English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (14 milliseconds)
English Persian
attributable قابل اسناد
ascribable قابل اسناد
predicable قابل اسناد
Search result with all words
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
desk accessories وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
imputably بطور قابل اسناد
negotiable instruments اسناد قابل معامله
verba chartarum fortius accipiuntur proferentem contra الفاظ اسناد بیشتر علیه امضاکننده ان قابل تعبیر است
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
Other Matches
chain of authorities of a tradition اسناد
records اسناد
ascription اسناد
predication اسناد
delation اسناد
attribution اسناد
documents اسناد
materials اسناد
material اسناد
imputation اسناد
misapplication اسناد غلط
negotiable instrument اسناد بهادار
turnaround documents اسناد برگشت
predicability قابلیت اسناد
registration of documents ثبت اسناد
imputability قابلیت اسناد
ship papers اسناد کشتی
assignments واگذاری اسناد
treasury bill اسناد خزانه
treasury securities اسناد خزانه
treasury bills اسناد خزانه
treasury bonds اسناد خزانه
shipping documents اسناد حمل
ascribing اسناد کردن
forgery جعل اسناد
ship's papers اسناد حمل
ascribes اسناد کردن
ascribed اسناد کردن
ascribe اسناد کردن
assignment تخصیص اسناد
commerical papers اسناد تجارتی
assignment واگذاری اسناد
secret papers اسناد سری
forgeries جعل اسناد
aircraft records اسناد هواپیما
briefcase کیف اسناد
import documents اسناد واردات
export documents اسناد صادرات
liability اسناد دیونی
documentary collection وصولی اسناد
liabilities اسناد دیونی
documentation center مرکز اسناد
promissory notes اسناد اعتباری
promissory note اسناد اعتباری
s.i اسناد قانونی
credit instrument اسناد اعتباری
assignments تخصیص اسناد
attributing اسناد کردن
document file پرونده اسناد
Br اسناد دریافتنی
property voucher اسناد داراییی
title deed اسناد مالکیت
attribute اسناد کردن
attributes اسناد کردن
writing obligatory اسناد تعهداور
briefcases کیف اسناد
inquiry documents اسناد بازرسی
identity paper اسناد هویت
documentation ارائه اسناد یا مدارک
suspension of vouchers برگرداندن اسناد هزینه
documents of indentity اسناد سجل احوال
bearer stock اسناد در وجه حامل
ration return اسناد هزینه جیره
ascribing اسناد دادن دانستن
ascribes اسناد دادن دانستن
cash items اسناد تنخواه گردان
document file پرونده اسناد یکان
precontract preparations تهیه اسناد قرارداد
document of identity اسناد سجل و احوال
suspension of vouchers معلق کردن اسناد
ascribe اسناد دادن دانستن
ascribed اسناد دادن دانستن
documents against payment اسناد در مقابل پرداخت
cash against documents پول در مقابل اسناد
payment against documents پرداخت در برابر اسناد
registration code قانون ثبت اسناد
release documents against واگذاری اسناد در مقابل
notary سر دفتر اسناد رسمی
notary سردفتر اسناد رسمی
notaries سردفتر اسناد رسمی
inventory reconciliation تطبیق اسناد موجودی
extensions تمدید اسناد تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
notaries سر دفتر اسناد رسمی
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
documentation مدرک یا مدارک اسناد
imputatively از راه اسناد یا اتهام
notary public's office دفتر اسناد رسمی
notary public سردفتر اسناد رسمی
registry دفتر ثبت اسناد
registries دفتر ثبت اسناد
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
notary public دفتر اسناد رسمی
lost documents اسناد و مدارک گم شده
despatch documents اسناد ارسال کالا
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
international acts اسناد بین المللی
surplusage حشو و زوائد در اسناد نوشتن
authenticator تایید کننده اعتبار اسناد
instruments of ratification اسناد دال بر تصویب و تصدیق
archive ضبط اسناد و اوراق بایگانی
confirmed by documents <adj.> تایید شده توسط اسناد
imputable اسناد دادنی سزاوار سرزنش
negotiating bank بانکی که اسناد را معامله میکند
notarial وابسته به دفتر اسناد رسمی
administrative crypto account نگهداری اسناد و مدارک محرمانه
burnbag سطل سوزاندن اسناد باطله
document against payment تحویل اسناد در ازای پرداخت
registration of documents and lands اداره ثبت اسناد و املاک
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
deposit of instrument of ratification ایداع اسناد دال بر تصویب
portfolios اسناد بهادارجمع اوری شده
specialty debt تعهدات مستند به اسناد رسمی
portfolio اسناد بهادارجمع اوری شده
documents aganist acceptance تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
natarize دفتر اسناد رسمی را اداره کردن
competroller سازمان کنترل اسناد و بودجه و اعتبارات
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
bill falls due on تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
voucher register قسمت یا دفتر ثبت اسناد یااسناد هزینه
attache case چمدان یا جامه دان مخصوص حمل اسناد
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
procuration fee حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
authentication تعیین اعتبار و صحت اسناد اعلام نشانی کردن
disposal انهدام اسناد و مدارک یا وسایل مصرف واگذار کردن
d/a acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exchange of instruments of ratification مبادله اسناد دال بر تصدیق وتصویب موضوع مورد توافق یا تصویب معاهده
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
private decument درمقابل عقد رسمی یا سند که در CL اسناد مصدق یا عقودمهمور به مهر نامیده میشود
exchange of full powers رسمیت یافتن تنزل نرخ ارز مبادله اسناد مربوط به تفویض اختیارات تام
collator ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
recitals قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
covering letter نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
recital قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
covering letters نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
click art صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
presumable قابل استنباط قابل استفاده
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
observable قابل مشاهده قابل گفتن
adducible قابل اضهار قابل ارائه
achievable قابل وصول قابل تفریق
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
sensible قابل درک قابل رویت
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
presentable قابل معرفی قابل ارائه
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
combustible قابل سوزش قابل تراکم
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
precedents نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
precedent نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
notary office دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
air transportable sonar سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
good قابل
ablest قابل
thorough paced قابل
able قابل
dissoluble قابل حل
soluble قابل حل
sensible قابل حس
incapable نا قابل
abler قابل
apt قابل
acceptor قابل
capable قابل
solvable قابل حل
qualified قابل
reproachable قابل توبیخ
reprouducible قابل تولیدیاتناسل
merchantable قابل فروش
representable قابل عرضه
merchantable قابل معامله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com