Dictiornary-Farsi | قابلیت براده برداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
machinability	قابلیت براده برداری


Other Matches

removal of chips	براده برداری
machining	براده برداری
metal cutting work	براده برداری
metal cutting	براده برداری
metal removing capacity	قدرت براده برداری
machining method	روش براده برداری
machinable	قابل براده برداری
machining requirments	شرایط براده برداری
machining time	زمان براده برداری
metal cutting machine	دستگاه براده برداری
metal cutting element	عنصر براده برداری
machining practice	تکنیک و روش براده برداری
metal cutting machine tool	ماشین ابزار براده برداری
non cutting shaping	فرم دهی بدون براده برداری
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution	قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
elasticity	خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
airmobility	قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
xerographic	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
electromagnetic compatability	قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability	قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
serviceability	قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
flotation	قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
stenciled	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
commensurability	قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
accession	قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
hectograph	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
abrasive grit	براده
filings	براده
swarf	براده
filing	براده
ductility	قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance	قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
metal removal	برداشت براده
machine	براده برداشتن
machined	براده برداشتن
machines	براده برداشتن
curly chip	براده پیچیده
discontinuous chip	براده گسسته
borings	براده فلز
discharge of chips	تخلیه براده ها
iron filings	براده اهن
scobs	براده اهن
shot blasting	براده اهن
drillings	براده فلزات
cuttings	براده فلزات
removal of chips	برداشت براده
fragmental chip	براده فلز
flow chip	براده پیوسته
strain hardenability	قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
geodesy	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
steel wool	براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
susceptibility	قابلیت
competence	قابلیت
contemptibility	قابلیت
ability	قابلیت
abilities	قابلیت
eligibility	قابلیت
solvability	قابلیت حل
habilitation	قابلیت
capacities	قابلیت
capacity	قابلیت
skill	قابلیت
qualification	قابلیت
credential	قابلیت
solubility	قابلیت حل
competence	قابلیت
adaptability	قابلیت
fitness	قابلیت
capability	قابلیت
decerebration	مخ برداری
vectors	برداری
vector	برداری
embodiment	در برداری
audibility	قابلیت استماع
attainability	قابلیت حصول
ignitibility	قابلیت احتراق
habitableness	قابلیت سکونت
combustiblity	قابلیت تراکم
comprehensibility	قابلیت درک
habitability	قابلیت سکنی
comparableness	قابلیت مقایسه
ground visibility	قابلیت دیدزمینی
intelligibility	قابلیت فهم
appealability	قابلیت استیناف
applicability	قابلیت اجراء
compactibility	قابلیت تراکم
approachability	قابلیت تقرب
communicability	قابلیت ارتباط
hardenability	قابلیت سختی
combustiblity	قابلیت انفجار
combustiblity	قابلیت احتراق
inaptly	با عدم قابلیت
inflammability	قابلیت اشتعال
inheritability	قابلیت توارث
machinability	قابلیت تراش
interchangeability	قابلیت تعویض
combustibility	قابلیت اشتعال
interpretability	قابلیت تفسیر
interpretability	قابلیت توجیه
combustibility	قابلیت سوزش
imputability	قابلیت اسناد
coagulability	قابلیت انعقاد
ignitability	قابلیت اشتعال
brushability	قابلیت رنگرزی
calculability	قابلیت شمارش
interchangeability	قابلیت تبادل
castability	قابلیت ریزش
ignitability	قابلیت احتراق
imitability	قابلیت تقلید
pourability	قابلیت ریزش
changeableness	قابلیت تغییریاتبدیل
combinability	قابلیت ترکیب
fusibility	قابلیت گداز
dissolubility	قابلیت انحلال
exchangeability	قابلیت معاوضه
excitability	قابلیت تحریک
expandability	قابلیت انبساط
expandability	قابلیت توسعه
expansibility	قابلیت انبساط
explosiveness	قابلیت انفجار
extensibility	قابلیت تمدید
culpability	قابلیت مجازات
erodibility	قابلیت فرسایش
erectility	قابلیت نعوظ
dependability	قابلیت اطمینان
dis qualified	فاقد قابلیت
distensibility	قابلیت انبساط
divisibility	قابلیت تقسیم
digestibility	قابلیت هضم
edibility	قابلیت خوردن
destructibility	قابلیت انهدام
emissivity	قابلیت نشر
emissivity	قابلیت انتشار
fermentability	قابلیت تخمیر
corruptibility	قابلیت فساد
dependability	قابلیت اعتماد
flexility	قابلیت تغییر
computability	قابلیت محاسبه
conductibility	قابلیت هدایت
fordability	قابلیت عبور
forgeability	قابلیت اهنگری
fungibility	قابلیت تعویض
fusibility	قابلیت ذوب
flammability	قابلیت اشتعال
conceivability	قابلیت تصور
extensibility	قابلیت کشش
convertibility	قابلیت تبدیل
conversableness	قابلیت معاشرت
controllability	قابلیت کنترل
conductivity	قابلیت هدایت
fissility	قابلیت انشقاق
compressibility	قابلیت فشردگی
magnetic susceptibility	قابلیت مغناطیسی
trustworthiness	قابلیت اعتماد
usability	قابلیت استفاده
veniality	قابلیت اغماض
versatility	قابلیت تغییر
vibratility	: قابلیت ارتعاش
volatileness	قابلیت تبخیر
weldability	قابلیت جوشکاری
wettability	قابلیت خیسی
reliability	قابلیت اعتماد
failure safety	قابلیت اطمینان
reliability	قابلیت اطمینان
applicability	قابلیت اجرا
application [applicability]	قابلیت اجرا
availability	قابلیت اجرا
usability	قابلیت اجرا
usefulness	قابلیت اجرا
applicability	قابلیت استفاده
application [applicability]	قابلیت استفاده
failure safety	قابلیت اعتماد
provability	قابلیت اثبات
usefulness	قابلیت استفاده
malleability	قابلیت انعطاف
potability	قابلیت حمل
practicableness	قابلیت عبور
predicability	قابلیت اسناد
pregnability	قابلیت تسخیر
presentability	قابلیت ارائه
preventability	قابلیت جلوگیری
punishability	قابلیت مجازات
quench aging property	قابلیت بهسازی
readability	قابلیت خواندن
reflectance	قابلیت انعکاس
reliableness	قابلیت اعتماد
renewability	قابلیت تجدید