Dictiornary-Farsi | فشار مقاوم خاک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (12 milliseconds)

English	Persian
passive earth pressure	فشار مقاوم خاک


Search result with all words

defendant	مقاوم درمقابل زور و فشار
defendants	مقاوم درمقابل زور و فشار
pressure cabin	هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
Other Matches

hardened site	حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
resisters	مقاوم
resistant	مقاوم
resister	مقاوم
renitent	مقاوم
resistor	مقاوم
resistors	مقاوم
refractory	مقاوم
tolerant	مقاوم
plasma plating	مقاوم
counterpoise	نیروی مقاوم
forcing cone	مخروط مقاوم
weatherproof	مقاوم در برابرهوا
stand up <idiom>	مقاوم بودن
adamantly	مقاوم یکدنده
adamant	مقاوم یکدنده
hardened site	پایگاه مقاوم
water resistant	مقاوم در برابر اب
moment of resistence	لنگر مقاوم
resisting moment	لنگر مقاوم
resistive force	نیروی مقاوم
rigid cores	هستههای مقاوم
stabile	مقاوم در برابرگرما
resistance to tempering	مقاوم در برابر بازپخت
torsion resistant	مقاوم در برابر پیچش
windproof	مقاوم در مقابل باد
internal resisting moment	لنگر مقاوم درونی
heat fast paint	رنگ مقاوم گرما
wear resistant	مقاوم در بربر سائیدگی
shell proof	مقاوم در مقابل گلوله
heat resisting steels	فولادهای مقاوم حرارتی
resistant to heat	مقاوم در برابر گرما
drag chain conveyor	نقاله با زنجیر مقاوم
resistance to failure	مقاوم در برابر ترک
passive earth pressure	رانش مقاوم خاک
drag force	نیروی مقاوم حرکت
lightfast	مقاوم در برابر نور
creep resistant	مقاوم در برابر خزش
swelling resistant	مقاوم در برابر تورم
resistance to cracking	مقاوم در برابر شکستگی
resistance to corrosion	مقاوم در برابر زنگ زدگی
resistance to plastic deformation	مقاوم در برابر تغییر شکل
resistors	اسباب مقاوم دربرابر برق
fracture proof	مقاوم در برابر شکستگی نشکن
acid resistant	ماده مقاوم در برابر اسید
resister	اسباب مقاوم دربرابر برق
resisters	اسباب مقاوم دربرابر برق
earthquake proof foundation	غیر مقاوم درمقابل زلزله
thermistor	الت مقاوم درمقابل برق
stainless steel	فولاد مقاوم در برابر خوردگی
deadman	پایه استقرارسنگر دستک مقاوم
resistor	اسباب مقاوم دربرابر برق
insulant	ماده مقاومت کننده مقاوم
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
acid fast	مقاوم در برابر رنگ بری اسید
phosphate esters	مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
resistance to deflaction	مقاوم در برابر تغییر شکل خمشی
cold wet clothing	لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
incolen	الیاژهای مقاوم اهن و کرم با نیکل زیاد
bomb proof	پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
cassette	پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
monel	الیاژی از نیکل و کبالت که دربرابر خوردگی مقاوم است
cassettes	پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
immune	مقاوم دربرابرمرض بر اثر تلقیح واکسن دارای مصونیت قانونی وپارلمانی
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
stiff	مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer	مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
plasma plating	ضد خوردگی و مقاوم دربرابر سایش روی سطح توسط جریان بسیار داغ
stiffest	مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
photoresist	روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
cylinder liner	رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
carbon seal	وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
accelerators	ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
accelerator	ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
pressures	فشار
pressuring	فشار
water pressure	فشار اب
total pressure	فشار کل
presses	فشار
pressing	فشار
strain	فشار
thrust	فشار
thrusting	فشار
thrusts	فشار
strains	فشار
weight	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
atmospheres	فشار جو
stroke	فشار با پا
atmosphere	فشار جو
pressor	فشار زا
distraint	فشار
pressured	فشار
zips	فشار
ice push	فشار یخ
back iron	بن فشار
impact	فشار
impacts	فشار
bunt	فشار با سر
compression	فشار
tension	فشار
tensions	فشار
push	فشار
isopiestic	هم فشار
isobare	هم فشار
pressure sense	حس فشار
back pressure	پی فشار
low pressure	فشار کم
zipping	فشار
zipped	فشار
zip	فشار
violence	فشار
constraint	فشار
line of thrust	خط فشار
barometric pressure	فشار جو
stresses	فشار
stressing	فشار
stress	فشار
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
sense of pressure	حس فشار
pushed	فشار
isobars	تک فشار
brunt	فشار
exertion	فشار
exertions	فشار
pressure curve	خم فشار
isobar	تک فشار
isobar	هم فشار
pressure	فشار
isobars	هم فشار
fantod	فشار
pushes	فشار
pressure vessel	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
growing pains	فشار
press	فشار
pressure transducer	مبدل فشار
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
low tension	فشار ضعیف
platten	اهن فشار
incompressible	فشار ناپذیر
hydrostatic pressure	فشار عمق
bearing pressure	فشار بردگاهی
piezometry	فشار سنجی
compressive stress	فشار تراکمی
inclined compression	فشار مایل
impluse voltage	فشار ضربهای
pressure wave	موج فشار
baroreceptor	گیرنده فشار
piston pressure	فشار پیستون
pressure tendency	گرایش فشار
brush pressure	فشار زغال
bearing pressure	فشار یاطاقان
pressure head	ارتفاع فشار
pressure drop	افت فشار
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
pressure gradient	گرادیان فشار
pore pressure	فشار درونی
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
pressure adjustment	تنظیم فشار
pressure gaverner	ناطم فشار
carebaria	احساس فشار در سر
hydrostatic	مربوط به فشار اب
impaction	فشار سخت
pressure face	سمت فشار
center of pressure	مرکز فشار
pressure surface	سطح فشار
pressure curve	منحنی فشار
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
pressure of speech	فشار تکلم
ciderpress	میوه فشار
ciderpress	سیب فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
platen	اهن فشار
centre of pressure	مرکز فشار
central head	فشار مرکزی
pressure hull	بدنه ضد فشار
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
partial pressure	فشار جزیی
intermediate pressure	فشار متوسط
internal pressure	فشار درونی
isobar surface	سطح هم فشار