Dictiornary-Farsi | فروشنده لوازم التحریر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
stationer	فروشنده لوازم التحریر
stationers	فروشنده لوازم التحریر


Other Matches

stationery	لوازم التحریر
dropping	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drops	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped	محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
outfitter	فروشنده لوازم شکار
outfitters	فروشنده لوازم شکار
vendors	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor	فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
accessory	لوازم یدکی لوازم اضافی
notary fees	حق التحریر
procuration fee	حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
tackles	لوازم
tackle	لوازم
tackling	لوازم
equipments	لوازم
estovers	لوازم
fixings	لوازم
needments	لوازم
accessories	لوازم
fitment	لوازم
fitments	لوازم
tackled	لوازم
fixing	لوازم
furnishings	لوازم
fitting	لوازم
equipment	لوازم
serviced	لوازم
service	لوازم
fittings	لوازم
dixings	لوازم
apparatus	لوازم
gears	اسباب لوازم
tackling	لوازم کار
geared	اسباب لوازم
photography	لوازم عکاسی
utensils	لوازم اشپزخانه
rigs	لوازم لباس
utensil	لوازم اشپزخانه
gear	اسباب لوازم
rigged	لوازم لباس
rig	لوازم لباس
kit	بسته لوازم
illuminating fixture	لوازم روشنایی
kitchen stuff	لوازم اشپزخانه
maintenance materials	لوازم تعمیرات
kits	بسته لوازم
bedding	لوازم تختواب
accessory	لوازم کمکی
accessory	لوازم فرعی
accessories	لوازم یدکی
tackles	لوازم کار
accessory	لوازم یدکی
outfits	لوازم فنی
plumbing tools	لوازم لولهکشیخانه
throwing apparatus	لوازم پرتاب
fittings	لوازم قایق
tool tether	لوازم مورداحتیاج
paraphernalia	اسباب لوازم
fittings	لوازم ثابت
fire-irons	لوازم بخاری
personal effects	لوازم شخصی
outfit	لوازم فنی
Home appliances	لوازم خانگی
photographic accessories	لوازم عکاسی
hairstyling accessories	لوازم آرایشمو
firing accessories	لوازم احتراق
camping equipment	لوازم مخصوصاردو
sanitary ware	لوازم بهداشتی
tackle	لوازم کار
tackled	لوازم کار
travelling outfit	لوازم سفر
vender	فروشنده
sales man	فروشنده
salesman	فروشنده
frontsman	فروشنده
shopman	فروشنده
saleswomen	زن فروشنده
saleswoman	زن فروشنده
sales woman	فروشنده زن
sales clerk	فروشنده
supplier	فروشنده
salespersons	فروشنده
salesperson	فروشنده
sales clerks	فروشنده
salespeople	فروشنده
salesgirls	فروشنده
salesgirl	فروشنده
monger	فروشنده
bargainer	فروشنده
alienator	فروشنده
suppliers	فروشنده
salesmen	فروشنده
vendor	فروشنده
vendors	فروشنده
dealer	فروشنده
dealers	فروشنده
sellers	فروشنده
seller	فروشنده
muniment	وسیله دفاع لوازم
accessory pouch	کیسه کوچک لوازم
motorcar accessories	لوازم اضافی اتومبیل
accessory box	جعبه لوازم یدکی
drawing materials	لوازم نقشه کشی
dressing case	جعبه لوازم ارایش
drilling fixture	لوازم مته کاری
duffle bag	کیسه لوازم شخصی
equipage	اسباب و لوازم جنگی
table ware	لوازم میز یا سفره
tableware	لوازم میز یا سفره
spares stock	موجودی لوازم یدکی
spare parts list	فهرست لوازم یدکی
fire irons	لوازم پای بخاری
upholstery	اثاثه یا لوازم داخلی
bathing clothes	لوازم شنا [حمام]
bathing gear	لوازم شنا [حمام]
bathing things	لوازم شنا [حمام]
fixture	لوازم نصب کردنی
swimming things	لوازم شنا [حمام]
desk accessory	لوازم رومیزی یا روزمره
seller's option	اختیار فروشنده
seller's option	انتخاب فروشنده
seller's market	بازار فروشنده
salesclerk	فروشنده مغازه
computer vendor	فروشنده کامپیوتر
saleswomen	بانوی فروشنده
saleswoman	بانوی فروشنده
marginal seller	فروشنده نهائی
sales man	فروشنده سیار
sellers surplus	مازاد فروشنده
counter jumper	فروشنده دکان
computer salesman	فروشنده کامپیوتر
dealer	فروشنده معاملات چی
traveling salesman	فروشنده سیار
runner	فروشنده سیار
traveling man	فروشنده سیار
caveat venditor	اخطار به فروشنده
dealers	فروشنده معاملات چی
runners	فروشنده سیار
tallyman	فروشنده اقساطی
duopoly	در انحصار دو فروشنده
supplier evaluation	ارزیابی فروشنده
toiletry	لوازم ارایش اسباب توالت
duffle	لوازم واثاثه قابل حمل
sanitate	دارای لوازم بهداشتی کردن
dinner set	لوازم و فرف شام یا ناهار
duffel	لوازم واثاثه قابل حمل
fixtures	لوازم برقی و لوله کشی
deadlined equipment	لوازم و تجهیزات از کار افتاده
pantries	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings	لوازم نصب شده روی وسیله
manifest destiny	لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry	شربت خانه مخصوص لوازم سفره
stock in trade	لوازم وابزار کار فوت وفن
cutler	فروشنده الات برنده
haberdashers	فروشنده لباس مردانه
plumassier	فروشنده پرهای ارایشی
ex warehouse	تحویل در انبار فروشنده
caveat venditor	ملتفت بودن فروشنده
third party vendor	فروشنده دسته سوم
haberdasher	فروشنده لباس مردانه
tout	فروشنده اطلاعات شرطبندی
trinketer	فروشنده جواهر بدلی
herbalists	فروشنده گیاهان طبی
herbalist	فروشنده گیاهان طبی
counterbid	جواب خریداربه فروشنده
supplier at arm's length	فروشنده آزاد [اقتصاد]
bottlegger	فروشنده مشروب قاچاق
herbist	فروشنده گیاهان طبی
touts	فروشنده اطلاعات شرطبندی
tipster	فروشنده اطلاعات در شرطبندی
hardwareman	فروشنده افزارواسباب فلزی
tipsters	فروشنده اطلاعات در شرطبندی
touting	فروشنده اطلاعات شرطبندی
herborist	فروشنده گیاهان طبی
ironmongers	فروشنده اهن الات
aytomobile dealer	فروشنده یا دلال اتومبیل
ironmonger	فروشنده اهن الات
touted	فروشنده اطلاعات شرطبندی
offeror	فروشنده عرضه کننده
bedclothes	لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
I expended all my capital on equipment.	تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
tote road	جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
Personal effects are duty-free.	لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
stapler	فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerks	کارمند دفتری فروشنده مغازه
staplers	فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
clerk	کارمند دفتری فروشنده مغازه
suppliers rating	درجه بندی نمودن فروشنده ها
hawker	فروشنده دوره گرد وجار زن
gold import point	طلای خالص به فروشنده میدهد
hawkers	فروشنده دوره گرد وجار زن
tipster	فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
value added reseller	فروشنده تکمیلی دسته دوم
tipsters	فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
asking price	قیمت مورد مطالبهی فروشنده
corsetiere	فروشنده شکم بند زنانه
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
drysalter	فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
private treaty	معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار