Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
hoick
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
Other Matches
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
gaze hound
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
chevy
فریاد هنگام شکار
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
yoicks
علامت تعجب درهیجان و خشم و خوشی ووجد.فریاد تحریک و تشویق برای تازی شکاری مخصوص
merged
اعلام مسیر تعقیب
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
masurium
فلزمازوریوم بعلامت a
As a mark of respect ( esteem) .
بعلامت احترام
How very odd. Well I never.
چه چیزها ( بعلامت تعجب )
terbium
عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
tellurium
شبه فلز کمیابی بعلامت Te
He nodded.
سرش راتکان داد ( بعلامت موافقت )
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
beryllium
فلز بریلیوم بعلامت Beبرنگ خاکستری فولادی
He shook his head.
سرش راتکان داد (بعلامت مخالفتی ونفی )
nodded
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
nodding
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
protest flag
پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
nod
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
nods
تکاندادن سر بعلامت توافق سرتکان دادن باسراشاره کردن
fasted
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
groove
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
canum venaticorum
تازی ها
wolf hound
سگ تازی
buckhound
تازی
Arabs
تازی
deer hound
تازی
hound
تازی
canes venatici
تازی ها
stag hound
تازی
hound
سگ تازی
grey hound
تازی
hounded
سگ تازی
hounded
تازی
greyhounds
تازی
Arabic
تازی
greyhound
تازی
hounding
سگ تازی
hounding
تازی
hounds
سگ تازی
hounds
تازی
Arab
تازی
ball cushion
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
sleuthhound
تازی بویی
staghound
تازی شکاری
lyme hound
تازی بویی
greyhound
نوعی تازی
lyam hound
تازی بویی
greyhounds
نوعی تازی
huntsman
تازی دار
huntsmen
تازی دار
alpha canes venaticorum
الفا- تازی ها
brach
تازی مانند
deer dog
تازی سگ شکاری
beagle
تازی شکاری پاکوتاه
wolf hound
تازی درشت اندام
life the hound
<idiom>
زندگی مثل سگ تازی
harrier
تازی مخصوص شکارخرگوش
beagles
تازی شکاری پاکوتاه
totalitarian
وابسته بحکومت یکه تازی
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
whipper
همدست شکارچی که تازی ها راباشلاق میراند
whippets
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippet
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
slow and steady wins the race
اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
summits
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
shouts
فریاد
shout
فریاد
shriek
فریاد
shrieked
فریاد
exclamation
فریاد
shrieking
فریاد
shrieks
فریاد
squawks
فریاد
squawked
فریاد
squawk
فریاد
outcry
فریاد
groans
فریاد
groaned
فریاد
groaning
فریاد
frets
فریاد
calling
فریاد
fret
فریاد
exclamations
فریاد
squeals
فریاد
squealed
فریاد
shouting
فریاد
squeal
فریاد
whoops
فریاد
whooping
فریاد
groan
فریاد
whooped
فریاد
whoop
فریاد
outcries
فریاد
shouted
فریاد
redresser
فریاد رس
vociferation
فریاد
kiai
فریاد
mewl
فریاد
rhodomontade
فریاد
bawled
فریاد زدن
bawling
فریاد زدن
whoop
فریاد کردن
bawl
فریاد زدن
holler
فریاد خوشحالی
To cry out .
فریاد بر آوردن
gaff
گفتاربیهوده فریاد
war cry
فریاد جنگی
war whoop
فریاد جنگ
vociferance
فریاد و نعره
bawls
فریاد زدن
hollered
فریاد خوشحالی
cry
فریاد گریه
cry
فریاد زدن
whooped
فریاد کردن
whooping
فریاد کردن
cries
فریاد گریه
whoops
فریاد کردن
hollers
فریاد خوشحالی
hollering
فریاد خوشحالی
cries
فریاد زدن
yelling
فریاد زدن
yell
فریاد زدن
yelled
فریاد زدن
blat
فریاد کردن
yells
فریاد زدن
jubilate
فریاد شادی
hurray
فریاد زدن
utter a cry
فریاد زدن
whoopee
فریاد خوشحالی
to cry wolf too often
انقدربدروغ فریاد
to by blue muder
فریاد کردن
shouter
فریاد زننده
screamer
فریاد زدن
greets
داد فریاد
greeted
داد فریاد
greet
داد فریاد
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
salvo
فریاد دسته جمعی
salvoes
فریاد دسته جمعی
screech
فریاد شبیه جیغ
with rejoicings and embraces
با شادی و فریاد هورا
shrieks
فریاد دلخراش زدن
shrieking
فریاد دلخراش زدن
to roar with pain
از درد فریاد زدن
shrieked
فریاد دلخراش زدن
shriek
فریاد دلخراش زدن
screeched
فریاد شبیه جیغ
triumphantly
فاتحانه فریاد پیروزی
to break forth in to joy
از خوشی فریاد کردن
to shout for joy
از خوشی فریاد زدن
triumphant
فاتحانه فریاد پیروزی
To go to someones rescues . To succour someone .
به فریاد کسی رسیدن
screeching
فریاد شبیه جیغ
screeches
فریاد شبیه جیغ
howled
فریاد زدن عزاداری کردن
hollered
فریاد کردن سروصداراه انداختن
exclaim
ازروی تعجب فریاد زدن
holler
فریاد کردن سروصداراه انداختن
full-throated
صدا یا فریاد بسیار بلند
rodomontade
گزافه گویی کردن فریاد
exclaiming
ازروی تعجب فریاد زدن
exclaims
ازروی تعجب فریاد زدن
exclamatory
شگفت اور متضمن فریاد
hollering
فریاد کردن سروصداراه انداختن
howl
فریاد زدن عزاداری کردن
donnybrook
فریاد پرسر وصدا هیاهو
hollers
فریاد کردن سروصداراه انداختن
howls
فریاد زدن عزاداری کردن
exclaimed
ازروی تعجب فریاد زدن
jobilate
شادی کردن از خوشی فریاد زدن
dog leg
شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com