Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (17 milliseconds)
English
Persian
The pressure of the atmosphere
فشار جو ؟( اتمسفر )
Search result with all words
click
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
click
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicked
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicks
صدای کوتاه مدت برای بیان فشار دادن یک کلید
clicks
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
press
فشار
press
چاپ فشار
press
ماشین فشار
press
دستگاه فشار
press
فشار روی دفاع
press
فشار دادن
press
فشار دادن با انگشتان
presses
فشار
presses
چاپ فشار
presses
ماشین فشار
presses
دستگاه فشار
presses
فشار روی دفاع
presses
فشار دادن
presses
فشار دادن با انگشتان
strain
فشار
strains
فشار
lobbied
گروه فشار
lobbies
گروه فشار
lobby
گروه فشار
diffusion
کم کردن از قدرت تخلیه فشار
pop
بی مقدمه فشار اوردن
popped
بی مقدمه فشار اوردن
pops
بی مقدمه فشار اوردن
atmosphere
فشار جو
atmosphere
واحد فشار هوا
atmospheres
فشار جو
atmospheres
واحد فشار هوا
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
poke
فشار با نوک انگشت حرکت
poked
فشار با نوک انگشت حرکت
pokes
فشار با نوک انگشت حرکت
poking
فشار با نوک انگشت حرکت
ram
راندن با فشار
ram
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rammed
راندن با فشار
rammed
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
rams
راندن با فشار
rams
افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
compressor
ماشین فشار
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
ماشین فشار
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
zip
فشار
zipped
فشار
zipping
فشار
zips
فشار
violence
فشار
constraint
فشار
drafting
راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
blow
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
blows
ناتوانی بعلت فشار مسابقه اتومبیلرانی یا نقص فنی
stress
فشار
stress
فشار روانی
stress
فشار اوردن بر
stresses
فشار
stresses
فشار روانی
stresses
فشار اوردن بر
stressing
فشار
stressing
فشار روانی
stressing
فشار اوردن بر
static
فشار ثابت هوا
stroke
فشار با پا
stroked
فشار با پا
strokes
فشار با پا
stroking
فشار با پا
nip
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nipped
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nips
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
voltage
فشار الکتریکی
voltages
فشار الکتریکی
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
decompression
کاسته شدن فشار اب در صعودغواص
impact
فشار
impacts
فشار
bar
واحد فشار
bars
واحد فشار
compression
فشار
tension
فشار
tension
بحران تحت فشار قرار دادن
tensions
فشار
tensions
بحران تحت فشار قرار دادن
propulsion
فشار بسوی جلو
propulsion
فشار به سمت جلو
push
نشاندن فشار دادن
push
فشار
push
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push
فشار دادن
pushed
نشاندن فشار دادن
pushed
فشار
pushed
فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed
فشار دادن
pushes
نشاندن فشار دادن
Other Matches
boost pressure
فشار گاز بالاتراز اتمسفر که از سوپرشارژ کردن موتورناشی میشود
cassion discase
تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
aerosphere
اتمسفر
atmosphere
اتمسفر
atmospheres
اتمسفر
standard atmosphere
اتمسفر
vents
مجرایی به اتمسفر
free atmosphere
اتمسفر ازاد
furnace atmosphere
اتمسفر کوره
atmosphere
اتمسفر استاندارد جو
atmospheres
اتمسفر استاندارد جو
venting
مجرایی به اتمسفر
vented
مجرایی به اتمسفر
vent
مجرایی به اتمسفر
standard atmosphere
اتمسفر استاندارد
isothermal atmosphere
اتمسفر همدما
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
controlled atmosphere
اتمسفر کنترل شده
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
thermosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
exosphere
خارجی ترین لایه اتمسفر
troposphere
پایین ترین بخش اتمسفر
chemosphere
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
aurora
پدیده تابناکی در لایههای فوقانی اتمسفر
inversion
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
inversions
ناحیهای در اتمسفر که در ان میزان افت منفی میباشد
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
bang
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
airspace
حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
photosphere
لایه خارجی اتمسفر خورشیدکه بسیار داغ و درخشنده میباشد
ozonosphere
لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
virtual gravity
شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
carburizing
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
homosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
heterosphere
قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
satelloid
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
chapman region
منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
isobars
هم فشار
ice push
فشار یخ
fantod
فشار
pressures
فشار
weight
فشار
isobars
تک فشار
pressure
فشار
bunt
فشار با سر
pressured
فشار
pressure curve
خم فشار
isopiestic
هم فشار
distraint
فشار
hydraulic pressure
فشار اب
isobare
هم فشار
back pressure
پی فشار
thrusting
فشار
barometric pressure
فشار جو
line of thrust
خط فشار
pressing
فشار
low pressure
فشار کم
back iron
بن فشار
pressor
فشار زا
atmospheric pressure
فشار جو
pressuring
فشار
thrusts
فشار
thrust
فشار
isobar
تک فشار
total pressure
فشار کل
pressure vessel
فشار
water pressure
فشار اب
exertion
فشار
pushes
فشار
sense of pressure
حس فشار
isobar
هم فشار
brunt
فشار
exertions
فشار
growing pains
فشار
pressure sense
حس فشار
gage pressure
فشار مانومتری
gage pressure
فشار گیج
pressure of time
فشار زمانی
time pressure
فشار زمانی
eyestrain
فشار باصره
flux density
تراکم فشار
hydraulic pressure
فشار هیدرولیکی
dynamic pressure
فشار پویا
forced draft
هوای با فشار
gossypium
داروی فشار
group pressure
فشار گروهی
brush pressure
فشار زغال
high tension magneto
مگنت پر فشار
hydrostatic
مربوط به فشار اب
high tension
فشار قوی
high voltage line
خط فشار قوی
high tension line
خط فشار قوی
head loss
افت فشار
high pressure area
منطقه پر فشار
carebaria
احساس فشار در سر
high potential
فشار قوی
high pressure
فشار زیاد
high pressure line
خط فشار قوی
hydrostatic pressure
فشار ایستائی
compressive stress
فشار تراکمی
cost push
فشار هزینه
critical pressure
فشار بحرانی
deflationary pressure
فشار انقباضی
deflationary pressure
فشار ضدتورمی
diastolic pressure
فشار دیاستولی
ciderpress
میوه فشار
cost push
فشار قیمت
hydraulic pressure test
ازمایش فشار اب
confined water
سفره اب با فشار
constant pressure
فشار ثابت
contact pressure
فشار تماسی
contact pressure
فشار تماس
cold water test pressure
ازمایش فشار اب
diffraction loading
منتجه فشار
direct pressure
فشار مستقیم
discharge pressure
فشار تخلیه
effective pressure
فشار موثر
electric tension
فشار الکتریکی
end thrust
فشار محوری
equilibrium pressure
فشار تعادلی
equilibrium vapor pressure
فشار به حد تعادل
excess pressure
فشار اضافی
external pressure
فشار خارجی
edge pressure
فشار لبه
center of pressure
مرکز فشار
ciderpress
سیب فشار
drag loading
فشار کششی
drag mark
محل فشار
centre of pressure
مرکز فشار
dynamic pressure
فشار دینامیکی
earth pressure
فشار خاک
economic pressure
فشار اقتصادی
central head
فشار مرکزی
external pressure
فشار برونی
hydrostatic pressure
فشار عمق اب
molding pressure
فشار پرس
pressure hull
بدنه ضد فشار
to squeeze to death
با فشار کشتن
to press up
با فشار بالابردن
to bear pressure upon
فشار اوردن بر
platten
اهن فشار
pore pressure
فشار درونی
pressure above the atmosphere
فشار بالای جو
pressure adjustment
تنظیم فشار
thrust of the arch
فشار طاق
platen
اهن فشار
torisonal strain
فشار پیچشی
torsional strain
فشار پیچشی
osmotic pressure
فشار اسمزی
overpressure
فشار بیش از حد
overvoltage
فشار زیاد
overvoltage
ازدیاد فشار
partial pressure
فشار جزئی
partial pressure
فشار جزیی
piezometry
فشار سنجی
piston pressure
فشار پیستون
stress of poverty
فشار بینوایی
pressure curve
منحنی فشار
static pressure
فشار ایستایی
radiation pressure
فشار تشعشع
pulse pressure
فشار نبض
pressure wave
موج فشار
pressure transducer
مبدل فشار
pressure face
سمت فشار
pressure tendency
گرایش فشار
pressure surface
سطح فشار
pressure gaverner
ناطم فشار
pressure gradient
گرادیان فشار
reduced pressure
فشار کاهیده
reservoir pressure
فشار مخزن
pressure drop
افت فشار
static head
فشار ایستایی
starting pressure
فشار استارت
standard atmospheric pressure
فشار متعارفی جو
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com