English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English Persian
Imperial Silk Hunting Carpet فرش شکارگاهی ابریشمی درباری [این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
Other Matches
garbed in silk جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
messaline پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
courtier درباری
aulic درباری
courtiers درباری
divan rugs فرش های تالاری و درباری
horse design نقش اسب [در اغلب طرح های شکارگاهی از این حیوان استفاده می شود.]
sericeous ابریشمی
condom ابریشمی
silk tasseled گل ابریشمی
condoms ابریشمی
sericate ابریشمی
silky ابریشمی
silken ابریشمی
historical rugs قالی های قدیمی، آنتیک و موزه ای [مثل فرش شیخ صفی، فرش پازیریک، فرش چلسی، فرش دادلی، فرش گوهر، فرش شکارگاهی وین و فرش توپکاپی]
silk لباس ابریشمی
levantine یکجورپارچه ابریشمی
silk pile پرز ابریشمی
silkiness خاصیت ابریشمی
grogram صوف ابریشمی
silk cloth پارچه ابریشمی
organzine قیطان ابریشمی
silk stocking جوراب ابریشمی
floss پنبه ابریشمی
silk پارچه ابریشمی
silk pile خامه ابریشمی
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
shiner ستاره کلاه ابریشمی
mantua نوعی پارچه ابریشمی
tie silk پارچه ابریشمی کراواتی
to garb oneself in silk جامه ابریشمی پوشیدن
to rustle in silks جامه ابریشمی پوشیدن
velveteen مخمل نخی یا ابریشمی
we d. in silks ما کالای ابریشمی میفروشیم
brocade پارچه ابریشمی گل برجسته
chiffon نوعی پارچه ابریشمی
d.s.c. سیم با دو روکش ابریشمی
double silk covered سیم با دو روکش ابریشمی
cotton or silk velvet مخمل نخی یا ابریشمی
doilies نوعی پارچه ابریشمی
i have a silk rug Štoo یک قالیچه ابریشمی هم دارم
doily نوعی پارچه ابریشمی
tiffany پارچه توری ابریشمی نازک
silk manufactures of home کالاهای ابریشمی ساخت میهن
rubbers ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
bobbinet نوعی توری نخی یا ابریشمی
samite پارچه زربفت ابریشمی سنگین
rubber ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
shantung پارچه ابریشمی خشن چینی
ninon پارچه نرم و مواج ابریشمی
scarfs حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
grosgrain پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
scarf حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
near silk ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
surah نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
silk hat کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
silkaline پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
raw silk ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
tulle پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
shot silk ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
palace rugs قالی های درباری [قالی های قصری]
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
lampas کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
shagreen چرم دان دان نوعی پارچه ابریشمی دان دان
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com