English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (6 milliseconds)
English Persian
ultra high carbon steels فولادهای فرا- پر- کربن
Other Matches
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
tool steels فولادهای ابزاری
heat resisting steels فولادهای مقاوم حرارتی
irreversible steels فولادهای برگشت ناپذیر
steels containing molibdenium فولادهای مولیبدن دار
steels containing vanadium فولادهای وانادیم دار
invar کربن
radiocarbon کربن 41
carbon کربن
decarburize کربن گرفتن
decarburization کربن گیری
carburization ترکیب با کربن
carbonize کربن سازی
carbonaceous کربن دار
primary carbon کربن 1 درجه
radiocarbon کربن پرتوزا
acetylenic carbon کربن استیلنی
carbinol carbon کربن کربینول
tertiary carbon کربن 3 درجه
secondary carbon کربن 2 درجه
carbon dioxide دی اکسید کربن
recarburizer کربن دهنده
carbon free کربن ازاد
carbon monoxide منواکسید کربن
carbon cycle سیکل کربن
carbon deposite لایه کربن
carbon fixed کربن ثابت
active carbon کربن فعال
carbon holder پایه کربن
asymmetric carbon کربن بی تقارن
anomeric carbon کربن انومری
cabonic حاصل از کربن
secondary carbon کربن نوع دوم
iron carbon alloy الیاژ اهن و کربن
iron carbon diagram نمودار اهن- کربن
cored carbon کربن هسته دار
CFCs مخفف کلروفلورو کربن
plain carbon steel فولاد کربن غیرالیاژی
recarburize کربن گیری مجدد
primary carbon کربن نوع اول
tertiary carbon کربن نوع سوم
CFC مخفف کلروفلورو کربن
activated charcoal کربن فعال شده
carbonate بصورت کربن دراوردن
carboning a lamp کربن گذاری لامپ
surface decarburization کربن گیری سطحی
carbureted steel پولاد کربن دار
crater in positive carbon گودی کربن مثبت
arc lamp carbon کربن لامپ قوسی
activated carbon کربن فعال شده
carbon arc welding جوشکاری با جرقه کربن
high carbon steel فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
hydro carbon ترکیب هیدروژن و کربن
high carbon steel فولاد با کربن زیاد
ethylene هیدرو کربن اشباع نشده
carbon arcwelding جوش قوسی بوسیله کربن
hypercapnia افزایش کربن اکسید در خون
ingot iron o.steel فولاد کربن گیری شده
carbon arc lead burning جوش سرب با جرقه کربن
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
carbohydrates ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrate ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
gutta percha هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
dry ice یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
to trap something [e.g. carbon dioxide] چیزی را گرفتن [جمع کردن] [برای مثال دی اکسید کربن ]
anthracite زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
carbon steel فولاد کربن یا فولاد سخت
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com