English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
Other Matches
entomology حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
zoology جانور شناسی
dolphin دولفین [جانور شناسی]
zoography جانور شناسی تطبیقی
in rut <adj.> حشری [جانور شناسی]
paleozoology دیرین جانور شناسی
quadruped چهارپا [جانور شناسی]
Rutilus kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
zoological وابسته به جانور شناسی حیوان
Caspian White Fish ماهی سفید [جانور شناسی]
kutum [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
Rutilus frisii ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian kutum ماهی سفید [جانور شناسی]
Black Sea roach [Rutilus frisii] ماهی سفید [جانور شناسی]
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
zoographical وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
zoographic وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
mammalogy یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
ornithology پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
epizoic زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
bionomics زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
biology زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
epizootiology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
vorticel جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
genetics شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
psychophysics علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
philological وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
kinematics حرکت شناسی جنبش شناسی
typology گونه شناسی نوع شناسی
neurologic وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
limnology بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
biocenology رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
hematology شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
genetics واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
biogeography رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
floristry شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
epiphytology علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
control rod میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
it ان جانور
beasts جانور
creature جانور
he جانور نر
structure of an animal جانور
animals جانور
animalize جانور
apod جانور بی پا
animal جانور
it pron ان جانور
creatures جانور
ruffianly جانور خو
johnny جانور نر
malacostracan جانور
beast جانور
nightwalker جانور شب پر
laryngological وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
polypod جانور بسیارپا
pudge جانور چاق
polystome جانور بسیار
zoologist جانور شناس
hybrid جانور دورگه
poikilothermism خونسردی جانور
edentate جانور بی دندان
nekton جانور شناور
polystomatous جانور بسیار
pollard جانور بی شاخ
beastliness جانور خویی
saxicolous جانور سنگ زی
stray جانور بی صاحب
monocule جانور یک چشم
mammifer جانور پستاندار
shell fish جانور صدف
brutalization جانور خویی
milker جانور شیرده
stinkard جانور بدبو
tardigrade جانور کندرو
saprozoon جانور پوده زی
saxicoline جانور سنگ زی
strayed جانور ولگرد
craw معده جانور
animalist نقاش جانور
scrag جانور نحیف
strays جانور بی صاحب
straying جانور بی صاحب
mammiferous جانور پستاندار
poikilotherm جانور خونسرد
zootomy جانور شکافی
zoophagous جانور خوار
on heat [British E] <adj.> حشری [جانور زن]
amebae جانور تک سلولی
amebas جانور تک سلولی
amoeba جانور تک سلولی
animalculum جانور ریزه
game جانور شکاری
rodent جانور جونده
zootheism جانور پرستی
zoomorphic <adj.> جانور گونه
brutalities جانور خویی
brutality جانور خویی
rodents جانور جونده
amoebae جانور تک سلولی
zoophilic علاقمند به جانور
in heat [American E] <adj.> حشری [جانور زن]
brutal جانور خوی
scavenger جانور لاشخور
fauna جانور نامه
perissodactyl جانور فرد سم
pelagian جانور دریایی
ungulate جانور سم دار
plantigrade جانور دوپا
scavengers جانور لاشخور
amoebas جانور تک سلولی
brutes جانور حیوان
proud <adj.> جانور حشری
zoophilous علاقمند به جانور
brute جانور حیوان
oenology می شناسی شراب شناسی
anteater جانور پستاندارمورچه خوار
orc جانور بزرگ دریایی
shedder جانور پوست انداز
scavenger جانور کثافت خور
tropicopolitan گیاه یا جانور گرمسیری
footpad پای جانور پهنه پا
malacoderm جانور نرم پوست
zoophyte جانور گیاه سان
orca جانور بزرگ دریایی
scavengers جانور کثافت خور
marsupials جانور کیسه دار
marsupial جانور کیسه دار
jumbo جانور غول اسا
jumbos جانور غول اسا
migrants سیار جانور مهاجر
sacs عضوکیسه مانند جانور
sac عضوکیسه مانند جانور
aquatic جانور یا گیاه ابزی
pachyderms جانور پوست کلفت
pachyderm جانور پوست کلفت
migrant سیار جانور مهاجر
female زنانه جانور ماده
lairs محل استراحت جانور
lair محل استراحت جانور
tentacles موی حساس جانور
tentacle موی حساس جانور
anteaters جانور پستاندارمورچه خوار
endotherm جانور خون گرم
animalculum جانور ذره بینی
holozoic جانور خوراک گیر
animalcule جانور ذره بینی
white face جانور پیشانی سفید
heat طلب شدن جانور
mollusc جانور نرم تن حلزون
heats طلب شدن جانور
bestialize جانور خوی نمودن
slugs چارپاره جانور کندرو
phyllopod جانور برگ پای
viviparous جانور زنده زا ولود
rutting <adj.> حشری [جانور مرد]
phytozoon جانور گیاه نما
nervure رگه بندی جانور
nematocyst نیش جانور مرجانی
pleophagous چند جانور خوار
beast of ravin جانور درنده یاشکاری
arthropod جانور مفصل دار
molluscs جانور نرم تن حلزون
slugged چارپاره جانور کندرو
amoebic وابسته به جانور تک سلولی
amphibiotic وابسته به جانور دوزیستی
zoomorphic شبیه جانور جانورسان
hilding جانور یا اسب بی ارزش
ratcatcher موش گیر [جانور]
dentition وضع تعداددندانهای جانور
slug چارپاره جانور کندرو
mollusk جانور نرم تن حلزون
rat catcher موش گیر [جانور]
ratter موش گیر [جانور]
cyclostomatous وابسته به جانور دهان گرد
scalawag جانور نحیف وکم ارزش
gast وحشت جانور بدون اولاد
cyclostomate وابسته به جانور دهان گرد
purebred جانور یا گیاه خوش نژاد
isopod جانور سخت پوست بر>=< پای
ruminant جانور پستاندار نشخوار کننده
cyclostome جانور از راسته دهان گردان
isopodan جانور سخت پوست بر>=< پای
endozoic دارای زندگی دردرون جانور
vivisector تشریح کننده جانور زنده
phylogeny تاریخ نژادی جانور یا گیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com