Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English
Persian
lifeboat
قایق نجات
lifeboats
قایق نجات
crash boat
قایق نجات
life float
قایق نجات
safety boat
قایق نجات
life raft
قایق نجات
life boad
قایق نجات
Search result with all words
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
liferaft
قایق نجات لاستیکی
Other Matches
lifebuoy
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoys
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
canopy
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies
روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
air sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
lubber's line
علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind
حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
tacking
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack
سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
boat space
فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
showboat
قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
salvation
نجات
life vest
کت نجات
life jacket
کت نجات
safety
نجات
escape line
خط نجات
liberation
نجات
rescue
نجات
livery
نجات
rescuing
نجات
rescues
نجات
rescued
نجات
liveries
نجات
life jacket
جلیقه نجات
delivers
نجات دادن
life line
بند نجات
life net
تور نجات
life vest
جلیقه نجات
deliver
نجات دادن
survivors
نجات یافتگان
safety belt
کمربند نجات
life buoy
بویه نجات
life buoy
حلقه نجات
parachuted
چتر نجات
parachute
چتر نجات
lifeguards
نجات غریق
resuscitation
نجات غریق
recovering
نجات دادن
recovers
نجات دادن
safety belts
کمربند نجات
saviours
نجات دهنده
saviour
نجات دهنده
salvation
سبب نجات
parachutes
چتر نجات
recover
نجات دادن
life belt
کمربند نجات
life boat
کرجی نجات
deep submergence
زیردریایی نجات
life line
طناب نجات
survived
نجات دادن
survives
نجات دادن
breeches buoy
بویه نجات
parachuting
چتر نجات
surviving
نجات دادن
lifeguard
نجات غریق
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
survival pack
بسته نجات
redeliver
از نو نجات دادن
refugee relief
نجات پناهندگان
survival suit
لباس نجات
savior
نجات دهنده
salvageable
قابل نجات
salvable
نجات یافتنی
rescue operation
عملیات نجات
lifebelt
کمربند نجات
lifebelts
کمربند نجات
rescue basket
زنبیل نجات
saved
نجات دروازه
save
نجات دروازه
liferaft
شناوه نجات
parachut
چتر نجات
fire escape
نردبان نجات
fire escapes
نردبان نجات
stole
جلیقه نجات
lifesaving
نجات غریق
survive
نجات دادن
plane guard
ناوگارد نجات
plane guard
ناو نجات
saves
نجات دروازه
paradrop
بارریزی باچتر نجات
lifeguards
گارد نجات دریایی
lifeguards
مامور نجات غریق
lifeguard
گارد نجات دریایی
salvaging
از خطرنابودی نجات دادن
salvages
از خطرنابودی نجات دادن
lifeguard
مامور نجات غریق
survivors
نجات یافتگان از مرگ
salvaged
از خطرنابودی نجات دادن
salvage
از خطرنابودی نجات دادن
soteriology
مبحث نجات رستگاری
helicopter rescue net
تور نجات هلیکوپتر
pararescue team
تیم تجسس و نجات
life belt
لاستیک نجات غریق
life belt
کمربند نجات غریق
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
rescue and assistance
عملیات نجات و مددکاری
life vest
لباس نجات غریق
helicopter rescue strop
کمربند نجات هلیکوپتر
fire and rescue
نجات و اطفای حریق
life buoy
حلقه نجات غریق
lifesaving
نجات دهنده زندگی
pararaft
وسایل نجات چتربازی
lifesaver
نجات دهنده زندگانی
mae west
جلیقه نجات فشاری
lifesaving
وسیله نجات غریق
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
lifesaver
عضودسته نجات غریق وامثال ان
salvages
اموال نجات یافته از خطر
life line
طناب وصل به حلقه نجات
salvage
اموال نجات یافته از خطر
salvaging
اموال نجات یافته از خطر
saves
نجات دادن پس انداز کردن
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
salvaged
اموال نجات یافته از خطر
helicopter double rescue harness
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
fire and rescue
عملیات نجات و اطفای حریق
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
salvage money
جایزه نجات کشتی یا محموله
lifeline
طناب یارسن نجات غواص
lifelines
طناب یارسن نجات غواص
save one's neck/skin
<idiom>
نجات خوداز خطر ومشکل
unsaved
محفوظ نشده نجات نیافته
saved
نجات دادن پس انداز کردن
redeemers
رهایی بخش نجات دهنده
save
نجات دادن پس انداز کردن
redeemer
رهایی بخش نجات دهنده
salvor
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
survive
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
to rescue somebody from drowning
کسی را از غرق شدن نجات دادن
ski patrolman
عضو گروه نجات در پیست اسکی
to rescue people from the water
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
survived
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
make a run for it
<idiom>
برای نجات جان فرار کردن
escape
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaped
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
escaping
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
andromeda
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life jacket
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
surviving
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
jettison
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaiming
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaims
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
life preservers
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preserver
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaging
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
para bomb
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
jettisons
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
ski patrol
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
jettisoning
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
salvages
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
salvage
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
jettisoned
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaimed
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaim
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
salvaged
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
vents
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
anchor line extension kits
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
escape line
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
particularism
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
vent
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
roll forward
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
salvage
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaging
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelic
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
boatdeck
پل قایق
caique
قایق
boat tail
دم قایق
ferry boat
قایق
bilge
کف قایق
ark
قایق
lighters
قایق
outboard
قایق
lighter
قایق
barges
قایق
barged
قایق
barge
قایق
boats
قایق
boat
قایق
boat boom
بوم قایق
boat anchor
لنگر قایق
lighter
قایق باری
beaching gear
سرسره قایق
lighter
قایق بارکش
assault boat
قایق هجومی
rhinos
قایق باربر
boat call
مخابره با قایق
painter
طناب قایق
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com