انتروپی
cyclic process فرایند چرخهای
duplexing process فرایند دوپلکس
decision process فرایند تصمیم
dissipative process فرایند اتلافی
discriminal process فرایند افتراقی
interative process فرایند تکراری
iterative process فرایند تکراری
gosseneck process فرایند دوخمی
hot dipping process فرایند اندودکاری
mental process فرایند ذهنی
cleaning process فرایند شستشو
cladding process فرایند پوشش
fusion process فرایند ذوب
historical process فرایند تاریخی
manufacturing process فرایند ساخت
ziegler process فرایند زیگلر
investment castings process فرایند ریخته گی بسته
spark cutting process فرایند برشکاری شعلهای
starting procese فرایند راه اندازی
deceleration فرایند برگشت پذیر
refinery process فرایند کوره پالایش
scrubbing process فرایند شستشو و تصفیه
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
pultrusion process فرایند کشش رانی
remelting process فرایند ذوب مجدد
process of industrialization فرایند صنعتی شدن
electrolytic oxidation process فرایند اکسیداسیون الکترولیتی
process control computer کامپیوتر کنترل فرایند
electro spark process فرایند قوس الکتریکی
ecological process فرایند بوم شناختی
primary process thinking اندیشیدن در فرایند نخستین
extrusion process فرایند چکش کاری
irreversible process فرایند برگشت ناپذیر
lead chamber process فرایند اتاق سربی
oxygen steelmaking process فرایند فولادسازی اکسیژنی
lost wax process فرایند مدلهای مومی
air refining process فرایند تصفیه با هوا
basic bessemer process فرایند مقدماتی بسمر
metal spraying process فرایند پاشش فلز
electro erosion process فرایند فرسایش الکتریکی
master file maintenance فرایند بروز دراوردن
procedure رویه طریقه فرایند
tunneling process فرایند تونل زنی
acetate rayon process فرایند تهیه الیاف استاتی
croning molding process فرایند قالب گیری کرونینگ
shell molding process فرایند قالب گیری پوستهای
low voltage operation فرایند کار فشار ضعیف
reciprocating rolling process فرایند نوردکاری رفت و امدی
edge فرایند یا مداری که با تغییر سطح
hot mold centrifugal casting process فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
press cast process فرایند ریخته گری فشاری
pig iron ore process فرایند سنگ اهن خام
pig iron scrap process فرایند قراضه اهن خام
die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای
predefined process فرایند از پیش تعریف شده
edges فرایند یا مداری که با تغییر سطح
addressing فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
centrifugal casting process فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
recoveries برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
minimax روشی برای کم کردن خطاهای یک فرایند
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
pressure die casting process فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
backspace tape فرایند برگرداندن نوارمغناطیسی به ابتدای رکوردقبلی
predefined process symbol علامت فرایند از پیش تعریف شده
predefined process symbol نماد فرایند از پیش تعریف شده
desk checking فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
dopant مادهای که در فرایند تغلیظ اضافه میشود doping
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
click تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
inquiry processing فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
shut off mechanism وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
photoresist فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
clicked تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
machine address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
page in فرایند رفت و برگشت نامه یاداده از دیسک به حافظه اصلی کامپیوتر
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
page out فرایند رفت و برگشت نامه هایا داده از حافظه اصلی کامپیوتر به دیسک
instructional computing فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
resets برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
pre اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
reset برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
ecom Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pre- اجرای یک فرایند که وقتی شروع میشود که حافظه و رسانههای جانبی آماده استفاده هستند
SOS Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
cadam فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
harrod domar equation دیگری دومار از امریکا که درزمینه تحلیلهای فرایند رشدکار کرده اند گرفته شده است .
job to job transition فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
directed مستقیم
straight مستقیم
straighter مستقیم
levels مستقیم
attributive مستقیم
beeline خط مستقیم
straightest مستقیم
righted مستقیم
bee line خط مستقیم
upstanding مستقیم
righting مستقیم
unintermediate <adj.> مستقیم
straight line code کد خط مستقیم
straight line code کد مستقیم
straight line خط مستقیم
right مستقیم
straight line مستقیم
directs مستقیم
first-hand مستقیم
straightish مستقیم
levelled مستقیم
firsthand مستقیم
direct <adj.> مستقیم
leveled مستقیم
level مستقیم
on line مستقیم
warm boot فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
direct selling فروش مستقیم
direct selection انتخاب مستقیم
direct material مواد مستقیم
direct support کمک مستقیم
direct load بارگذاری مستقیم
close supervision نظارت مستقیم
wall pass پاس مستقیم
direct lighting روشنایی مستقیم
direct object مفعول مستقیم
direct fire تیر مستقیم
airline خط مستقیم هوایی
visual fire تیر مستقیم
backstair غیر مستقیم
on line help کمک مستقیم
direct hit اصابت مستقیم
through call مکالمه مستقیم
aright مستقیم مستقیما
hotter خط تلفن مستقیم
forward voltage ولتاژ مستقیم
uncurl مستقیم شدن
uniaxial bending خمش مستقیم
forward resistance مقاومت مستقیم
video disk دسترسی مستقیم
straightening flute drill مته مستقیم
airlines خط مستقیم هوایی
highroad صراط مستقیم
highroads صراط مستقیم
direct cost هزینه مستقیم
direct pressure فشار مستقیم
direct conversion تبدیل مستقیم
direct processing پردازش مستقیم
direct reading قرائت مستقیم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com