English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
liferaft قایق نجات لاستیکی
Other Matches
safety boat قایق نجات
life float قایق نجات
life raft قایق نجات
crash boat قایق نجات
life boad قایق نجات
lifeboats قایق نجات
lifeboat قایق نجات
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
baton rounds گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
lifebuoys کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
gumboot پوتین لاستیکی
grommet پولک لاستیکی
rubber stopper درپوش لاستیکی
rubber tile فرش لاستیکی
rubber tube لوله لاستیکی
rubber snaffle bit لجام لاستیکی
hoseline لوله لاستیکی
gumboots پوتین لاستیکی
foam rubber اسفنج لاستیکی
rubber کائوچو لاستیکی
rubbers کائوچو لاستیکی
air bed بالشتک لاستیکی
bladder type fuel call باک لاستیکی
bladder type fuel cell باک لاستیکی
rubber-stamps مهر لاستیکی
rubber-stamping مهر لاستیکی
rubber-stamped مهر لاستیکی
rubber-stamp مهر لاستیکی
bramble leaf fender دفرای لاستیکی
rubber stamps مهر لاستیکی
rubber stamp مهر لاستیکی
rubber bands نوار لاستیکی
rubber band نوار لاستیکی
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
galosh روکفشی کفش لاستیکی
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jackets غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
hoseline خطوط لوله لاستیکی
hose clamp بست لوله لاستیکی
radiator coil لوله لاستیکی رادیاتور
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
rubber covered wire سیم با روکش لاستیکی
rubber separator میان گیر لاستیکی
pneumatic dunnage جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
sheathed hose لوله لاستیکی روکش دار
armored hose لوله لاستیکی زره دار
dogs مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogging مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
surfmat تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
boat space فضای بار موجود در قایق محوطه بار قایق
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
showboat قایق دارای صحنه نمایش نمایش در قایق
braided الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
dumptor کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
toe point پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
safety نجات
life vest کت نجات
escape line خط نجات
liberation نجات
salvation نجات
life jacket کت نجات
liveries نجات
rescue نجات
rescued نجات
rescues نجات
rescuing نجات
livery نجات
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
parachuted چتر نجات
parachutes چتر نجات
parachuting چتر نجات
deliver نجات دادن
breeches buoy بویه نجات
delivers نجات دادن
parachute چتر نجات
lifeguards نجات غریق
salvation سبب نجات
surviving نجات دادن
survivors نجات یافتگان
recovers نجات دادن
survives نجات دادن
survived نجات دادن
survive نجات دادن
lifeguard نجات غریق
resuscitation نجات غریق
safety belts کمربند نجات
safety belt کمربند نجات
recover نجات دادن
saviours نجات دهنده
recovering نجات دادن
rescue operation عملیات نجات
lifeguard submarine زیردریایی نجات
life vest جلیقه نجات
saves نجات دروازه
life net تور نجات
lifesaving نجات غریق
life line بند نجات
life line طناب نجات
survival pack بسته نجات
life jacket جلیقه نجات
survival suit لباس نجات
liferaft شناوه نجات
savior نجات دهنده
rescue basket زنبیل نجات
refugee relief نجات پناهندگان
redeliver از نو نجات دادن
plane guard ناو نجات
plane guard ناوگارد نجات
fire escape نردبان نجات
stole جلیقه نجات
saved نجات دروازه
save نجات دروازه
salvable نجات یافتنی
fire escapes نردبان نجات
parachut چتر نجات
salvageable قابل نجات
life buoy بویه نجات
life buoy حلقه نجات
lifebelts کمربند نجات
saviour نجات دهنده
lifebelt کمربند نجات
life boat کرجی نجات
deep submergence زیردریایی نجات
life belt کمربند نجات
bungee ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
pararescue team تیم تجسس و نجات
survivors نجات یافتگان از مرگ
search and rescue عملیات تجسس و نجات
pararaft وسایل نجات چتربازی
salvages از خطرنابودی نجات دادن
salvaging از خطرنابودی نجات دادن
paradrop بارریزی باچتر نجات
salvage از خطرنابودی نجات دادن
salvaged از خطرنابودی نجات دادن
fire and rescue نجات و اطفای حریق
rescue and assistance عملیات نجات و مددکاری
rescue chamber اطاقک نجات زیردریایی
mae west جلیقه نجات فشاری
soteriology مبحث نجات رستگاری
lifeguards گارد نجات دریایی
lifeguards مامور نجات غریق
life vest لباس نجات غریق
life belt لاستیک نجات غریق
helicopter rescue strop کمربند نجات هلیکوپتر
helicopter rescue net تور نجات هلیکوپتر
lifesaver نجات دهنده زندگانی
life buoy حلقه نجات غریق
lifeguard گارد نجات دریایی
lifeguard مامور نجات غریق
lifesaving وسیله نجات غریق
lifesaving نجات دهنده زندگی
life belt کمربند نجات غریق
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
save one's neck/skin <idiom> نجات خوداز خطر ومشکل
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
lifesaver عضودسته نجات غریق وامثال ان
helicopter double rescue harness کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
fire and rescue عملیات نجات و اطفای حریق
salvaging اموال نجات یافته از خطر
life line طناب وصل به حلقه نجات
salvages اموال نجات یافته از خطر
lifeline طناب یارسن نجات غواص
lifelines طناب یارسن نجات غواص
unsaved محفوظ نشده نجات نیافته
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
salvage اموال نجات یافته از خطر
salvaged اموال نجات یافته از خطر
redeemers رهایی بخش نجات دهنده
save نجات دادن پس انداز کردن
saved نجات دادن پس انداز کردن
saves نجات دادن پس انداز کردن
redeemer رهایی بخش نجات دهنده
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
to rescue somebody from drowning کسی را از غرق شدن نجات دادن
make a run for it <idiom> برای نجات جان فرار کردن
salvor نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
escaping فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
ski patrolman عضو گروه نجات در پیست اسکی
escaped فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com