Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
tail
قسمت عقبی تخته موج
tailed
قسمت عقبی تخته موج
tails
قسمت عقبی تخته موج
tailblock
قسمت عقبی تخته موج
Other Matches
hilted
قسمت عقبی
beam ends
انتهای قسمت عقبی کشتی
heel
قسمت عقبی سر چوب گلف
heel
قسمت عقبی بدنه قایق
heels
قسمت عقبی سر چوب گلف
heels
قسمت عقبی بدنه قایق
beam-ends
انتهای قسمت عقبی کشتی
bird's nest
قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
false edge
قسمت سوم عقبی تیغه سابر
quarter
یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
bellies
قسمت زیر تخته بسکتبال
belly
قسمت زیر تخته بسکتبال
ding
قسمت اسیب دیده تخته موج
trims
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trimmest
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
multi board computer
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board
تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
daughter board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
board
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded
تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
plywood
تخته لایی تخته چند لا
planking
تخته پوشی تخته بندی
notice board
1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
hilted
عقبی
posterior
عقبی
the postern door
در عقبی
trailng
عقبی
hindering
عقبی
the next world
عقبی
hindered
عقبی
f. like
عقبی
backpart
عقبی
hinders
عقبی
retral
عقبی
rearward
عقبی
the hereafter
عقبی
posticous
عقبی
hinder
عقبی
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
back
عقبی گذشته
backs
عقبی گذشته
back panel
صفحه عقبی
roundhouse
اطاق عقبی
postern
درب عقبی
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
the future
دنیای دیگر عقبی
hind
عقبی پشت پای گاو
mizzenmast
دگل عقبی کشتی دو دگله
fireback
دیواره عقبی کوره یابخاری
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
fore and aft
واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
plank
تخته تخته کردن
leech
لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leach
لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leeches
لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
NIC
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
round house
بازداشت گاه اطاق عقبی درعرشه بالای کشتی
weather board
تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
scalper
پوشش روی پا و سم عقبی برای حفافت از ضربه پای جلو
split jump
پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
cover
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
covers
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
flipped
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips
پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
toe walley
پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttles
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
tuck
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
tucking
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
tucks
پای عقبی را پشت پای جلویی بردن پیش از فشار با هر دوپا
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
euler
پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
plank
تخته
boarded
تخته
ledgers
تخته
skid
تخته پل
skidding
تخته پل
gangways
تخته پل
lumber
تخته
lumbered
تخته
lumbering
تخته
lumbers
تخته
ledger
تخته
gangway
تخته پل
skidded
تخته پل
three ply board
تخته سه لا
skids
تخته پل
board
تخته
gang way
تخته پل
gangplank
تخته پل
gangplanks
تخته پل
floor board
تخته کف
bottom board
تخته کف
plasterboard
گچ تخته
slab
تخته
sheets
تخته
sheet
تخته
foot board
تخته کف
slabs
تخته
gobs
تخته
gobs
تخته کف
gob
تخته کف
pleximeter
تخته دق
gob
تخته
springboard
تخته شیرجه
slats
تخته نازک
slats
تخته باریک
slat
تخته نازک
slat
تخته باریک
springboards
تخته شیرجه
backboard
تخته بسکتبال
how thick is the board?
تخته چقدراست
hard board
تخته فشاری
guideboard
تخته راهنما
guard plank
تخته محافظ
plywood
تخته سه لایی
plywood
تخته چند لا
shingle
تخته کوبی
lagvt
تخته چلیک
gang board
تخته پل درازوباریک
fuse board
تخته فیوز
furring
تخته کوبی
backgammon board
تخته نرد
terminal board
تخته کلم
terminal board
تخته ترمینال
bowlder
تخته سنگ
doubler
تخته وصله
drian board
تخته قطران
brace and counterbrace
تخته صلیبی
toeboard
پیش تخته
crags
تخته سنگ
crag
تخته سنگ
hardboard
تخته فنری
breadboard
تخته مدار
brede
تخته ورقه
doubler
تخته تقویتی
bill board
تخته لنگر
fascia board
تخته لب بند
backplane
تخته پشت
target
تخته هدف
rags
تخته سنگ
rag
تخته سنگ
flagstones
تخته سنگ
flagstone
تخته سنگ
circuit board
تخته مدار
ballast resistor
تخته مقاومت
fibre board
فیبر تخته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com