Dictiornary-Farsi | قایقرانی با قایق بادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
sailing	قایقرانی با قایق بادی


Other Matches

sailboats	قایق بادی
sailboat	قایق بادی
sail	مسافرت با قایق بادی
schooner	نوعی قایق بادی
sailed	مسافرت با قایق بادی
schooners	نوعی قایق بادی
sailings	مسافرت با قایق بادی
dump	شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
air bedding	لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
canopy	روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies	روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
rowing	قایقرانی
boating	قایقرانی
watermanship	قایقرانی
boatmanship	قایقرانی
gunkholding	قایقرانی در اب کم عمق
kayaking	قایقرانی با کایاک
speedboating	قایقرانی سرعت
skiff	قایقرانی کردن
fours	قایقرانی 4 نفره
frostbite	قایقرانی د رهوای سرد
oarsman	پارو زن مسابقات قایقرانی
fisherman's bend	گره مخصوص قایقرانی
oarsmen	پارو زن مسابقات قایقرانی
lubber's line	علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind	حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
paddled	پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddling	پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddles	پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
paddle	پاروی پهن قایقرانی پارو زدن
tacks	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack	سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space	فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
flatuous	بادی
body shirt	بادی
pneumatic	بادی
blowy	بادی
air bed	تشک بادی
pneumatic hammer	چکش بادی
wind current	جریان بادی
blowtube	تفنگ بادی
wind corrosion	ساییدگی بادی
blowgun	تفنگ بادی
marine sand	ماسه بادی
blow pipe	تفنگ بادی
blow gun	تفنگ بادی
pneumatic fender	دفرای بادی
pneumatic press	پرس بادی
pneumatic riveting	پرچکاری بادی
dune sand	ماسه بادی
air rifles	تفنگ بادی
quicksand	ماسه بادی
pop gun	تفنگ بادی
running sand	ماسه بادی
fly ash	خاکستر بادی
lantern	چراغ بادی
pneumatic tools	اسبابهای بادی
pneumatic tire	لاستیک بادی
lanterns	چراغ بادی
air pump	تلمبهء بادی
windmills	اسیاب بادی
airgun	سلاح بادی
airguns	تفنگ بادی
airguns	سلاح بادی
hurricane lamp	چراغ بادی
hurricane lamps	چراغ بادی
air brake	ترمز بادی
air brakes	ترمز بادی
pneumatic	لاستیک بادی
at first blush	در بادی امر
wind erosion	فرسایش بادی
air operated horn	شیپور بادی
air blast transformer	مبدل بادی
aeromotor	موتور بادی
air hammer	چکش بادی
wind generator	مولد بادی
airgun	تفنگ بادی
air gun	تفنگ بادی
air rifle	تفنگ بادی
windmill	اسیاب بادی
sculling	مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
sail arm	پره اسیاب بادی
euphonium	یکجورالت موسیقی بادی
eolation	سنگ فرسایی بادی
air operated press	پرس بادی پنوماتیکی
fresh breeze	بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
riveting hammer	چکش بادی پرچ
wind instrument	الات موسیقی بادی
sailed	شراع کشتی بادی
self moved	دارای حرکت بادی
sailings	شراع کشتی بادی
wind instruments	الات موسیقی بادی
air operated pendulum type screen wiper	بادامک پاندولی بادی
popgun	تفنگ بادی بچگانه
auxiliary sailing vessel	کشتی بادی موتوردار
chipping hammer	چکش بادی اهنبر
chipping hammer	چکش بادی اهن بر
reed	الت موسیقی بادی
vane of windmill	پره اسیاب بادی
sail	شراع کشتی بادی
square rigger	نوعی کشتی بادی
showboat	قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
ophicleide	یکجور ساز بادی برنجین
primafacie	در بادی امر قابل قبول
peabody picture vocabulary test	ازمون واژگان مصور پی بادی
quartering	بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
reed organ	یکنوع الت موسیقی بادی
fugue	نوعی الت بادی موسیقی
to go for a sail	با کشتی بادی سفریاگردش کردن
windmill	هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills	هر چیزی شبیه اسیاب بادی
balloon tire	لاستیک بادی عاج دار
saxophones	نوعی الت موسیقی بادی
yaghtman's anchor	لنگر قایقهای بادی کوچک
saxophone	نوعی الت موسیقی بادی
fugues	نوعی الت بادی موسیقی
an off shore wind	بادی که از سوی دریا بوزد
yacht	کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yachts	کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
aeolian harp	آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
to sail [for]	با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
meter rule	مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
reed stop	کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
woodwind	موسیقی برای سازهای بادی چوبی
reed pipe	لوله یا نای الات موسیقی بادی
fresh gale	بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
chute	سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes	سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
fishtail wind	بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
english horn	نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
open jet tunnel	تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
closed jet tunnel	تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
pneumaticity	خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
the wind drowned the strigs	سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
dragstrip	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
ferry boat	قایق
ark	قایق
boats	قایق
outboard	قایق
lighters	قایق
boatdeck	پل قایق
boat tail	دم قایق
boat	قایق
lighter	قایق
barge	قایق
caique	قایق
barges	قایق
bilge	کف قایق
barged	قایق
slalom	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ferry	قایق موتوری
boat gang	نگهبان قایق
boat call	مخابره با قایق
ladders	پلکان قایق
ladder	پلکان قایق
ferrying	قایق موتوری
powerboat	قایق موتوری
boat hails	شناسایی قایق
powerboats	قایق موتوری
gripe	تسمه قایق
gripe	بند قایق
aft	عقب قایق
catboat	قایق تک بادبان
fore end aft	درطول قایق
boat boom	بوم قایق
capsize	برگشتن قایق
assault boat	قایق هجومی
beaching gear	سرسره قایق
galley	اشپزخانه قایق
motorboat	قایق موتوری
foldboat	قایق تاشو
aboard	روی قایق
motorboats	قایق موتوری
capsizing	برگشتن قایق
capsized	برگشتن قایق
boat anchor	لنگر قایق
ferries	قایق موتوری
ferried	قایق موتوری
capsizes	برگشتن قایق
fore	جلوی قایق
four	قایق 4 نفره
lighters	قایق بارکش
dinghies	قایق تفریحی
sailing boats	قایق بادبانی
lighters	قایق باری
sterner	عقب قایق
sailing boat	قایق بادبانی
boatchock	زین قایق
boat your oars	پارو به قایق
chief of boat	فرمانده قایق
lighter	قایق بارکش
lighter	قایق باری
dinghy	قایق تفریحی
sternest	عقب قایق
sterns	عقب قایق
stern	عقب قایق