Dictiornary-Farsi | فشار تورمی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
inflationary pressure	فشار تورمی


Other Matches

anti inflationary policy	ضد تورمی
deflationary	ضد تورمی
inflation accounting	حسابداری تورمی
inflationary gap	شکاف تورمی
stagflation	رکود تورمی
inflationary spiral	مارپیچ تورمی
deflationary program	برنامه ضد تورمی
inflationary recession	رکود تورمی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
water pressure	فشار اب
isobars	هم فشار
isobars	تک فشار
pressure	فشار
bunt	فشار با سر
isobar	تک فشار
tensions	فشار
fantod	فشار
push	فشار
pushed	فشار
pushes	فشار
low pressure	فشار کم
growing pains	فشار
brunt	فشار
exertion	فشار
exertions	فشار
pressure vessel	فشار
thrusts	فشار
thrusting	فشار
pressuring	فشار
distraint	فشار
thrust	فشار
pressure sense	حس فشار
isopiestic	هم فشار
pressing	فشار
pressured	فشار
pressures	فشار
total pressure	فشار کل
ice push	فشار یخ
strain	فشار
zip	فشار
zipped	فشار
zipping	فشار
zips	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
weight	فشار
pressure curve	خم فشار
strains	فشار
back iron	بن فشار
presses	فشار
atmosphere	فشار جو
atmospheres	فشار جو
atmospheric pressure	فشار جو
isobare	هم فشار
tension	فشار
back pressure	پی فشار
stroking	فشار با پا
sense of pressure	حس فشار
line of thrust	خط فشار
strokes	فشار با پا
impact	فشار
impacts	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
pressor	فشار زا
compression	فشار
stroked	فشار با پا
stroke	فشار با پا
stresses	فشار
press	فشار
stressing	فشار
barometric pressure	فشار جو
isobar	هم فشار
stress	فشار
overpressure	فشار بیش از حد
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
pressure of speech	فشار تکلم
atmospheric pressure	فشار هوا
centre of pressure	مرکز فشار
central head	فشار مرکزی
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
platten	اهن فشار
osmotic pressure	فشار اسمزی
ciderpress	سیب فشار
carebaria	احساس فشار در سر
ambient pressure	فشار محیط
molding pressure	فشار پرس
ciderpress	میوه فشار
molding pressure	فشار قالب
center of pressure	مرکز فشار
measuring voltage	فشار سنجش
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
axial compression	فشار محوری
axial pressure	فشار اسهای
partial pressure	فشار جزئی
barometric pressure	فشار بارومتری
partial pressure	فشار جزیی
piezometry	فشار سنجی
pressure curve	منحنی فشار
piston pressure	فشار پیستون
pressure adjustment	تنظیم فشار
bearing pressure	فشار بردگاهی
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
platen	اهن فشار
bearing pressure	فشار یاطاقان
brush pressure	فشار زغال
barometric pressure	فشار هوا
pressure drop	افت فشار
axial pressure	فشار مرکزی
axial thrust	فشار محوری
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure head	ارتفاع فشار
pressure gradient	گرادیان فشار
overvoltage	فشار زیاد
baroreceptor	گیرنده فشار
back pressure	فشار متقابل
pressure gaverner	ناطم فشار
back wash	فشار عقب اب
overvoltage	ازدیاد فشار
pressure face	سمت فشار
pore pressure	فشار درونی
loss of pressure	افت فشار
isobar surface	سطح هم فشار
internal pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط
high potential	فشار قوی
intake pressure	فشار ورودی
insulation voltage	فشار ازمایش
head loss	افت فشار
group pressure	فشار گروهی
flux density	تراکم فشار
longitudinal compression	فشار طولی
forced draft	هوای با فشار
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
lateral pressure	فشار جانبی
kinetic pressure	فشار سینتیک
gossypium	داروی فشار
initial pressure	فشار ابتدایی
high pressure	فشار زیاد
high pressure area	منطقه پر فشار
impaction	فشار سخت
impact pressure	فشار اصابت
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
high tension magneto	مگنت پر فشار
hydrostatic	مربوط به فشار اب
impluse voltage	فشار ضربهای
induction voltage	فشار القائی
high pressure line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high voltage line	خط فشار قوی
increase of pressure	افزایش فشار
incompressible	فشار ناپذیر
inclined compression	فشار مایل
high tension	فشار قوی
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
low air pressure	فشار هوای کم
manometer	فشار سنج
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
low voltage	فشار ضعیف
low tension magneto	مگنت کم فشار
diffraction loading	منتجه فشار
direct pressure	فشار مستقیم
critical pressure	فشار بحرانی
low voltage line	خط فشار ضعیف
manifold pressure	فشار گازگاه
compressive stress	فشار تراکمی
confined water	سفره اب با فشار
constant pressure	فشار ثابت
contact pressure	فشار تماسی
contact pressure	فشار تماس
cost push	فشار قیمت
cost push	فشار هزینه
discharge pressure	فشار تخلیه
low tension	فشار ضعیف
drag loading	فشار کششی
electric tension	فشار الکتریکی
end thrust	فشار محوری