English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
English Persian
balk قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulks قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Other Matches
balkline خط عرضی روی میز بیلیارد
balkline spot نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
hazarding امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazard امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazards امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
hazarded امتیاز با به کیسه انداختن هرکدام از گویهای بیلیارد قسمت بدون چمن زمین گلف
crossbar خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbars خط عرضی صلیب میله عرضی
pockets کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pocket کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
transect بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
billiards بیلیارد
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
english billiards بیلیارد انگلیسی
billiard بازی بیلیارد
cueball گوی بیلیارد
billiard table میز بیلیارد
eight ball billiard بیلیارد امریکایی
head انتهای میز بیلیارد
cue باچوب بیلیارد زدن
cues باچوب بیلیارد زدن
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
snooker بازی شبیه بیلیارد
carom ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
English گردش فرفرهای گوی بیلیارد
cannons ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
beds سطح هموار کف میز بیلیارد
bed سطح هموار کف میز بیلیارد
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
strikers بیلیارد بازی که نوبت اوست
center spot نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
striker بیلیارد بازی که نوبت اوست
rotation billiard بیلیارد امریکایی به ترتیب شماره
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
fifteen ball billiard بیلیارد امریکایی بدون تعیین گوی
cribbage billiard بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
nine ball billiard بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
lemons بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
forty one continous billiard بیلیارد امریکایی با تعیین گوی و کیسه
lemon بردن بازی بیلیارد به روش اماتوری
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
crossest عرضی
traverse عرضی
crosses عرضی
crosser عرضی
transverse عرضی
crossbar خط عرضی
cross عرضی
crossbars خط عرضی
lateral عرضی
traversing عرضی
traverses عرضی
traversed عرضی
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
in hand گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
bumper pool billiard بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
break shot نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
cross brace مهار عرضی
cross brace گیره عرضی
cross head تیر عرضی
cross beam تیر عرضی
collateral ganglia عقدههای عرضی
baselinesman خط نگهدار خط عرضی
crossed belt تسمه عرضی
athwart به طور عرضی
accidentalism فلسفهء عرضی
accidentalism فلسفه عرضی
abeam جهت عرضی
axis خط طولی یا عرضی
phenomenally عارضی عرضی
phenomenal عارضی عرضی
frame دنده عرضی
timber دنده عرضی
cross cut برش عرضی
transverse plane صفحه عرضی
cross traverse تراورس عرضی
deflection sweep درو عرضی
cross trail جاده عرضی
cross section نیمرخ عرضی
cross compartment دهلیز عرضی
cross section برش عرضی
cross section مقطع عرضی
cross roll نورد عرضی
cross piece تیر عرضی
accidents صفت عرضی
accident صفت عرضی
cross linking اتصال عرضی
cross hole سوراخ عرضی
cross feed تغذیه عرضی
cross fall شیب عرضی
horizontal plane صفحه عرضی
lateral forces نیروهای عرضی
transverse bracing تقویت عرضی
transverse joint درز عرضی
radial load بار عرضی
transverse reinforcement ارماتور عرضی
transverse scale مقیاس عرضی
transverse stress تنش عرضی
transverse valley دره عرضی
transverse wave موج عرضی
transverse section مقطع عرضی
traversing fire اتش عرضی
trimmed joist تیر عرضی
radial play بازی عرضی
profile مقطع عرضی
sagrod مهار عرضی
transverse acceleration شتاب عرضی
transversal wave موج عرضی
transversal section برش عرضی
transection برش عرضی
transverse bulkhead تیغه عرضی
square ball پاس عرضی
transverse crack ترک عرضی
sides way نوسان عرضی
transverse fault گسل عرضی
profiling مقطع عرضی
profiles مقطع عرضی
profiled مقطع عرضی
sag rod مهار عرضی
shape of cross section نیمرخ عرضی
northing مختصات عرضی
latitude band نوار عرضی
lateral tell سبقت عرضی
latitude band کمربند عرضی
lateral stability پایداری عرضی
lateral shifts تغییرات عرضی
transverse axis محور عرضی
leak coil بوبین عرضی
lateral route جاده عرضی
block یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
anchors هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
blocked یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
force ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
billiard spot نقطه مخصوص گوی قرمزروی میز بیلیارد انگلیسی
anchoring هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchor هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
blocks یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
bottle pocket billiard بیلیارد کیسه دار با 2 گوی ومهره بطری مانند
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
forty one billiard بیلیارد کیسه دار که هربازیگر شماره معینی دارد
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
cross hole nut مهره با سوراخ عرضی
shrouds بکسلهای عرضی ناو
crossing target هدفهای متحرک عرضی
valley cross section نیمرخ عرضی دره
cross section سطح مقطع عرضی
cross barred دارای میلههای عرضی
cross sectional area سطح مقطع عرضی
career courses دورههای عرضی نظامی
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
transverse fatigue test ازمایش خستگی عرضی
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
cross level buble حباب تراز عرضی
traversing حرکت عرضی یا مورب
counter-brace تیر تقویت عرضی
transverse conductance مقدار هدایت عرضی
broadside aerial تشعشع کننده عرضی
cross-aisle [گوشواره عرضی کلیسا]
transection برش یا مقطع عرضی
transverse cardan shaft محور کاردان عرضی
transverse bending test ازمایش خمش عرضی
cross sectional data دادههای برش عرضی
accidental غیر مترقبه عرضی
transverse test specimen نمونه ازمایش عرضی
enfilade درو عرضی کردن
northing محور عرضی نقشه
traversed حرکت عرضی یا مورب
traverses حرکت عرضی یا مورب
y axis محور عرضی مختصات
thwarted نشیمنگاه عرضی قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com