English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
irrigable قابل ابیاری
Search result with all words
irrigable area زمین قابل ابیاری
Other Matches
irrigation ابیاری
border ditch irrigation ابیاری نواری
irrigation consumption مصرف ابیاری
border check irrigation ابیاری نواری
acequia نهر ابیاری
irrigation system شبکه ابیاری
subsoil irrigation ابیاری زیرزمینی
irrigational وابسته به ابیاری
irrigational schemes طرحهای ابیاری
sewage irrigation ابیاری فاضلاب
subbing ابیاری زیرزمینی
irrigation channel کانال ابیاری
surface irrigation ابیاری سطحی
catch feeder جوی ابیاری
irrigating ابیاری کردن
overirrigation ابیاری اضافی
systematic irrigation ابیاری منظم
over irrigation فزون ابیاری
irrigates ابیاری کردن
irrigative ابیاری کننده
irrigated ابیاری کردن
kharif irrigation ابیاری تابستانه
water system سیستم ابیاری
irrigate ابیاری کردن
sprinkler irrigation ابیاری بارانی
streams جریان اب ابیاری جویبار
stream جریان اب ابیاری جویبار
streamed جریان اب ابیاری جویبار
over irrigation ابیاری بیش ازحد
ideal irrigation interval فاصله مطلوب ابیاری
take out gate دریچه ابگیر ابیاری
aeration irrigation ابیاری برای تهویه خاک
tank irrigation شبکه ابیاری با مخازن کوچک
irrigationist کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
drainage system سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
combustible قابل سوزش قابل تراکم
presumable قابل استنباط قابل استفاده
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
presentable قابل معرفی قابل ارائه
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
sensible قابل درک قابل رویت
observable قابل مشاهده قابل گفتن
achievable قابل وصول قابل تفریق
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
adducible قابل اضهار قابل ارائه
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
thorough paced قابل
dissoluble قابل حل
incapable نا قابل
capable قابل
ablest قابل
acceptor قابل
solvable قابل حل
able قابل
sensible قابل حس
soluble قابل حل
abler قابل
qualified قابل
apt قابل
good قابل
controllable قابل کنترل
criticizable قابل انتقاد
recoverable قابل وصول
crystallizable قابل تبلور
accountable قابل توضیح
employable قابل استخدام
procurable قابل حصول
cultivable قابل کشت
soundable قابل ایجادصوت
acceptable قابل پذیرش
acceptable قابل قبول
controvertible قابل اعتراض
limsy قابل انحناء
obtainable قابل حصول
licensable قابل اجازه
limit of inflammability حد قابل اشتعال
tractile قابل اتساع
tractile قابل کشش
separable قابل تفکیک
traceable قابل تعقیب
changeable قابل تغییر
limpsey قابل انحناء
machinable قابل تراش
traceable قابل ردیابی
derivable قابل اشتقاق
amenable قابل جوابگویی
pitiable قابل ترحم
plausible قابل استماع
limpsy قابل انحناء
liable قابل اطمینان
spareable قابل امساک
correctable قابل تصحیح
superimposable قابل اضافه
submersible قابل شناوری
submergible قابل فروکردن در اب
liveable قابل معاشرت
newsworthy قابل انتشار
thankworthy قابل سپاسگزاری
liveable قابل زیستن
superimposable قابل تحمیل
superimposable قابل تزاید
superposable قابل انطباق
emendable قابل تصحیح
conveyable قابل انتقال
swimmable قابل شناوری
liveable قابل زندگی
temptable قابل اغوا
terminable <adj.> قابل فسخ
supposable قابل فرض
supportable قابل تحمل
controllable قابل نظارت
thinkable قابل فکر
suable قابل پیگرد
to take effect قابل اجراشدن
divisible قابل تقسیم
crescive قابل رشد
conveyable قابل رساندن
livable قابل معاشرت
statutable قابل تقنین
controvertible قابل مباحثه
considerable قابل توجه
to come into operation قابل اجراشدن
extendable قابل تمدید
extendable قابل تعمیم
livable قابل زندگی
titratable قابل عیارگیری
to come into effect قابل اجراشدن
opens قابل بحث
opened قابل بحث
open قابل بحث
knowable قابل دانستن
observable قابل مراعات
elastic قابل ارتجاع
livable قابل زیستن
recommendable قابل توصیف
realizable قابل تحقق
realizable قابل درک
sociable قابل معاشرت
diminishable قابل کاستن
adaptable قابل توافق
tolerable قابل قبول
tolerable قابل تحمل
flammable قابل اشتعال
dirigible قابل هدایت
inflammable قابل اشتعال
excitable قابل تحریک
applicable قابل اطلاق
applicable قابل اجراء
dilatable قابل اتساع
expendable قابل خرج
despisable قابل استحقار
detachable bottom کف قابل تفکیک
determinable قابل تعیین
detonable قابل انفجار
unifiable قابل اتحاد
unifiable قابل هم رنگی
detonatable قابل انفجار
drinkable قابل اشامیدن
pliable قابل انعطاف
diffusible قابل انتشار
venial قابل عفو
remarkable قابل توجه
serviceable قابل استفاده
reversible قابل نقض
utilizable <adj.> قابل مصرف
preferable قابل ترجیح
substantial قابل توجه
vibratile قابل اهتزاز
voidable <adj.> قابل ابطال
voidable <adj.> قابل لغو
exportable قابل صدور
voidable <adj.> قابل فسخ
dubitable قابل تردید
irrecusable غیر قابل رد
warrantable قابل گواهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com