Dictiornary-Farsi | فلوی روشنایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
luminous flux	فلوی روشنایی


Search result with all words

lumen	واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
Other Matches

it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
flux	فلوی الکتریکی
flux	فلوی مغناطیسی
electron flow	فلوی الکترون
magnetic flux intensity	شدت فلوی مغناطیسی
flux linkage	مدار فلوی مغناطیسی
magnetic flux meter	دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
flux	فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
polarities	روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
polarity	روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه
mediums	مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium	مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
current flow	سیلان جریان فلوی جریان
magnetic flow	فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
peep	روشنایی کم
clearness	روشنایی
electric lighting	روشنایی
luminance	روشنایی
luminosity	روشنایی
illumination	روشنایی
luminouity	روشنایی
illuminations	روشنایی
lightest	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
lighting	روشنایی
lightness	روشنایی
peeps	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
peeped	روشنایی کم
night light	روشنایی شب
lighted	روشنایی
light	روشنایی
lighting battery	باتری روشنایی
light point	منبع روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light meter	روشنایی سنج
light gap	فاصله روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
light control	کنترل روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
lambert	واحد روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illumination method	روش روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
intensity level	سطح روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
incandescent lamp	لامپ روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
illuminator	وسیله روشنایی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
luminous power	قوه روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
lux meter	روشنایی سنج
phot	واحد روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
photology	دانش روشنایی
photometer	روشنایی سنج
room lighting	روشنایی اطاق
street lighting	روشنایی خیابان
sustained illumination	روشنایی مداوم
sustained illumination	روشنایی پایدار
luminous flux	شاره روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
lighting line	سیم روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
illumination	شدت روشنایی
candlelight	روشنایی شمع
brightness control	پیچ روشنایی
optics	علم روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
brightness signal	پیام روشنایی
constant luminance	روشنایی ثابت
continuous illumination	روشنایی مداوم
flashes	روشنایی مختصر
flashed	روشنایی مختصر
country life	زندگی روشنایی
glimmer	روشنایی ضعیف
glimmers	روشنایی ضعیف
asterism	روشنایی و نور
looms	هاله روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
looming	هاله روشنایی
glimmered	روشنایی ضعیف
luminosity	بازده روشنایی
glimmering	روشنایی ضعیف
loomed	هاله روشنایی
glimmerings	روشنایی ضعیف
loom	هاله روشنایی
artifical light	روشنایی مصنوعی
flash	روشنایی مختصر
glare	روشنایی زننده
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
gaslight	روشنایی گاز
glared	روشنایی زننده
emergency lighting	روشنایی اضطراری
glares	روشنایی زننده
ceiling light	روشنایی سقفی
electric light	روشنایی برقی
earth shine	روشنایی خاکستری
illuminance	شدت روشنایی
phosphorescence	روشنایی شب تابی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
earth light	روشنایی خاکستری
ray	روشنایی تشعشع
full beam spread	باندکامل روشنایی
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
neon	شبیه روشنایی نئون
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
gas light	نور یا روشنایی گازی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
over expose	زیاد روشنایی دادن
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
lighting cable	کابل نور روشنایی
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
at first light	در اولین روشنایی روز
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
gas lights	نور یا روشنایی گازی
lambent	دارای روشنایی ملایم
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
photothropism	جنبش در تحت تاثیر روشنایی
photorealistic	که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
photodynamics	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
paraselene	روشنایی اطراف هاله ماه
photodynamic	اثر روشنایی در جنبش گیاهان
intensity amplifier	تقویت کننده شدت روشنایی
lambency	ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
will o the wisp	روشنایی مردابی فانوس شیطان
continuous illumination	روشنایی پایدار منطقه رزم
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور
will o the wisp	روشنایی کاذب درباغ سبز
illumination	روشن کردن منطقه روشنایی
illuminations	روشن کردن منطقه روشنایی
friars lantern	روشنایی شبانه بر روی باطلاق
light is necessary to life	روشنایی لازمه زندگی است
photogenic	ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
magnetic flux	فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nit	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink	روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
phot	واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
nits	واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
light is necessary to life	روشنایی برای زندگی لازم است
flare	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flares	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
sheet lighning	برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
photosynthesis	ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
electroluminescing	که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
photoconductive	مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sidelights	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelight	اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
electroluminescent	قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
photoglyph	صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
images	برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
fog dog	روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
tromsillumination	معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
image	[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
rushlight	چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد