English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
liquidity perference فهرست پول راکد
Other Matches
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklist فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklists فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
waiting lists فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
glossary فهرست معانی فهرست لغات
glossaries فهرست معانی فهرست لغات
dullest راکد
standing راکد
still راکد
stillest راکد
stiller راکد
stills راکد
slack water اب راکد
stagnant راکد
latent راکد
resting راکد
non moving water اب راکد
inert راکد
racquetball racket راکد
merest اب راکد
dulling راکد
mere اب راکد
duller راکد
amort راکد
dulled راکد
dull راکد
dulls راکد
stillest راکد همیشه
stagnate راکد شدن
dead file پرونده راکد
dead air هوای راکد
idle money پول راکد
morgue بایگانی راکد
morgues بایگانی راکد
stagnated راکد شدن
stagnates راکد شدن
stagnating راکد شدن
dead records بایگانی راکد
dead space فضای راکد
stills راکد همیشه
idle deposit سپرده راکد
stiller راکد همیشه
still راکد همیشه
records depository بایگانی راکد
statgnate راکد شدن
liquid capital سرمایه راکد
indexes فهرست فهرست اعلام
indexed فهرست فهرست اعلام
index فهرست فهرست اعلام
lentic وابسته به ابهای راکد
the market is dull بازار راکد است
lentic زیست کننده در ابهای راکد
stagnicolous زندگی کننده دراب راکد
stationary front جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
wind shadow منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
backwater محل راکد [عقب افتاده] [عقب مانده] [واژه تحقیری]
depository بایگانی مدارک بایگانی راکد
idle balance مانده راکد مانده غیرفعال
inventory فهرست
cataloged فهرست
cataloguing فهرست
slip فهرست
slipped فهرست
slips فهرست
list فهرست
indexless بی فهرست
phraseology فهرست
cataloging فهرست
catalogues فهرست
catalog فهرست
catalogued فهرست
b.d catalogue فهرست بی . دی
catalogue فهرست
checklist فهرست
catalogs فهرست
kalendar فهرست
indexed فهرست
rosters فهرست
rolls فهرست
directory فهرست
roster فهرست
tables فهرست
file فهرست
index فهرست
directories فهرست
indexes فهرست
tabled فهرست
repertory فهرست
concordance فهرست
tabling فهرست
filed فهرست
table فهرست
roll فهرست
rolled فهرست
concordances فهرست
tabulated فهرست کردن
tabulates فهرست کردن
tabulate فهرست کردن
bill of goods فهرست تجارتی
bill of material فهرست مواد
rolled فهرست پیچیدن
bill of materials فهرست مواد
rolls فهرست پیچیدن
tariff فهرست نرخها
tariffs فهرست نرخها
timetable گاه فهرست
timetabled گاه فهرست
glossary فهرست معانی
timetables گاه فهرست
bill of quantites فهرست مقادیر
timetabling گاه فهرست
terrier فهرست ما یملک
terriers فهرست ما یملک
glossaries فهرست معانی
parts list فهرست قطعات
subject index فهرست موضوعی
table of replaceable partes فهرست قطعات
volume table of constants فهرست راهنما
who's who فهرست رجال
hit list فهرست ضربه
hit lists فهرست ضربه
mailing list فهرست پستی
mailing lists فهرست پستی
short-list فهرست کوتاه
subdirectory فهرست فرعی
list price فهرست قیمتها
rigging warrant فهرست وسایل
part list فهرست اجزاء
price list فهرست قیمت
problem checklist فهرست مشکلات
nominal list فهرست نامها
nomenelature فهرست اصطلاحات
requirements list فهرست نیازمندیها
nomenclauture فهرست اصطلاحات
messir catalogue فهرست مسیه
load manifest فهرست بار
short-listed فهرست کوتاه
short-listing فهرست کوتاه
short-lists فهرست کوتاه
data dictionary فهرست داده ها
contents directory فهرست محتویات
star catalogue فهرست ستارگان
catalog به فهرست بردن
catalog فهرست کردن
catalog کتاب فهرست
cargo manifest فهرست بار
black list فهرست سیاه
bill of quantities فهرست مقادیر
handlist فهرست مختصر
handlist فهرست دستی
file index فهرست پرونده
excused list فهرست معاف ها
elench ردمنطقی فهرست
display menu فهرست نمایش
registering لیست یا فهرست
catalogs فهرست کردن
registers لیست یا فهرست
register لیست یا فهرست
gloss فهرست معانی
catalogue کتاب فهرست
catalogue فهرست کردن
catalogued کتاب فهرست
catalogued فهرست کردن
catalogues کتاب فهرست
vocabulary فهرست لغات
catalogues فهرست کردن
vocabularies فهرست لغات
cataloguing کتاب فهرست
cataloguing فهرست کردن
catalogs کتاب فهرست
registries دفتر فهرست
indexes فهرست شاخص
schedule صورت فهرست
indexes فهرست راهنما
scheduled صورت فهرست
indexed فهرست شاخص
schedules صورت فهرست
indexed فهرست راهنما
index فهرست شاخص
cataloged کتاب فهرست
index فهرست راهنما
cataloged فهرست کردن
registry دفتر فهرست
cataloging کتاب فهرست
cataloging فهرست کردن
listings فهرست نویسی
cross index فهرست تقابلی
tabled در فهرست نوشتن
directory فهرست راهنما
inventory فهرست موجودی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com