English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 169 (7 milliseconds)
English Persian
smithereens قطعات
Other Matches
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
component drawing رسم قطعات
main members قطعات اصلی
chosen fragments قطعات گزیده
common hardware قطعات عمومی
cable accessory قطعات کابل
parts قطعات یدکی
parts list لیست قطعات
parts list فهرست قطعات
parts peculiar قطعات مخصوص
parts peculiar قطعات اختصاصی
chosen fragments قطعات منتخبه
shatter قطعات شکسته
shatters قطعات شکسته
common parts قطعات عمومی
end product مجموعه قطعات
spare parts قطعات یدکی
repair parts قطعات یدکی
analecta قطعات ادبی
common items قطعات عمومی
bill of material صورت قطعات
flinders قطعات شکسته
chrestomathy قطعات برگزیده
chrestomathy قطعات منتخب
web stiffeners قطعات تقویتی
table of replaceable partes فهرست قطعات
shell fragments قطعات گلوله
trilcgy یا قطعات سه گانه
staff section قطعات سمبه
bitty متشکل از قطعات ریز
rebuilds نوسازی کردن قطعات
fragments قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
fragment قطعات متلاشی خردکردن
investment castings قطعات ریخته گی بسته
renovation تجدید قطعات کردن
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
assembles سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
assemble سوار کردن قطعات
common parts قطعات یدکی عمومی
object assembly test ازمون الحاق قطعات
authorized parts list لیست قطعات مجاز
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
analects قطعات ادبی منتخبات
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
nomenclature نام گذاری قطعات
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuild نوسازی کردن قطعات
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
weldment قطعات بهم جوش خورده
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
match mark جفتن و جور کردن قطعات
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
salvage پیاده کردن کامل قطعات
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com