English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (7 milliseconds)
English Persian
insanitation فقدان بهداشت
Other Matches
atony فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
hygienics بهداشت
health بهداشت
hygiene بهداشت
hygienist متخصص بهداشت
hygienically مطابق بهداشت
hygeist بهداشت دان
hygienics علم بهداشت
health insurance بیمه بهداشت
health certificate گواهی بهداشت
certificate of health گواهی بهداشت
hygeist متخصص بهداشت
mental health بهداشت روانی
Health physics فیزیک بهداشت
The Physics of Radiation Protection فیزیک بهداشت
social hygiene بهداشت اجتماعی
social health بهداشت اجتماعی
sanitary engineering مهندسی بهداشت
sanitarily از لحاظ بهداشت
public health بهداشت همگانی
mental hygiene بهداشت روانی
The Physics of Radiation Protection بهداشت پرتوی
bill of health گواهی بهداشت
Health physics بهداشت پرتوی
hygiene علم بهداشت
pedology مبحث بهداشت کودکان
The health authorities . مقامات اداره بهداشت
world health organization سازمان بهداشت جهانی
clean bill of health گواهی نامه بهداشت کشتی
to keep one's health موافب بهداشت خود بودن
sanitation مراعات اصول بهداشت بهسازی
constitutionalize برای بهداشت مزاج گردش کردن
flight sister افسر مسئول بهداشت و تغذیه هواپیما
sanitarian کارشناس بهداشتی جانبدار بهداشت همگانی
hygeian وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
loss فقدان
deficiencies فقدان
forfeits فقدان
forfeit فقدان
deficiency فقدان
forfeiting فقدان
forfeited فقدان
lacked فقدان
lacks فقدان
forfeiture فقدان
apyrexy فقدان تب
absence فقدان
lack فقدان
absences فقدان
deprivations فقدان انعزال
incapacity فقدان اهلیت
incoordination فقدان هم اهنگی
hypoprosexia فقدان توجه
lacking فقدان کمبود
loss of claim فقدان غرامت
hypoprosessis فقدان توجه
deprivation فقدان انعزال
loss of accuracy فقدان دقت
analgesia فقدان حس درد
anosmia فقدان حس شامه
akinesthesia فقدان حس حرکت
acathexis فقدان نیروگذاری
absence of intention فقدان قصد
lack فقدان کسری
inattention فقدان توجه
amenorrhea فقدان قاعدگی
lacked فقدان کسری
lack of incentive فقدان انگیزه
lacks فقدان کسری
the losser of a child فقدان یا داغ فرزند
ahedonia فقدان احساس لذت
acrotism فقدان ضربان یا تپش
interdiction فقدان اهلیت محجوریت
achromia فقدان رنگ دانه
achroma فقدان رنگ دانه
wanted کسر داشتن فقدان
anhedonia فقدان احساس لذت
anorgasmia فقدان اوج جنسی
evanescence فقدان تدریجی ناپایداری
inclemency بی اعتدالی فقدان ملایمت
inconsequence فقدان ارتباط منطقی
ineligibility فقدان شرایط لازم
inhospitality فقدان مهمان نوازی
anorgasmy فقدان اوج جنسی
aniconia فقدان تصویر ذهنی
anandria فقدان ویژگیهای نرینگی
want کسر داشتن فقدان
colourblindness فقدان قوه تشخیص رنگ
acheilia فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
achlorhydria فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
anuresis فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
count out of the house مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
miss از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
aphonia فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
hydrogen embrittleness فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
misses از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
missed از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
paranoia جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
anoxia فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
sanitize مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
abulia فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abuleia فقدان نیروی اراده ضعف اراده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com