Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
air landed
فرود امده از راه هوا
Search result with all words
landed
فرود امده
the bird took its perch
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
Other Matches
diversionary landing
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
ease turn
سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
plunging fire
تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
bingo
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control surface
کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
angle of arrival
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
incoming
امده
ridgy
بر امده
gibbous
بر امده
fordone
از پا در امده
who came?
کی امده
who came?
که امده
worked up
ازکار در امده
jutting
پیش امده
protractive
جلو امده
exserted
بیرون امده
exopathic
ازبیرون امده
overshot
پیش امده
protrudent
جلو امده
overdue
دیر امده
prognathic
پیش امده
unbred
بدببار امده
underhung
پیش امده
impassionate
به جنبش امده
prognathous
پیش امده
projective
جلو امده
red-hot
تاب امده
worker
ازکار در امده
peregrin or rine
از خارجه امده
exserted
پیش امده
enthetic
ازبیرون امده
jamb
تیربیرون امده
aggregate
جمع امده
aggregates
جمع امده
getting
بدست امده
get
بدست امده
new come
تازه امده
gets
بدست امده
saleintiant
بیرون امده
leavened bread
نان ور امده
left over
زیاد امده
saleint
بیرون امده
red hot
تاب امده
jambs
تیربیرون امده
in
:رسیده امده
protrusile
جلو امده
protrusive
جلو امده
in-
:رسیده امده
beetle brow
پیشانی پیش امده
twinborn
دوقلو بدنیا امده
projecting jaw
ارواره پیش امده
unhandy
مشکل بدست امده
bay window
پنجره پیش امده
inchoate
تازه بوجود امده
born in the purple
در نازونعمت بدنیا امده
neoteric
تازه بدنیا امده
take steps
اقدامات بعمل امده
self born
از خود بوجود امده
cantilever
تیر پیش امده
bay windows
پنجره پیش امده
apogean
از زمین بالا امده
ecstatically
بوجد امده نشئهای
petiolar
از برگدم بیرون امده
you might have come
باید امده باشید
ecstatic
بوجد امده نشئهای
peregrine
ازخارجه امده مسافر
his stomach sticks out
شکمش پیش امده است
hardly earned money
پول سخت بدست امده
prognathic
دارای ارواره پیش امده
visors
لبه پیش امده کلاه
ramus
قسمت بر امده واطاله یافته
bow windows
پنجره پیش امده کمانی
visor
لبه پیش امده کلاه
rimrock
لبه بر امده صخره مزبور
to run short
زیر short امده است
bucktooth
دندان گراز یا پیش امده
extrusive
اخراج کننده بیرون امده
prognathous
دارای ارواره پیش امده
weather worn
تحت تاثیر هوا در امده
lugging
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
هر عضو جلو امده چیزی
flanges
لبه بیرون امده چرخ
lug
هر عضو جلو امده چیزی
flange
لبه بیرون امده چرخ
lugs
هر عضو جلو امده چیزی
vizor
لبه پیش امده کلاه
venose
دارای رگهای متعددوبر امده
to t. to account
زیر account امده است
instances have occurred that
مواردی پیش امده است
bow window
پنجره پیش امده کمانی
oversailing of facade
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
kid glove
ازلای زرق وبرق بیرون امده
ill gotten
با وسایل غیر مشروع بدست امده
biologic
بدست امده اززیست شناسی عملی
nook
قطعه زمین پیش امده برامدگی
forestage
قسمت جلو امده صحنه نمایش
ventricous
بادکرده دارای شکم پیش امده
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
abseiled
فرود
splashdown
آب فرود
splashdowns
آب فرود
drop
فرود
dropped
فرود
drops
فرود
abseil
فرود
abseils
فرود
line of fall
خط فرود
abseiling
فرود
dropping
فرود
landing
فرود
downstream
فرود اب
tailwater
فرود اب
land
فرود
landings
فرود
round-shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
dormers
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
bay windows
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
ribby
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
lyophil
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
round shouldered
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
industrial wealth
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
lyophiled
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
it is of doubtful proveance
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
bay window
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
missed approach
فرود اضطراری
descendeur
صفحه فرود
landing spot
نقطه فرود
deck landing aid
کمکهای فرود
light or lighted
فرود امدن
run way
محوطه فرود
night landing
فرود شبانه
missed approach
فرود ناقص
run way
باند فرود
landing zone
منطقه فرود
landing weight
وزن فرود
prelanding
قبل از فرود
instrument landing
فرود کور
land vi
فرود امدن
landing angle
زاویه فرود
landing area
منطقه فرود
parachut
چتر فرود
landing gear
ارابه فرود
landing hill
تپه فرود
landing light
چراغ فرود
forced landing
فرود اجباری
landing site
پایگاه فرود
landing site
محل فرود
drop zone
منطقه فرود
impact point
نقطه فرود
pit
منطقه فرود
descends
فرود امدن
nosedive
فرود عمودی
nosedived
فرود عمودی
undercarriages
ارابه فرود
undercarriage
ارابه فرود
under carriage
ارابه فرود
nosedives
فرود عمودی
landing strips
باند فرود
soft landing
فرود نرم
pits
منطقه فرود
descend
فرود امدن
alights
فرود امدن
perch
فرود امدن
perched
فرود امدن
perches
فرود امدن
perching
فرود امدن
plunged
فرود امدن
plunges
فرود امدن
landing strip
باند فرود
alight
فرود امدن
alighted
فرود امدن
alighting
فرود امدن
strip
باند فرود
nosediving
فرود عمودی
angle of fall
زاویه فرود
application of a force
فرود نیرو
approaches
مسیر فرود
approached
مسیر فرود
approach clearance
اجازه فرود
approach
مسیر فرود
access point
نقطه فرود
ditching
فرود اضطراری
plunge
فرود امدن
brown major
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
prize courts
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
rimrock
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
overshooting
فرود ناقص هواپیما
landing ship dock
اسکله فرود اب خاکی
belly flops
با شکم فرود آمدن
maximum landing weight
حداکثر وزن فرود
landing signal officer
افسر ارتباط فرود
belly flop
با شکم فرود آمدن
landing mat
باند فرود اضطراری
overshoot
فرود ناقص هواپیما
line of fall
خط فرود گلوله به زمین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com