English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
English Persian
skiff قایق سریع السیر
Search result with all words
speedboat کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboats کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
Other Matches
fasts سریع السیر
fastest سریع السیر
posthaste سریع السیر
expressing سریع السیر
fasted سریع السیر
high speed سریع السیر
fast سریع السیر
expressed سریع السیر
expresses سریع السیر
express سریع السیر
keep pace <idiom> سریع السیر رفتن
speedway جاده سریع السیر
flying پردار سریع السیر
tallyho کالسکه سریع السیر مسافری
cannonball سریع السیر حرکت کردن
racer مسابقه دهنده سریع السیر
racers مسابقه دهنده سریع السیر
pony express پست سریع السیر قدیم
storm boat قایق سبک وسریع السیر
expressway شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
expressways شاهراه مخصوص وسایط سریع السیر
carvel کشتی کوچک سریع السیر کرجی
speediness سریع السیر سریع
speedy سریع السیر سریع
lotic زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
freight lighter قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
special handling ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
highball یک لیوان بزرگ ویسکی یا عرق مخلوط بانوشابه گازدار قطار سریع السیر
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
motor torpedo boat قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
waiting position ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
rollover استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
marine express کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
dma اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
snap pass پاس سریع با پیچش سریع مچ
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
Brig نوعی کشتی دو دگلی سبک وسریع السیر
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
hot rod اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
swiftest سریع
snell سریع
swift سریع
wing footed سریع
swifter سریع
swifts سریع
sweepy سریع
gleg سریع
prompts سریع
accelerators سریع
rapid سریع
spanking سریع
spankings سریع
rather سریع تر
galloping سریع
accelerator سریع
prompt سریع
prompted سریع
sudden سریع
operation immediate اقدام سریع
quick fire تیر سریع
speed سریع کارکردن
speeding سریع کارکردن
slapped ضربت سریع
speeds سریع کارکردن
slap ضربت سریع
polypnea تنفس سریع
quickstep گام سریع
accelofilter صافی سریع
converts پاسکاری سریع
converting پاسکاری سریع
continuate سریع الاتصال
converted پاسکاری سریع
convert پاسکاری سریع
scamper پرواز سریع
rathe زود رس سریع
scampering پرواز سریع
scampers پرواز سریع
quickest تند و سریع
expressing سریع صریح
quick جلد سریع
quick تند و سریع
quickest جلد سریع
rath زود رس سریع
rapid transit شطرنج سریع
rapid scanning تقطیع سریع
scampered پرواز سریع
highflier دلیجان سریع
quick recovery رونق سریع
quick recovery بهبود سریع
rapid fire تیر سریع
rapid flow جریان سریع
accelerated depreciation استهلاک سریع
quicker جلد سریع
high speed دنده سریع
hypernoea تنفس سریع
couriers پیک سریع
courier پیک سریع
slashed ضربه سریع
slash ضربه سریع
precipitating خیلی سریع
precipitates خیلی سریع
precipitated خیلی سریع
hotshot بارکشی سریع
slashes ضربه سریع
high speed printer چاپگر سریع
high speed traffic ترافیک سریع
high speed traffic امد شد سریع
high velocity drop بارریزی سریع
glimpsing نگاه سریع
glimpses نگاه سریع
highflyer دلیجان سریع
glimpsed نگاه سریع
glimpse نگاه سریع
fast neutron نوترون سریع
fast moving depression کمفشاری سریع
fast access با دستیابی سریع
quicker تند و سریع
pirouettes چرخ سریع
riposting ضربت سریع
ripostes ضربت سریع
pirouette چرخ سریع
riposted ضربت سریع
riposte ضربت سریع
slaps ضربت سریع
fleetingly سریع الزوال
rough and ready سریع العمل
lightning chess شطرنج سریع
progressive chess شطرنج سریع
raid تک نفوذی سریع
precipitate خیلی سریع
raided تک نفوذی سریع
braided حرکت سریع
raiding تک نفوذی سریع
raids تک نفوذی سریع
rapid access با دستیابی سریع
slapping ضربت سریع
fleeting سریع الزوال
dispatch انجام سریع
dispatched انجام سریع
accelerated depreciation استهلاک سریع
prompt سریع کردن
prompt سریع عاجل
prompted سریع کردن
dispatches انجام سریع
despatching انجام سریع
despatches انجام سریع
bullet توپ سریع
bullets توپ سریع
sneak raid دستبرد سریع
snapback بهبودی سریع
skitter حرکت سریع
despatched انجام سریع
prompted سریع عاجل
fleet عبور سریع
braids حرکت سریع
repost ضربت سریع
express سریع صریح
windstorm باد سریع
expressed سریع صریح
wind sprint تمرین دو سریع
prompts سریع عاجل
fleets عبور سریع
expresses سریع صریح
braid حرکت سریع
winder دویدن سریع
prompts سریع کردن
boatdeck پل قایق
boat قایق
bilge کف قایق
ark قایق
boat tail دم قایق
caique قایق
boats قایق
ferry boat قایق
barged قایق
lighter قایق
barge قایق
barges قایق
lighters قایق
outboard قایق
ageing سخت کنندگی سریع
surge جریان سریع وغیرعادی
flips پاس سریع و کوتاه
agile زیرک سریع الانتقال
flipped پاس سریع و کوتاه
flip پاس سریع و کوتاه
goods of perishable nature اموال سریع الفساد
whirls چرخیدن گردش سریع
whirling چرخیدن گردش سریع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com