Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
external command
فرمان خارجی
Other Matches
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
ctrl break
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
sound off
فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering
فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
forward march
فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks
فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval
فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
alien
خارجی
peripheral
خارجی
international line
خط خارجی
outboard
خارجی
extern
خارجی
extras
خارجی
outsider
خارجی
outside
خارجی
outsides
خارجی
extra
خارجی
aliens
خارجی
extra-
خارجی
exoteric
خارجی
exosphere
خارجی
gringos
خارجی
gringo
خارجی
outward
خارجی
outer
خارجی
exteriors
خارجی
exterior
خارجی
foreign
خارجی
extraneous
خارجی
exogenous
خارجی
abextra
خارجی
external
خارجی
externals
خارجی
exotic
خارجی
outsiders
خارجی
oversea
خارجی
decreed
فرمان
drives
فرمان
worded
فرمان
drive
فرمان
edicts
فرمان
firman
فرمان
command
فرمان
sanction
فرمان
sanctioned
فرمان
sanctioning
فرمان
insubordinate
نا فرمان
sanctions
فرمان
edict
فرمان
pipes
فرمان
controlling
فرمان
controls
فرمان
commandments
فرمان
commandment
فرمان
assize
فرمان
at my command
به فرمان من
chdir
فرمان CD
control
فرمان
word
فرمان
handle bar
فرمان
bugle call
فرمان
decreeing
فرمان
decrees
فرمان
by order of
فرمان
mkdir
فرمان D
handlebar
فرمان
steering
فرمان
ordinace
فرمان
ordinances
فرمان
hest
فرمان
rudder bar
فرمان
commanded
فرمان
ship will adjust
فرمان
ordinance
فرمان
rescript
فرمان
commands
فرمان
mark time
فرمان در جا
Rd
فرمان RD
institute
فرمان
instituted
فرمان
institutes
فرمان
indocile
نا فرمان
instituting
فرمان
if
فرمان IF
charter
فرمان
chartered
فرمان
chartering
فرمان
charters
فرمان
MDs
فرمان D
MD
فرمان D
decree
فرمان
precepts
فرمان
precept
فرمان
commissions
فرمان
for
فرمان FOR
commissioning
فرمان
commission
فرمان
slough
پوسته خارجی
alien enemy
دشمن خارجی
arris
زاویه خارجی
actine
قسمت خارجی
guest
انگل خارجی
adventitious
خارجی الحاقی
angle of emergence
زاویه خارجی
guests
انگل خارجی
acrotic
بیرونی خارجی
foreign exchange
مبادله خارجی
foreign national
ملیت خارجی
foreign national
تبعه خارجی
foreign exchange
تعویض خارجی
foreign exchange
ارز خارجی
impurity
اتم خارجی
landfalls
بویه خارجی
landfall
بویه خارجی
foreign exchange
پول خارجی
spillover benefits
منافع خارجی
foreign currency
ارز خارجی
foreign deposit
سپرده خارجی
foreign law
حقوق خارجی
foreign loan
وام خارجی
foreign particle
جسم خارجی
foreign policy
سیاست خارجی
foreign reserves
ذخائر خارجی
foreign currencies
پولهای خارجی
foreign bill
برات خارجی
external variable
متغیر خارجی
externalities
پی امدهای خارجی
externalities
اثرات خارجی
externalization
خارجی کردن
exteroceptive
محرک خارجی
extrinsic
بیرونی خارجی
extrinsic factor
عامل خارجی
foreign aid
کمک خارجی
outward opening
دهانه خارجی
foreign trade
بازرگانی خارجی
foreign trade
تجارت خارجی
outer connection
اتصال خارجی
outer fix
رمپ خارجی
outer wall
دیوار خارجی
outness
کیفیت خارجی
outside caliper
کولیس خارجی
outside cause
علت خارجی
outside diameter
قطر خارجی
outside power
جریان خارجی
outside view
نمای خارجی
outboard profile
نیمرخ خارجی
outwork
سنگر خارجی
imbody
صورت خارجی
immission
انتشار خارجی
renvoi
تبعیدشخص خارجی
inflow of foreign funds
ورودسرمایههای خارجی
overseas trade
معاملات خارجی
load curve
خم بار خارجی
overseas agent
نماینده خارجی
negative externalities
زیانهای خارجی
outside view
منظره خارجی
external armature
ارمیچر خارجی
external benefits
فواید خارجی
external circuit
مدار خارجی
external combustion
احتراق خارجی
external control
کنترل خارجی
external cost
هزینه خارجی
external delay
تاخیر خارجی
facade
نمای خارجی
external docuhentation
مستندات خارجی
exterior varnish
لاک خارجی
exterior varnish
جلای خارجی
outer planets
سیارات خارجی
apothesis
منحنی خارجی
concrete object
عین خارجی
apophysis
منحنی خارجی
apophyge
منحنی خارجی
ectoparasite
انگل خارجی
exosphere
قسمت خارجی جو
external pressure
فشار خارجی
exterior ballistics
بالیستیک خارجی
external force
نیروی خارجی
external interrupt
وقفه خارجی
external security
امنیت خارجی
external sort
جورکردن خارجی
external storage
انباره خارجی
external storage
حافظه خارجی
external store
انباره خارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com