English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (14 milliseconds)
English Persian
identifiable قابل شناسایی
kenspeckle قابل شناسایی
Search result with all words
brand تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
branding تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
brands تولید محصولی که توسط نام یا طرح آن قابل شناسایی است
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
Other Matches
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
defacto recognition شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
call-ups درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
bomb reconnaissance شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
ballistics of penetration شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
knowledge شناسایی
identification شناسایی
recognition شناسایی
reconnaissance شناسایی
counter reconnaisance ضد شناسایی
exploration شناسایی
recognizability شناسایی
identification test ازمون شناسایی
problem identification شناسایی مسئله
map reconnaissance شناسایی نقشهای
identification card کارت شناسایی
identification markings علایم شناسایی
ID card کارت شناسایی
identified شناسایی کردن
marking panel پرده شناسایی
identify شناسایی کردن
indentification of soils شناسایی خاکها
incognizant بدون شناسایی
identifying شناسایی کردن
badge کارت شناسایی
reconnaissance شناسایی کردن
identification document کارت شناسایی
armed reconnaissance شناسایی مسلحانه
visual identification شناسایی بصری
aerial reconnaissance شناسایی هوایی
specific search شناسایی مخصوص
identifies شناسایی کردن
reconnaissance flight پروازاکتشافی یا شناسایی
investigation of foundation conditions شناسایی زمین پی
reconnoitre شناسایی کردن
reconnoitres شناسایی کردن
reconnoitring شناسایی کردن
reconnoiters شناسایی کردن
defacto recognition شناسایی عملی
search شناسایی کردن
searched شناسایی کردن
searches شناسایی کردن
reconnoitered شناسایی کردن
reconnoitering شناسایی کردن
searchingly شناسایی کردن
boat hails شناسایی قایق
knowledge of persons شناسایی اشخاص
de jure recognition شناسایی قانونی
identities اصلیت شناسایی
character table جدول شناسایی
identity اصلیت شناسایی
cognizance شناسایی اگاهی
reconnaissance party قسمت شناسایی
reconnaissance party گروه شناسایی
reconnaissance patrol گشتی شناسایی
reconnoiter شناسایی کردن
reconnaissance in force شناسایی با رزم
reconnoitred شناسایی کردن
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
legalization شناسایی رسمی
route reconnaissance شناسایی مسیر
route reconnaissance شناسایی جاده
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
molecular indentification number عدد شناسایی مولکولی
pin شماره شناسایی شخصی
film badge برگ شناسایی فیلم
identification شناختن شناسایی کردن
pin عدد شناسایی فردی
diplomatics شناسایی خطوط باستانی
map reconnaissance شناسایی از روی نقشه
font id conflict اختلال شناسایی فونت
pinned شماره شناسایی شخصی
piadology شناسایی حالات کودکان
map reference فهرست شناسایی نقشه
personal identification number شماره شناسایی شخصی
road reconnaissance عملیات شناسایی جاده ها
pinning عدد شناسایی فردی
panel code علامت رمزپرده شناسایی
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
pinning شماره شناسایی شخصی
pinned عدد شناسایی فردی
armored reconnaissance vehicle خودروی شناسایی زرهی
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
identifying مشاهده کردن شناسایی کنید
issue [of something] [ID card or check] صدور [چیزی] [کارت شناسایی] [چک]
ballistics شناسایی خصوصیات منحنی مسیرگلوله
scout helicopter هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
scorpions نوعی تانک سبک شناسایی
tag حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
tags حروف شناسایی فایل یا یک موضوع
identified مشاهده کردن شناسایی کنید
scorpion نوعی تانک سبک شناسایی
identikit وابسته به این روش شناسایی
bacteriologist متخصص شناسایی انواع باکتریها
zymology مبحث تخمیر و شناسایی مخمرها
starfinder وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
identify مشاهده کردن شناسایی کنید
paleography شناسایی وکشف خطوط قدیمه
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
identifies مشاهده کردن شناسایی کنید
identikits وابسته به این روش شناسایی
symptomatology علم شناسایی نشانههای بیماری
nosology مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
covertrace منطقه عمومی پوشش شناسایی هوایی
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
early spring سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
lip tattooing خالگذاری روی لب اسب برای شناسایی
titles نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
anthroposophy علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
geogonostic وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
entoptics شناسایی وفایف اجزای درونی چشم
teratology مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
phonemics علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
title نام شناسایی فایل یا برنامه یا دیسک
sub- کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
attornment قبول و شناسایی موجر یاارباب تازه
recognition تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
endocrinology علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
acrology مبحث شناسایی ریشه واشتقاق حروف الفباء
metabit بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
scorpion تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
lengths تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
scorpions تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
length تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
autecology مبحث شناسایی محیط زندگی انفرادی موجودات
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
names نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
atomistics علم مربوط به شناسایی اتم واستفاده از نیروی اتمی
name نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
signed route جاده علامت گذاری شده ودارای علایم شناسایی
parroting وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroted وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
interrogator responder دستگاه تماس یا مکالمه سیستم شناسایی دشمن وخودی
parrots وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
identification tag پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
primary کلمه شناسایی یکتا که یک ورودی از پایگاه داده ها انتخاب میکند
self discovery کشف باطن واستعدادهای نهانی ونقاط ضعف خود شناسایی نفس
squawk flash در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
key کد شناسایی یا کلمه ای که برای رکورد ذخیره شده یا یک داده به کار می رود
stop squawk در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
squawking در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
achievable قابل وصول قابل تفریق
combustible قابل سوزش قابل تراکم
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
adducible قابل اضهار قابل ارائه
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
sensible قابل درک قابل رویت
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
presumable قابل استنباط قابل استفاده
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
presentable قابل معرفی قابل ارائه
observable قابل مشاهده قابل گفتن
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
addressable ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
squawk low در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
squawk may day در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk mike در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
debriefing پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
cards وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
users نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
user نام شناسایی یک کاربر که به شماره صحیح کاربر دستیابی دارد
scout car خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
beach party گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
plan range در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
estate in remainder ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
declared افهار شده شناسایی شده
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
vendible قابل فروش جنس قابل فروش
vendable قابل فروش جنس قابل فروش
screen دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com