English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
bend sinister قسمت چپ دگل اصلی کشتی
Other Matches
plank قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
radical قسمت اصلی
radicals قسمت اصلی
bottoms قسمت زیراب کشتی
sail area قسمت بادگیر کشتی
bottom قسمت زیراب کشتی
operative part of a deed قسمت اصلی سند
name of the game <idiom> قسمت اصلی یک موضوع
main stem قسمت اصلی کانال
taffrail نرده قسمت عقب کشتی
foredeck قسمت جلو عرشه کشتی
sternmost عقب ترین قسمت کشتی
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
forecastle قسمت جلو عرشه کشتی
middle body قسمت میانه ناو یا کشتی
luff قسمت جلو باد کشتی
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
shagging قسمت اصلی و بلند چوب
shag قسمت اصلی و بلند چوب
shags قسمت اصلی و بلند چوب
taffrail قسمت فوقانی ومسطح عقب کشتی
mainsail بادبان اصلی کشتی
skag قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
skeg قسمت عقب تیر اصلی کف قایق
paries قسمت مثلثی شکل بندبدن کشتی چسب
procedure division یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
identification division یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL
environment division یکی از چهار قسمت اصلی یک برنامه COBOL
deck house اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
poops قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
shipyards کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyard کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
poop قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
double bar دوقطعه واسطهای که دو قسمت اصلی اهنگ را بهم مربوط میسازد
balanced control surfaces سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
choke bore روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
webbing end [قسمت گلیم بافی فرش قبل از شروع به بافت اصلی متن فرش]
filed زمینه اصلی فرش [که عموما تا قسمت حاشیه ادامه یافته و در بعضی از فرش ها کل بافت را در بر می گیرد.]
figural rug [pictorial] فرش تصویری [در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
sections قسمت قسمت کردن برش دادن
section قسمت قسمت کردن برش دادن
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
fanfold یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
executing agency قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttle قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles حمل کردن قسمت به قسمت
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
detachment یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file فایل اصلی پرونده اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
enlisted section قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
p.p.m قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled عبور قسمت به قسمت
throttling عبور قسمت به قسمت
throttle عبور قسمت به قسمت
throttles عبور قسمت به قسمت
shuttle بمباران قسمت به قسمت
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
shuttled راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles بمباران قسمت به قسمت
shuttles راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled بمباران قسمت به قسمت
parts per million قسمت در میلیون قسمت
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
forward overlap پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
cross refer از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
cellular unit یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
components قسمت
portion قسمت
portions قسمت
caboodle قسمت
component قسمت
in part در یک قسمت
segment قسمت
percentage قسمت
percentages قسمت
rashers قسمت
sects قسمت
sect قسمت
units قسمت
unit قسمت
section قسمت
in sections قسمت قسمت
plank قسمت
underfoot قسمت کف پا
agencies قسمت
agency قسمت
ratios قسمت
ratio قسمت
departments قسمت
party قسمت
piecemeal قسمت به قسمت
division قسمت
divisions قسمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com