English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
canoe قایق رانی
canoes قایق رانی
yachting قایق رانی
Search result with all words
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
boat قایق رانی کردن
boats قایق رانی کردن
Other Matches
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
crural رانی
ranee رانی
rani رانی
femoral رانی
ejection بیرون رانی
inguinal کشاله رانی
voluptuously باشهوت رانی
repression واپس رانی
wheelchair ویلچر رانی
motoring اتومبیل رانی
oarsmanship کرجی رانی
oratorship سخن رانی
salaciousness شهوت رانی
extrusion روزن رانی
d. of a speech سخن رانی
salacity شهوت رانی
voluptuousness شهوت رانی
wheelchairs ویلچر رانی
to gratify ones passions شهوت رانی کردن
harness racing ارابه رانی تک اسبه
harness race مسابقه ارابه رانی
to go on the stump سخن رانی کردن
funeral oration سخن رانی برسرجنازه
regattas مسابقه کرجی رانی
to give a lecture سخن رانی کردن
nautically از لحاظ کشتی رانی
ox goad نیزه گاو رانی
pawn push پیاده رانی شطرنج
loxodromics کشتی رانی در خط مایل
pultrusion process فرایند کشش رانی
libidinously از روی شهوت رانی
sailing orders دستور کشتی رانی
salaciously از روی شهوت رانی
innavigable غیرقابل کشتی رانی
seaworthy قابل کشتی رانی
shippable قابل کشتی رانی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
shipping company شرکت کشتی رانی
pawn roller پیاده رانی شطرنج
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
drive way مسیر اتومبیل رانی
extrudate محصول روزن رانی
platform سخن رانی کردن
platforms سخن رانی کردن
cabotage کشتی رانی ساحلی
auto racing مسابقه اتومبیل رانی
aerostation کشتی رانی هوایی
auto drome پیست اتومبیل رانی
lectureships سمت سخن رانی
regatta مسابقه کرجی رانی
lectureship سمت سخن رانی
sprinting مسابقه اتومبیل رانی
ease all درکرجی رانی ایست
loxodromic وابسته به کشتی رانی در خط مایل
red flag پرچم قرمز اتومبیل رانی
oceanshipping روشهای کشتی رانی دراقیانوس
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
ride [American E] سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
Carpool هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
car passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
contact electromotive force نیروی برق رانی مجاورتی
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
coasting کشتی رانی در طول ساحل
active emf نیروی برق رانی موثر
effective electromotive force نیروی برق رانی موثر
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
car passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
circumnavigate دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
eloge سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
portolano راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
starter راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under- در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
to pander any one's lust وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
icekhana اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
circumnavigation کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
circumavigator کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
hobbled وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hopple وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
line رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
lighters قایق
boatdeck پل قایق
outboard قایق
caique قایق
barge قایق
barged قایق
boats قایق
barges قایق
ferry boat قایق
boat قایق
lighter قایق
bilge کف قایق
boat tail دم قایق
ark قایق
beaching gear سرسره قایق
gripe تسمه قایق
night boat قایق اماده
gripe بند قایق
dinghy قایق تفریحی
assault boat قایق هجومی
boat anchor لنگر قایق
boat boom بوم قایق
four قایق 4 نفره
aboard روی قایق
sterns عقب قایق
lighter قایق باری
lighter قایق بارکش
lighters قایق باری
boat-hooks چنگک قایق
boat-hooks هوک قایق
boat-hook هوک قایق
lighters قایق بارکش
boat hook چنگک قایق
sternest عقب قایق
sterner عقب قایق
stern عقب قایق
galley اشپزخانه قایق
fore جلوی قایق
capsizing برگشتن قایق
capsizes برگشتن قایق
capsized برگشتن قایق
capsize برگشتن قایق
ladders پلکان قایق
boat-hook چنگک قایق
ladder پلکان قایق
boat hook هوک قایق
tumbrel قایق ته صاف
to sail avessel راندن قایق
soling قایق با 3 سرنشین
sloop قایق یک دکله
sloop قایق جنگی
single banked boat قایق تک پارو زن
service craft قایق گشتی
seaboat قایق ترابری
pulling boat قایق پارویی
piragua قایق ته پهن
motorboat engine قایق موتوری
motor sailer قایق موتوردار
monohull قایق با یک بدنه
lighterage قایق باری
tumbril قایق ته صاف
boathouse قایق خانه
boathouse آشیانهی قایق
life boad قایق نجات
The boat sank. قایق غرق شد
cabin cruisers قایق تفریحی
cabin cruiser قایق تفریحی
boathouses آشیانهی قایق
boathouses قایق خانه
life raft قایق نجات
landing craft raiding قایق هجومی
icebreaker قایق یخ شکن
chief of boat سکانی قایق
centerboarder قایق تیردار
center board ته قایق بادبانی
catboat قایق تک بادبان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com