English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (10 milliseconds)
English Persian
graecism فرهنگ یونانی
Search result with all words
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
grecism طرز یونانی فرهنگ یونانی
Other Matches
onomasticon فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
hellenism یونانی مابی اداب یونانی
hellenize یونانی کردن یونانی ماب کردن
pythagorean یونانی
Greeks یونانی
grecian یونانی
Greek یونانی
greek text متن یونانی
Greek architecture معماری یونانی
hellenization یونانی شدن
key pattern زنجیره یونانی
larchagaric اگاریکون یونانی
aphrodite ونوس یونانی
phihellenic یونانی دوست
poison hemlock شوکران یونانی
pyrrhonism فلسفه یونانی
hellenism اصطلاح یونانی
key pattern زبانه یونانی
hellene یونانی خالص
grecism اصطلاح یونانی
greek gift هدیه یونانی
grecize یونانی وارکردن
labyrinthine fret نقش یونانی
graecism اصطلاح یونانی
greed orthodox کلیسای ارتدکس یونانی
grecize یونانی ماب کردن
phi حرف ف درالفبا یونانی
solon سولن مقنن یونانی
acephalo پیشوندیست یونانی بمعنی
planform قهرمان یونانی جنگ تروا
mu نام حرف یونانی
he has small greek کمی یونانی میداند
crepidoma سکو [در ساختمان یونانی]
lambdoidal حرف لام در یونانی
he is of greek origin اصلش یونانی است
he is of greek origin اصلا یونانی است
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
hellenistic وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
epicurus نام فیلسوف یونانی که معتقد
tenuis علامت مکث و وقفه در یونانی
theseus قهرمان یونانی فاتح امازون ها
greco پیشوند بمعنی یونان و یونانی
grecize یونانی ماب یایونانی وارشدن
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
erato غزل و شعر عشقی یونانی
ihs مخفف کلمه یونانی عیسی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
ajax قهرمان یونانی جنگ تروا
alpha حرف اول الفبای یونانی
choragic [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
hippodrome [میدان اسب دوانی یونانی]
beta دومین حرف الفبای یونانی
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
sapphic وابسته بشاعره یونانی "سافو"
gammas حرف سوم الفبای یونانی
alphas حرف اول الفبای یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
deltas حرف چهارم زبان یونانی
delta حرف چهارم زبان یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
zeus زاوش رئیس خدایان یونانی
kultur فرهنگ
lowbrow بی فرهنگ
dictionary فرهنگ
dictionaries فرهنگ
culture فرهنگ
cultures فرهنگ
lexicon فرهنگ
lexicons فرهنگ
culturing فرهنگ
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
greek cross صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
etacism تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
eros نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
ministry of education وزارت فرهنگ
word book فرهنگ لغات
ministry education وزارت فرهنگ
lexicon [dictionary] فرهنگ لغات
rhyming dictionary فرهنگ قوافی
glossary فرهنگ لغات
walking dictionary فرهنگ متحرک
urbiculture شهر فرهنگ
national culture فرهنگ ملی
wordbook فرهنگ لغات
dictionary فرهنگ لغات
iranism فرهنگ ایرانی
lexicography فرهنگ نویسی
subculture فرهنگ فرعی
subculture خرده فرهنگ
an a to a dictionary ضمیمه فرهنگ
armenian فرهنگ ارمنی
dictionary فرهنگ لغات
dictionaries فرهنگ لغات
class culture فرهنگ طبقهای
acculturation فرهنگ پذیری
folklore فرهنگ قومی
thesauruses فرهنگ جامع
educative فرهنگ بخش
abclution فرهنگ ناپذیری
thesaurus فرهنگ جامع
subcultures فرهنگ فرعی
acculturate فرهنگ پذیرفتن
subcultures خرده فرهنگ
encyclopaedia فرهنگ جامع
enculturation فرهنگ اموزی
etymologicon فرهنگ مشتقات
Arabic فرهنگ عربی
deculturation فرهنگ باختگی
gazetteer فرهنگ جغرافیایی
deculturation فرهنگ زدایی
data dictionary فرهنگ داده ها
vocabularies فرهنگ لغات
vocabulary فرهنگ لغات
gradus فرهنگ عروضی
klepht یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
ulysses اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
post classical در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
an a to a dictionary ذیل یاملحقات فرهنگ
glossary فرهنگ لغات دشوار
lexical وابسته به فرهنگ نویسی
glossaries فرهنگ لغات دشوار
eeglish persian dictionary فرهنگ انگلیسی به فارسی
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
culture free tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
lexical وابسته به فرهنگ لغات
dictionary program برنامه فرهنگ لغات
culture bound tests ازمونهای فرهنگ- بسته
hellenist متخصص فرهنگ یونان
culture fair tests ازمونهای فرهنگ- نابسته
AC و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
ionian وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
americanist متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
occidentalism پیروی از فرهنگ و تمدن باختری
Brahmins آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin آدم با فرهنگ از طبقات بالا
glossaries فرهنگ لغات فنی سفرنگ
vocabular مربوط به فرهنگ لغات زبان
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
it is ministerial to culture وسیله ترقی فرهنگ است
slavicist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
lexicography فرهنگ نویسی واژه نگاری
glossary فرهنگ لغات فنی سفرنگ
slavist محقق در فرهنگ وزبان اسلاوی
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
prostyle ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
achromat کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
Oedipus ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
achromato کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
u جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
tetra پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
A dictionary tell you what words mean . فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
philistines ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
philistia ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
intercultural وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
culturist فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
philistine ادم بی فرهنگ وبی ذوق ومادی
Don't touch me!; Don't you touch me! به من خیلی نزدیک نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
logographer مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
humanism مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
acculturate نقل و انتقال دادن فرهنگ یک جامعه به جامعهء دیگر
Don't touch me!; Don't you touch me! وارد منطقه شخصی من نشو ! [یک متر در فرهنگ باختر]
Symbol font نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odysseys قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
This dictionary is published(printed) in three volumes. این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
occidentalist کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
synonymize الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
lore فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
homestay خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
pleiades هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
sinologist چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
sinologue چین شناس ویژه گر فرهنگ وادبیات وتاریخ چین
Japonaiserie [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
tribial rugs فرش های عشایری [فرش های ایلی] [اینگونه فرش ها ریشه در آداب و رسوم و فرهنگ هر منطقه داشته و تابلوئی از زندگی ایشان را به نقش می کشد.]
Anatolia منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
atlases فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlas فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
floral design طرح گل و بته [قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com