Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
atonia
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonicity
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony
فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
Other Matches
muscle tonus
کشیدگی طبیعی عضلانی
dystonia
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
hypertonicity
فزونی تونوس عضلانی
charley horse
کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
forfeited
فقدان
forfeiture
فقدان
loss
فقدان
absences
فقدان
forfeit
فقدان
deficiencies
فقدان
deficiency
فقدان
apyrexy
فقدان تب
absence
فقدان
lacked
فقدان
lack
فقدان
lacks
فقدان
forfeits
فقدان
forfeiting
فقدان
hypoprosessis
فقدان توجه
lacked
فقدان کسری
acathexis
فقدان نیروگذاری
akinesthesia
فقدان حس حرکت
amenorrhea
فقدان قاعدگی
lacking
فقدان کمبود
analgesia
فقدان حس درد
lacks
فقدان کسری
anosmia
فقدان حس شامه
deprivations
فقدان انعزال
deprivation
فقدان انعزال
lack
فقدان کسری
insanitation
فقدان بهداشت
inattention
فقدان توجه
incoordination
فقدان هم اهنگی
lack of incentive
فقدان انگیزه
loss of accuracy
فقدان دقت
loss of claim
فقدان غرامت
absence of intention
فقدان قصد
incapacity
فقدان اهلیت
hypoprosexia
فقدان توجه
aniconia
فقدان تصویر ذهنی
anorgasmia
فقدان اوج جنسی
the losser of a child
فقدان یا داغ فرزند
anhedonia
فقدان احساس لذت
anorgasmy
فقدان اوج جنسی
want
کسر داشتن فقدان
wanted
کسر داشتن فقدان
interdiction
فقدان اهلیت محجوریت
achroma
فقدان رنگ دانه
achromia
فقدان رنگ دانه
acrotism
فقدان ضربان یا تپش
inclemency
بی اعتدالی فقدان ملایمت
ahedonia
فقدان احساس لذت
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
inhospitality
فقدان مهمان نوازی
anandria
فقدان ویژگیهای نرینگی
ineligibility
فقدان شرایط لازم
evanescence
فقدان تدریجی ناپایداری
colourblindness
فقدان قوه تشخیص رنگ
acheilia
فقدان لب بطور مادرزادی نوزاد بی لب
achlorhydria
فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
anuresis
فقدان قدرت دفع ادرار شاش بند
count out of the house
مذاکرات را به علت فقدان حدنصاب قطع کردن
hydrogen embrittleness
فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
aphonia
فقدان صدا یا خفگی ان بعلت فلج تارهای صوتی
miss
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
misses
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
missed
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
tonus
کشیدگی طبیعی عضله
tonicity
کشیدگی طبیعی عضله
paranoia
جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
tone
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tones
کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
anoxia
فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
abulia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
abuleia
فقدان نیروی اراده ضعف اراده
tonicity
تونوس
tones
تونوس
tone
تونوس
tonus
تونوس
dystonia
اختلال تونوس
biotonus
تونوس زیستی
electrotonus
تونوس برق زاد
physiographic
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
strains
کشیدگی
strain
کشیدگی
elongation
کشیدگی
kurtosis
کشیدگی
naturalism
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
tautness
کشیدگی وسفتی
stretch reflex
بازتاب کشیدگی
tows
کشش کشیدگی
pretensioning
پیش کشیدگی
transannular strain
کشیدگی دو سر حلقه
tow
کشش کشیدگی
strain energy
انرژی کشیدگی
angle strain
کشیدگی زاویهای
bulk modulus
ضریب کشیدگی
bulk density
چگالی کشیدگی
introversion
بدرون کشیدگی
pretension method
روش پیش کشیدگی
traction sensation
احساس کشیدگی پوست
baeyer strain theory
نظریه کرنش- کشیدگی بایر
hamstring pull
کشیدگی عضله پشت ران
ring strain theory
نظریه کرنش- کشیدگی حلقه
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
narrowing
بهم کشیدگی ساقه یا دهنه جوراب
sarcous
عضلانی
muscular
عضلانی
muscled
عضلانی
charly horse
کشیدگی یا گرفتگی عضله ران کشتی گیر
thews
نیروی عضلانی
myoclonus
گرفتگی عضلانی
brawniness
عضلانی بودن
myoneural
عضلانی وعصبی
myasthenia
ضعف عضلانی
musculature
نظام عضلانی
muscularity
عضلانی بودن
muscular endurance
استقامت عضلانی
tethanus
گرفت عضلانی
proprioceptor
گیرنده عضلانی
muscular dystrophy
تحلیل عضلانی
stiffness
کوفتگی عضلانی
intramuscular
درون عضلانی
muscular fatigue
خستگی عضلانی
asynergia
ناهماهنگی عضلانی
dystrophy
پلاسیدگی عضلانی
clonus
تشنج عضلانی
muscular spindle
دوک عضلانی
cramps
گرفتگی عضلانی
meathead
آدم عضلانی
beefcake
آدم عضلانی
muscleman
آدم عضلانی
muscle
نیروی عضلانی
muscles
نیروی عضلانی
cramp
گرفتگی عضلانی
muscular dystrophy
تحلیل وفاسد عضلانی
brawn
نیرو نیروی عضلانی
fine miscle movement
حرکت فریف عضلانی
moton
طرح عمل عضلانی
myokinetic test
ازمون جنبش عضلانی
neuromuscular coordination
هماهنگی عصبی- عضلانی
fibrillation
انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
broken fibres
تار عضلانی پاره شده
paretic
دچار فلج ناقص یا عضلانی
paresis
فلج خفیف ضعف عضلانی
neuromuscular
وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
muscle up
بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
musculature
وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
psychomotor
ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
fasciculus
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicle
دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule
دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
warp tension
کشش نخ های تار
[میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
natural foundation
پی طبیعی
silvan
طبیعی
physical
طبیعی
natural
طبیعی
natural right
حق طبیعی
homebred
طبیعی
normal
طبیعی
natural bridge
پل طبیعی
home born
طبیعی
innate
طبیعی
crude copper
مس طبیعی
naturals
طبیعی
indigenous
طبیعی
guardian by nature
قیم طبیعی
hevea rubber
لاستیک طبیعی
natural logarithm
لگاریتم طبیعی
full scale
اندازه طبیعی
natural group
گروه طبیعی
bees wax
موم طبیعی
normalising
طبیعی کردن
galenite
سرب طبیعی
natural language
زبان طبیعی
natural habitat
بوم طبیعی
natural law
حقوق طبیعی
natural magnet
مغناطیس طبیعی
natural phenomena
اثار طبیعی
aptitudes
تمایل طبیعی
normalises
طبیعی کردن
continuous climbing
صعود طبیعی
natural products
مواد طبیعی
normalised
طبیعی کردن
crude gas
گاز طبیعی
natural persons
اشخاص طبیعی
aptitude
تمایل طبیعی
natural monopoly
انحصار طبیعی
natural number
عدد طبیعی
natural obstacle
مانع طبیعی
eupnoea
تنفس طبیعی
emmetropis
بینایی طبیعی
emmetropia
بینایی طبیعی
natural order
نظم طبیعی
natural purification
پالایش طبیعی
neperian logarithm
لگاریتم طبیعی
natural bed
بستر طبیعی
matter of course
چیز طبیعی
matten of course
چیز طبیعی
natural capacity
فرفیت طبیعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com