Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (26 milliseconds)
English
Persian
rubella
قرمز کننده پوست
Other Matches
rubefacient
قرمز کننده
peeler
پوست کننده
peelers
پوست کننده
transcutaneous
عبور کننده از پوست
storm warning
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
natural dyes
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
infrared ray
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peels
پوست انداختن پوست
peel
پوست انداختن پوست
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
vinaceous
قرمز
vermillion
قرمز
cramoisy
قرمز
vermeil
قرمز
coralline
قرمز
rubrics
خط قرمز
ponceau
قرمز
rubric
خط قرمز
sanguineous
قرمز
bloodshot
قرمز
laky a
قرمز
red
<adj.>
قرمز
erythroid
قرمز
erythrean
قرمز
raddle
گل قرمز
red line
خط قرمز
redheads
مو قرمز
aka
قرمز
reddest
قرمز
redder
قرمز
vermilion
قرمز
gules
قرمز
redhead
مو قرمز
reds
قرمز
reddening
قرمز شدن
crimson
قرمز سیر
redlining
خط قرمز کشیدن
red lips
لبهای قرمز
infrared
مادون قرمز
red nucleus
هسته قرمز
infrared
زیر قرمز
reddens
قرمز شدن
reddens
قرمز کردن
angrier
قرمز شده
hot pepper
فلفل قرمز
rubious
قرمز یاقوتی
rubescent
قرمز شونده
rubefy
قرمز کردن
rubefaction
قرمز سازی
roucou
قرمز بویا
rosily
برنگ قرمز
ripe lips
لبهای قرمز
rel pole
قطب قرمز
infera red
مادون قرمز
red letter
با حروف قرمز
chilli pepper
فلفل قرمز
red lead
سرب قرمز
phenol red
قرمز فنول
martagon
سوسن قرمز
ruddy
قرمز رنگ
methyl red
قرمز متیل
minium
شنجرف قرمز
minium
اکسید قرمز
oxide of copper
توتیای قرمز
murrey
قرمز ارغوانی
nacarat
قرمز روشن
neutral red
قرمز خنثی
redden
قرمز کردن
redden
قرمز شدن
reddening
قرمز کردن
reddened
قرمز شدن
red card
کارت قرمز
red brick
اجر قرمز
reddened
قرمز کردن
Red chilli
فلفل قرمز
kidney bean
لوبیا قرمز
ladyfinger
فلفل قرمز
infra-red
زیر قرمز
infra red
زیر قرمز
red light
چراغ قرمز
gold fish
ماهی قرمز
flushes
قرمز کردن
flushing
قرمز کردن
hot line
تلفن قرمز
hot lines
تلفن قرمز
red pepper
فلفل قرمز
crimson
قرمز روناسی
red peppers
فلفل قرمز
staring red
قرمز زننده
flush
قرمز کردن
encrimson
قرمز کردن
bright red
قرمز روشن
cochineal
قرمز دانه
red lights
چراغ قرمز
cresol red
قرمز کرزول
angry
قرمز شده
angriest
قرمز شده
dressed inred
قرمز پوش
body brick
اجر قرمز
cochineal
قرمز شراب کش
scarlet
قرمز لاکی
scarlet
قرمز جگری
Cayenne
فلفل قرمز
goldfish
ماهی قرمز
ruffous
قرمز کم رنگ
elms
نارون قرمز
elm
نارون قرمز
gorcock
با قرقره قرمز
ruby of arsenic
زرنیخ قرمز
caramel
مایل به قرمز
rufous
قرمز کم رنگ
safflower carmine
قرمز کافیشه
caramels
مایل به قرمز
congo red
قرمز کنگو
first class brick
اجر قرمز
chlorophennol red
قرمز کلروفنول
kidney beans
لوبیا قرمز
carbuncled
مزین به یاقوت قرمز
hemolysis
تحلیل گویچههای قرمز
light red
رنگ قرمز روشن
near infrared
زیر قرمز نزدیک
infrared viewer
دوربین مادون قرمز
chianti
نوعی شراب قرمز
kermes
قرمزدانه :کرم قرمز
far infrared
زیر قرمز دور
farouche
یونجه گل قرمز کمرو
fireback
قرقاول پشت قرمز
sepia
رنگ قرمز قهوه ای
clarets
نوعی شراب قرمز
incarnadine
رنگ قرمز گوشتی
claret
نوعی شراب قرمز
hubble effect
جابجایی به سوی قرمز
infrared absorption
جذب زیر قرمز
bay
سرخ مایل به قرمز
crimson
لاکی قرمز کردن
sanguine
قرمز برنگ خون
dunlin
ابیای پشت قرمز
bays
سرخ مایل به قرمز
infrared spectrum
طیف زیر قرمز
plover page
ابیای پشت قرمز
baying
سرخ مایل به قرمز
bayed
سرخ مایل به قرمز
hot pepper
بوته فلفل قرمز
to tinge with red
کمی قرمز کردن
zincite
اکسید قرمز روی
magenta
یکجور رنگ قرمز
rubricate
قرمز نشان دادن
rubiginous
برنگ قرمز اجری
roset
رنگ نفاشی قرمز
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
redshank
مرغ پا قرمز کرانه زی
spatalite
اکسید قرمز روی
ruby zinc
اکسید قرمز روی
rubricize
قرمز نشان دادن
auburn
قهوهای مایل به قرمز
bloodier
خون الود قرمز
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
ultrared
انطرف اشعه قرمز
bloodiest
خون الود قرمز
vermeil
لعل قرمز رنگ
strawberry roan
اسب قرمز رنگ
red tape
نوار باریک قرمز
rudd
ماهی گول قرمز
rubicund
رنگ مایل به قرمز
scarlet
قرمز مایل به زرد
red zinc ore
اکسید قرمز روی
red shift
جابجایی به سوی قرمز
ochreish
قرمز چون گل اخری
carmine
نوعی رنگ قرمز
pharaoh ant
مورچه قرمز کوچک
Indianred
<adj.>
<noun>
نوعی رنگ قرمز
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
bloody
خون الود قرمز
pyrope
لعل قرمز سیر
red clause credit
اعتبار با ماده قرمز
red oxide of zinc
اکسید قرمز روی
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
see red
<idiom>
ازشدت خشم قرمز شدن
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carrots
زردک مانند موی قرمز
fezzes
کلاه قرمز منگوله دار فس
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
carrot
زردک مانند موی قرمز
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com