Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
electronic control
فرمان الکترونیکی
Search result with all words
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
Other Matches
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
forward march
فرمان قدم رو فرمان پیش
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
close ranks
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
electronic
الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
bins
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic modulation
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic data processing
پردازش الکترونیکی داده
electronic camputer
ماشین حساب الکترونیکی
electronic power supply
منبع تغذیه الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic countermea sures
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
amusement arcade
سالن بازیهای الکترونیکی
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
bin
بلوک سه بعدی الکترونیکی
eft
انتقال الکترونیکی دارائی
electronic voltmeter
ولت سنج الکترونیکی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
edp manager
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic spreadsheet
صفحه گسترده الکترونیکی
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
electronic transfer of data
انتقال الکترونیکی اطلاعات
electronic warfare
میدان جنگ الکترونیکی
electronically programmable
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
industrial electronic computer
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
EXOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
video
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic data processing system
سیستم پردازش الکترونیکی داده
videoed
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
OR function
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
responsor
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
gates
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
replies
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
EXNOR
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
facsimile transceiver
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
replied
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replying
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
electronically
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
exclusive
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
NEQ
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
senses
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sense
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
balloon reflector
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
gate
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
non equivalence function
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
chartering
فرمان
indocile
نا فرمان
handle bar
فرمان
for
فرمان FOR
hest
فرمان
handlebar
فرمان
rudder bar
فرمان
if
فرمان IF
charter
فرمان
steering
فرمان
chartered
فرمان
precepts
فرمان
charters
فرمان
sanction
فرمان
firman
فرمان
commission
فرمان
commandment
فرمان
ordinance
فرمان
institutes
فرمان
ordinace
فرمان
institute
فرمان
controls
فرمان
ordinances
فرمان
controlling
فرمان
instituted
فرمان
control
فرمان
commandments
فرمان
mkdir
فرمان D
mark time
فرمان در جا
rescript
فرمان
commissioning
فرمان
commissions
فرمان
MDs
فرمان D
MD
فرمان D
precept
فرمان
Rd
فرمان RD
drives
فرمان
drive
فرمان
instituting
فرمان
sanctioned
فرمان
worded
فرمان
assize
فرمان
word
فرمان
bugle call
فرمان
by order of
فرمان
edict
فرمان
at my command
به فرمان من
command
فرمان
commands
فرمان
edicts
فرمان
decrees
فرمان
decreeing
فرمان
sanctioning
فرمان
insubordinate
نا فرمان
chdir
فرمان CD
decreed
فرمان
sanctions
فرمان
decree
فرمان
commanded
فرمان
ship will adjust
فرمان
pipes
فرمان
equipment bay
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
newer
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
newest
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
NAND function
مدار الکترونیکی که دارای تابع NAND است
shouts
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouting
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shouted
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
shout
نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
new-
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
proms
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
new
وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
proms
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
prom
وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
prom
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
amplifier
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
technologies
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
electrically erasable read only memory
حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
technology
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
electroluminescent
قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com