Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
module
قسمتی از سفینه فضایی
modules
قسمتی از سفینه فضایی
Search result with all words
reentry vehicle
مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
Other Matches
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
space ship
سفینه فضایی
space shuttles
سفینه فضایی
spacecraft
سفینه فضایی
space shuttle
سفینه فضایی
spacecraft
سفینه فضایی ship space : syn
perigee
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
argo
سفینه
vessels
سفینه مجرا
vessel
سفینه مجرا
argo
صورت فلکی سفینه
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
ships
سوار کشتی شدن سفینه
ship
سوار کشتی شدن سفینه
pressurising
فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizes
فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurize
فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurizing
فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
pressurises
فشارهوای داخل سفینه را تنظیم کردن
spatila
فضایی
spacial
فضایی
isometric
فضایی
isometrics
فضایی
spatial
فضایی
three-dimensional
فضایی
cubic
فضایی
steremer
ایزومر فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
spatial visualization
تجسم فضایی
spatiality
حالت فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
spatiotemporal
فضایی وحال
spatiomotor
فضایی- حرکتی
space shuttle
شاتل فضایی
spatiotemporal
فضایی و زمانی
spatial threshold
استانه فضایی
spatial symbolism
نمادگری فضایی
spatial digitaizer
دیجیتایذر فضایی
space perception
ادراک فضایی
space platform
پایگاه فضایی
space platform
ایستگاه فضایی
space relations
روابط فضایی
space time
شاتل فضایی
spacemen
مسافر فضایی
spaceman
مسافر فضایی
space time
اتوبوس فضایی
space medicine
پزشکی فضایی
space lattice
شبکه فضایی
spaceframe
قاب فضایی
spaceport
پایگاه فضایی
stereoisomerism
ایزومری فضایی
spatial ability
توانایی فضایی
stereoisomerism
همپاری فضایی
cubic measure
اندازه فضایی
avionics
ارتباطات فضایی
soild angle
زاویه فضایی
spacesuits
لباس فضایی
Star Wars
جنگ فضایی
space stations
پایگاه فضایی
sky lab
ازمایشگاه فضایی
space stations
ایستگاه فضایی
space error
خطای فضایی
configurations
ارایش فضایی
configuration
ارایش فضایی
space station
پایگاه فضایی
ionospheric wave
موج فضایی
clearing out
[of a place]
تخلیه
[فضایی]
spacesuit
لباس فضایی
solid angle
زاویه فضایی
steric effect
اثر فضایی
stereoisomer
همپار فضایی
space flight
پرواز فضایی
stereochemistry
شمیی فضایی
space geametry
هندسه فضایی
steric hindrance
ممانعت فضایی
space shuttles
شاتل فضایی
space station
ایستگاه فضایی
sky wave
موج فضایی
space defense
پدافند فضایی
solid geometry
هندسه ی فضایی
solid geometry
هندسه فضایی
partite
قسمتی
portion
قسمتی
triploidy
سه قسمتی
triplex
سه قسمتی
portions
قسمتی
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
unit solid angle
زاویه واحد فضایی
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spatial data management
مدیریت داده فضایی
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
triploid
سه قسمتی سه بخشی
double cloister
راهرو دو قسمتی
another guess
قسمتی دیگر
legs
قسمتی از مسابقه
pate
سر یا قسمتی از سرانسان
haxamerous
شش بخشی شش قسمتی
leg
قسمتی از مسابقه
split second
قسمتی از ثانیه
flat
قسمتی از یک عمارت
tripartition
سه قسمتی کردن
spirit
حمیت قسمتی
spiriting
حمیت قسمتی
esprit
حمیت قسمتی
esprit de corps
حمیت قسمتی
partial
بخشی قسمتی
spirit de corps
روحیه قسمتی
spirit de corps
حمیت قسمتی
esprit de corps
روحیه قسمتی
plank
قسمتی ازبرنامه
sector
قسمتی ازجبهه
sectors
قسمتی ازجبهه
flattest
قسمتی از یک عمارت
out of
<prep.>
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
footprint
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
footprints
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
cm
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
images
کپی دقیق از فضایی از حافظه
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
image
کپی دقیق از فضایی از حافظه
stereoirregular polymer
بسپار بدون نظم فضایی
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
lobotomies
برش قسمتی از مغز
rebate
پرداخت قسمتی از بدهی
helmeted
دارای قسمتی که مانندخودباشد
aliquot part charge
خرج چند قسمتی
lobotomy
برش قسمتی از مغز
expansion joint
اتصال چند قسمتی
rebates
پرداخت قسمتی از بدهی
ram's horn
قسمتی ازاستحکامات خندق
creases
قسمتی از زمین کریکت
part
[ial]
payment of a fine
پرداخت قسمتی از جریمه
neck of the woods
<idiom>
ناحیه یا قسمتی از کشور
striking out pleading
حذف قسمتی از مدافعات
section charge
خرج چند قسمتی
fraction
کسر درصدی از قسمتی از
fractions
کسر درصدی از قسمتی از
crease
قسمتی از زمین کریکت
creasing
قسمتی از زمین کریکت
creased
قسمتی از زمین کریکت
winging
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
march unit
قسمتی ازستون راهپیمایی
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
diffuses
درچز چیزی روی فضایی ازماده
minnesota spacial relations test
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
hypergeometric
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
diffusing
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffuse
درچز چیزی روی فضایی ازماده
steradian
[sr]
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
blankest
فضایی در فرم که باید کامل شود
aliquot propelling charge
خرج پرتاب چند قسمتی
aft flap
آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
zap
پاک نمودن قسمتی از برنامه
displacement hull
قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
barons
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
zapped
پاک نمودن قسمتی از برنامه
whip
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
necks
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck
قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
hash mark
قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
whipped
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
freeboard
قسمتی از قایق که بیرون اب است
whips
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapping
پاک نمودن قسمتی از برنامه
pneumonectomy
قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
lobectomy
برداشتن قسمتی ازیک عضو
zaps
پاک نمودن قسمتی از برنامه
group rendezvous
نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron
شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
slot charter
اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
fractional damage
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
paleocene
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
open ice
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
lectionary
ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
alethiology
قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cymric
وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
faubourg
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com