Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
principal
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals
قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
Other Matches
supply route
خط تدارکات راه اماد
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
resupply
تجدید اماد تجدید تدارکات
half court
قسمت سرویس زمین تنیس
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
installation
قسمت نظامی
installations
قسمت نظامی
forcing
یکان قسمت نظامی
forces
یکان قسمت نظامی
stablishment
قسمت نظامی سازمان
force
یکان قسمت نظامی
national command
یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
civilian supply
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
augments
لاحق
augmenting
لاحق
accessory
لاحق
augment
لاحق
augmented
لاحق
following
لاحق
succeeder
لاحق
pertinent
یکان لاحق
parent
یکان لاحق
subsequent
پسین لاحق
militarism
روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
balanced mobilization
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings
یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
craft reimbursable supply
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
manoeuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred
تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
terminals
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
letting
سرویس خطا سرویس بد
lets
سرویس خطا سرویس بد
let
سرویس خطا سرویس بد
lob serve
سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
fault
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults
خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel
چانل نظامی مجرای نظامی
military government
حکومت نظامی فرمانداری نظامی
supplied
تدارکات
supply
تدارکات
munitions
تدارکات
supplying
تدارکات
provisions
تدارکات
supplies
تدارکات
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
unit supply
تدارکات یکان
supply party
گروه تدارکات
supply officer
افسر تدارکات
supplying
تدارکات ملزومات
level of supply
سطح تدارکات
follow up
تدارکات پشتیبان
supply support
پشتیبانی تدارکات
marriage preparations
تدارکات عروسی
supply
تدارکات ملزومات
warlike preparations
تدارکات جنگی
accompanying supplies
تدارکات همراه
loose issue
تدارکات روباز
unit supply
تدارکات یکانی
supply point
نقطه تدارکات
general supplies
تدارکات عمومی
supplied
تدارکات ملزومات
central purchase
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
replenishment
تجدید تدارکات وسوخت
main supply route
راه اصلی تدارکات
general issue
تدارکات عمومی ارتش
deteriorating supplies
تدارکات فاسد شدنی
logistic route
مسیرهای لجستیکی تدارکات
aerial supply
تدارکات از راه هوا
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
supply control
کنترل تدارکات اعتبار امادی
underway replenishment
تجدید تدارکات در مسیر حرکت
provision
اذوقه تدارکات وسایل لازم
logistics
مبحث تدارکات لشکر کشی
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
loose issue
تدارکات خارج شده از بسته بندی
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
underway replenishment
تجدید سوخت و تدارکات درحال حرکت
munition
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
off the shelf
تدارکات اماده برای توزیع و تحویل
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
army terminals
باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta
شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
passing action
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
procurement rate
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
water supplies
اماد اب
water supply
اماد اب
bulk material
اماد یک جا
supply support
پشتیبانی اماد
level of supply
سطح اماد
resupply
اماد مجدد
intransit stock
اماد سیال
mission load
اماد عملیاتی
consigned inventory
اماد امانی
condition code
کدوضعیت اماد
assault supplies
اماد هجومی
commodity command
فرماندهی اماد
supply sergeant
گروهبان اماد
air material
اماد هوایی
trains
بنه اماد
development order
دستوربهبود اماد
armed
جنگ اماد
critical item
اماد حساس
shop supply
اماد تعمیرگاهی
short supply
اماد کم یاب
categories
انواع اماد
depot supply
اماد امادگاهی
trained
بنه اماد
train
بنه اماد
stock
اماد ذخیره
supply route
مسیر اماد
supply route
اماد راه
supply point
نقطه اماد
air landed supply
اماد هوانشستی
supply control
کنترل اماد
materiel management
مدیریت اماد
stocked
اماد ذخیره
stockage
ذخیره اماد
depot supply
اماد دپویی
class v supplies
اماد طبقه 5
gratuitous issue
اماد پیشکشی
bulk supply
اماد عمده
reserve stock
اماد ذخیره
requisition line
خط درخواست اماد
bulk supply
اماد با کانتینر
general supplies
اماد عمومی
class i supplies
اماد طبقه 1
follow up
اماد بعدی
one day's supply
یک روز اماد
care of supplies
مراقبت اماد
care of supplies
نگهداری اماد
category
اقلام اماد
unit supply
اماد یکانی
essential supply
اماد حیاتی
essential supply
اماد ضروری
class ii supplies
اماد طبقه 2
procurement
تامین اماد
follow up supply
اماد بعدی
follow up supply
اماد متعاقب
bulk material
اماد حجیم
class iv supplies
اماد طبقه 4
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
after sales service
سرویس
medical response dog
سگ سرویس
centermark
خط سرویس
in
خط سرویس
assistance dog
سگ سرویس
service line
خط سرویس
service dog
سگ سرویس
service
سرویس
serviced
سرویس
in-
خط سرویس
court martial
محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute
سلام نظامی دادن سلام نظامی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com