Dictiornary-Farsi | قانون جزایی قانون مجازات | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
penal statute	قانون جزایی قانون مجازات


Other Matches

the low of criminal procedure	قانون اصول محاکمات جزایی
penal codes	قانون مجازات عمومی
penal code	قانون مجازات عمومی
to suspend somebody's sentence on probation	مجازات کسی را با شرط دوره آزمایشی به تعویق انداختن [قانون]
to place somebody on probation	مجازات کسی را با شرط دوره آزمایشی به تعویق انداختن [قانون]
forced sale	فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
legalism	رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
code	قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive	قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure	قانون اصول محاکمات قانون شکلی
preventive detention	تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
canon	قانون کلی قانون شرع
say's law	قانون سی . براساس این قانون
canons	قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him	او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
the long arm of the law	دست قانون [دست قدرتمند قانون]
acted	قانون
act	قانون
canons	قانون
legal	قانون
law	قانون
rule	قانون
laws	قانون
canon	قانون
enacment	قانون
legislation	قانون
nisi	قانون
code	قانون
regardless of the law	به قانون
regulation	قانون
kanoon	قانون
statutes	قانون
law of constant heat sumation	قانون هس
edicts	قانون
lex	قانون
hess's law	قانون هس
statute	قانون
edict	قانون
civil code	قانون مدنی
chain rule	قانون زنجیری
bell magendie law	قانون بل- ماژندی
chrles' law	قانون شارل
merkel's law	قانون مرکل
beer's law	قانون بیر
mil rule	قانون میلیم
charle's law	قانون شارل
nationality law	قانون تابعیت
nomological	شبیه قانون
nomology	قانون شناسی
boyle s law	قانون بویل
brabais law	قانون براوه
breach of rule	نقض قانون
avegadro's principle	قانون اووگادرو
bragg's law	قانون پراگ
articles of war	قانون نظامی
applicable law	قانون نافذ
nomological	منطبق با قانون
byelaw	قانون ویژه
bylaw	قانون ویژه
nomological	وابسته به قانون
nomography	فن قانون گذاری
nomographer	قانون گذاری
nomographer	قانون گذار
avogadro's principle	قانون اووگادرو
constitution	قانون اساسی
procedural law	قانون شکلی
press law	قانون مطبوعات
preamble of a statute	مقدمه قانون
power law	قانون توانی
statutory	طبق قانون
legislative	قانون گذار
canon law	قانون شرع
canon law	قانون کلیسایی
planck law	قانون پلانک
rambunctious	بی قانون و قاعده
raoult's law	قانون رائول
scofflaw	ناقض قانون
constitutions	قانون اساسی
scofflaw	قانون شکن
say's law of markets	قانون بازارهای سی
rule of thumb	قانون عمومی
rule of thumb	قانون کلی
riot act	قانون ضد اغتشاشات
religious law	قانون شرع
peronality of laws	ویژگی قانون
penal statute	قانون جزا
amagat law	قانون اماگات
ampere law	قانون امپر
ampere law	قانون لاپلاس
laplace law	قانون امپر
laplace law	قانون لاپلاس
an act of parliament	قانون مجلس
anti trust law	قانون ضد تراست
obedient to the law	مطیع قانون
abram's law	قانون ابرام
offense	قانون شکنی
ohm's law	قانون اهم
paschen's law	قانون پاشن
pascal's law	قانون پاسکال
pascal	قانون پاسکال
parallel law	قانون توازی
principle	قانون علمی
abney's law	قانون ابنی
okuns law	قانون اوکان
absorption law	قانون جذب
obedient to the law	پیرو قانون
engels law	قانون انگل
graham's law	قانون گراهام
gresham's law	قانون گرشام
greshams law	قانون گرشام
law of gravitation	قانون گرانش
law of frequency	قانون بسامد
hauy law	قانون هوی
law of election	قانون انتخابات
law of effect	قانون اثر
hook's law	قانون هوک
hubble law	قانون هابل
ignorance of law	جهل به قانون
governing law	قانون حاکم
law of induced current	قانون لنتس
gay lussac's law	قانون گیلوساک
extralegal	ماورای قانون
faraday's law	قانون فارادی
faraday's law	قانون فاراده
law of progression	قانون پیشروی
fechner's law	قانون فخنر
insolvent law	قانون درماندگی
law of primacy	قانون تقدم
five second rule	قانون 5 ثانیه
law of nations	قانون ملل
game law	قانون شکار
gas laws	قانون گاز
law of demand	قانون تقاضا
insolvent law	قانون اعسار
labour act	قانون کار
labour code	قانون کار
labour law	قانون کار
lambert law	قانون لامبرت
law of causation	قانون علیت
law of analogy	قانون تمثیل
laplace's law	قانون لاپلاس
law of advantage	قانون امتیاز
law abidingness	پیروی قانون
law breaker	قانون شکن
law of clouser	قانون بستار
law of complimentarity	قانون مکملیت
juristic	قانون دان
introduce law	انشاء قانون
law of contract	قانون قرارداد
islamic law	قانون شرع
law of contiguity	قانون مجاورت
jachson's law	قانون جکسون
joiting law	قانون ژول
joule's law	قانون ژول
jurisconsult	قانون دان
jurisprudent	قانون دان
law fallen into desuetude	قانون متروک
law of readiness	قانون امادگی
make law	وضع قانون
constitutionally	مطابق قانون
constructionist	کسیکه قانون
lextalionis	قانون قصاص
contrary to the law	مخالف قانون
corpus juris	روح قانون
corpus juris	اساس قانون
coulomb's law	قانون کولن
lenz's law	قانون لنتس
constitutional low	قانون اساسی
conservation law	قانون بقا
conscription law	قانون سربازگیری
civillaw	قانون مدنی
clublaw	قانون سرنیزه
clublaw	قانون زور
codification	قانون نویسی
code civil	قانون مدنی
mercantile law	قانون تجارت
matrimonially	به قانون زناشوئی
commercial code	قانون تجارت
commercial law	قانون تجارت
marioote law	قانون ماریوت
commutative law	قانون جابجایی
law merchant	قانون تجارت
lenz' law	قانون لنز
demorgans law	قانون دمورگان
law of scarcity	قانون کمیابی
distribution law	قانون توزیع
reflection law	قانون بازتاب
law of reflection	قانون بازتاب
economic law	قانون اقتصادی
einstein's law	قانون اینشتاین
employment act	قانون اشتغال
enactment of law	وضع قانون
enactor	واضع قانون
law of recency	قانون تاخر
law of use	قانون استعمال
lawbreaker	قانون شکن
declaratory statute	قانون اعلامی