English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
statue law قانون یا قوانین
Search result with all words
illegal آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
declaratory statute هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
Other Matches
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
legalism رستگاری از راه نیکوکاری افراط در مراعات قانون اصول قانون پرستی
forced sale فروش چیزی به حکم قانون و به طریقی که قانون معین کرده است
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
the law is not retroactive قانون شامل گذشته نمیشود قانون عطف بماسبق نمیکند
declaratory statute قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
law of procedure قانون اصول محاکمات قانون شکلی
canons قانون کلی قانون شرع
penal statute قانون جزایی قانون مجازات
say's law قانون سی . براساس این قانون
canon قانون کلی قانون شرع
marginal productivity law قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
regulations قوانین
pandect قوانین
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
infraction of rules نقض قوانین
radiation laws قوانین تابش
codification تدوین قوانین
joule's laws قوانین ژول
rules committee کمیته قوانین
rules of the roads قوانین دریانوردی
statute book قوانین موضوعه
hovering acts قوانین ضد قاچاق
rules of the roads قوانین راه
codex مجموعه قوانین
doctorine قوانین اصلی
rules of chess قوانین شطرنج
rules of engagement قوانین درگیری
promulgation of the laws انتشار قوانین
inland rules قوانین داخلی
codification وضع قوانین
remedial statutes قوانین اصلاحی
interpertation of laws تفسیر قوانین
explanation of laws شرح قوانین
permissive legislation قوانین مخیره
maritime law قوانین دریایی
korte's laws قوانین کرت
conflict of laws تعارض قوانین
conflict of lows تعارض قوانین
zipf's laws قوانین زیف
administrative law قوانین اداری
succession law قوانین وراثت
admiralty law قوانین دریایی
murphy's laws قوانین مورفی
newton's laws of motion قوانین نیوتون
kepler's laws قوانین کپلر
kepler laws قوانین کپلر
hague rules قوانین لاهه
code مجموعه قوانین
gunnery قوانین تیراندازی
forest laws قوانین جنگل
company law قوانین شرکت
labor laws قوانین کار
gas laws قوانین گازها
mendelian laws قوانین مندل
competition rules قوانین رقابت
written laws قوانین مدون
gunnery قوانین تیر توپخانه
law enforcement اجرای قوانین [حقوقی]
company law قوانین مربوط به شرکتها
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
s factor ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
under these rules بموجب این قوانین
codification جمع وتدوین قوانین
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتن
military justice قوانین جزایی ارتش
laws versus tendencies قوانین در مقابل تمایلات
physical که قوانین نرخ بیت
codification گرد اوری قوانین
child labor laws قوانین کار کودکان
punitive article قوانین جزایی ارتش
grammar قوانین استفاده صحیح از زمان
provision قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
enterprises اقدام به اجرای قوانین کردن
adjective laws قوانین مربوط باصول محاکمات
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
grammars قوانین استفاده صحیح از زمان
enterprise اقدام به اجرای قوانین کردن
encode اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
rules of procedure قوانین مربوط به روش جاری
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
message قوانین از پیش تعریف شده که کد
messages قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyrights محدود شده با قوانین کپی
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
encodes اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
copyright محدود شده با قوانین کپی
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
formulae مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
leges صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
draconian قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
mixed laws قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
representative government حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
inferences کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
rules of road قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
casuistry حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
inference کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extending قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
extend قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
LCP قوانین بیان ارسال داده روی کانال
rigorist کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
syntax قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
Gun laws need to be revisited. قوانین تفنگ نیاز به بازبینی [تجدید نظر] دارند.
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
r.s.c قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
operation عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
precedence قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
the long arm of the law دست قانون [دست قدرتمند قانون]
boolean operation عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
illegal ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
blue law قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
unallowable digit ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
revenue cutter کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
sheriff نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
generator ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
protocols سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
generators ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
sheriffs نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
fair trade laws قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
syntax مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
forbid ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
boolean algebra قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
forbids ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
layer لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
knowledge وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
texts برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
text برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layers لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
algorithm قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
universal مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
algorithms قوانین مصرفی و ایجاد کارهای مشخص یا حل مشکلات مشخص
convention استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
conventions استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
cryptographic قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
experts نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
nisi قانون
statute قانون
lex قانون
edicts قانون
regulation قانون
canon قانون
edict قانون
regardless of the law به قانون
enacment قانون
rule قانون
hess's law قانون هس
code قانون
statutes قانون
legal قانون
laws قانون
acted قانون
law of constant heat sumation قانون هس
act قانون
law قانون
legislation قانون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com