English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
game law قانون شکار
Other Matches
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
canon قانون کلی قانون شرع
say's law قانون سی . براساس این قانون
canons قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
chase شکار
chased شکار
chases شکار
chasing شکار
quarries شکار
hunts شکار
predatin شکار
ravin شکار
hank شکار
quarrying شکار
hanks شکار
game شکار
prey شکار
quarry شکار
hunt شکار
hunting شکار
chevy شکار
chace شکار
hunted شکار
gamey پر از شکار
venery شکار
gameless بی شکار
game سرگرمی شکار
quarrying لاشه شکار
whaling شکار نهنگ
quarry شکار موردنظر
game keep پاسبان شکار
to go a hunting شکار رفتن
area drive شکار دواندن
hank طعمه شکار
fowling شکار پرنده
hanks طعمه شکار
falconry شکار با شاهین
quarrying شکار موردنظر
fair game شکار قانونی
hunter اسب شکار
hunters اسب شکار
blood sports کشتن شکار
blood sport کشتن شکار
quarries لاشه شکار
hunts شکار کردن
hunted شکار کردن
quarries شکار موردنظر
quarry لاشه شکار
fair game شکار مجاز
hunt شکار کردن
shotgunner شکار با تفنگ
ducking شکار مرغابی
victims دستخوش شکار
victim دستخوش شکار
predatory habit خوی شکار
huntsmen شکار باز
huntsman شکار باز
shanking شکار کوسه
king hunt شاه شکار
shooting شکار باتفنگ
shootings شکار باتفنگ
gunning شکار با تفنگ
predation شکار کردن
gamy پراز شکار
poniter نوعی سگ شکار ی
hunting ground شکار گاه
hunting district شکار گاه
raptatory لازم برای شکار
raven شکار طعمه شکاری
cub hunting شکار بچه روباه
shining پیداکردن شکار در شب بانورافکن
ravens شکار طعمه شکاری
hunting شکار دشمن یا زیردریایی
chevy فریاد هنگام شکار
finds یافتن بوی شکار
raptatorial لازم برای شکار
find یافتن بوی شکار
deer stalking شکار اهو و گوزن
snipe پاشله شکار کردن
sniped پاشله شکار کردن
rabbits شکار خرگوش کردن
sniping پاشله شکار کردن
bow hunting شکار با تیر و کمان
predators تغذیه کننده از شکار
predator تغذیه کننده از شکار
rabbit شکار خرگوش کردن
hog dress بریدن گلوی شکار
foxhunt شکار روباه باتازی
snipes پاشله شکار کردن
predatorial تغذیه کننده از شکار
big game شکار حیوانات بزرگ
shoot هدف گرفتن شکار
checks و شدن بوی شکار
prowl درپی شکار گشتن
predatory تغذیه کننده از شکار
game شکار گرفته شده
prowls درپی شکار گشتن
prowling درپی شکار گشتن
prowled درپی شکار گشتن
shoots هدف گرفتن شکار
pointers سگ شکاری یابنده شکار
pointer سگ شکاری یابنده شکار
checked و شدن بوی شکار
outfitter فروشنده لوازم شکار
poaches دزدکی شکار کردن
poach دزدکی شکار کردن
outfitters فروشنده لوازم شکار
bag شکار کردن با تیر
check و شدن بوی شکار
poached دزدکی شکار کردن
stool گروه فریبنده شکار
bags شکار کردن با تیر
coursed تعقیب کردن شکار از طرف سگ
foxhounds تازی مخصوص شکار روباه
courses تعقیب کردن شکار از طرف سگ
open season فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
retriever سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
foxhunt باتازی شکار روباه کردن
course تعقیب کردن شکار از طرف سگ
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
turtle لاک پشت شکار کردن
falconers کسیکه با شاهین شکار میکند
coverings بوته زار پناهگاه شکار
cover بوته زار پناهگاه شکار
jaeger علاقمند به شکار مرد شکارچی
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
covers بوته زار پناهگاه شکار
still hunting شکار باروش در کمین نشستن
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
falconer کسیکه با شاهین شکار میکند
master of سرپرست گروه شکار روباه
turtles لاک پشت شکار کردن
foxhound تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds با تازی شکار روباه کردن
wood craft جنگل شناسی از لحاظ شکار
to ride to hounds با تازی شکار روباه کردن
to p on any one's preserves در جای قورق شکار کردن
safari سفر برای شکار بزرگ
close season فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
hunts اداره کردن تازیها در شکار
decoy shooting شکار به کمک مرغ دام
closed season فصل منع ماهیگیری یا شکار
retrievers سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
safaris سفر برای شکار بزرگ
hunted اداره کردن تازیها در شکار
tufter کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
hunt اداره کردن تازیها در شکار
cases محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
case محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
wildfowl مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
weigh-in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
poaches شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
covert بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
to give the tone هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
weigh in وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
challenge [of a dog] پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
stag hunting شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
setters سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
falconry تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
fox-hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
setter سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
sport تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sported تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sports تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
shoot زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoots زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
mask کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
gaze hound تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
masks کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
bolts تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
fowling piece تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
bolting تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
pass shooting شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
bolt تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
drag hunt شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
hoick فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
flu flu تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com