English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
parts peculiar قطعات مخصوص
Search result with all words
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
tessera قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
Other Matches
running spare قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassemble بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembled بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalized استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
smithereens قطعات
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
end product مجموعه قطعات
spare parts قطعات یدکی
main members قطعات اصلی
repair parts قطعات یدکی
parts list لیست قطعات
parts قطعات یدکی
component drawing رسم قطعات
parts peculiar قطعات اختصاصی
cable accessory قطعات کابل
common parts قطعات عمومی
shatters قطعات شکسته
shatter قطعات شکسته
common items قطعات عمومی
analecta قطعات ادبی
staff section قطعات سمبه
flinders قطعات شکسته
bill of material صورت قطعات
trilcgy یا قطعات سه گانه
web stiffeners قطعات تقویتی
chosen fragments قطعات گزیده
common hardware قطعات عمومی
chosen fragments قطعات منتخبه
table of replaceable partes فهرست قطعات
chrestomathy قطعات برگزیده
shell fragments قطعات گلوله
chrestomathy قطعات منتخب
parts list فهرست قطعات
common parts قطعات یدکی عمومی
analects قطعات ادبی منتخبات
fracture مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures مو برداشتن قطعات و وسایل
assemble سوار کردن قطعات
authorized parts list لیست قطعات مجاز
catalogued لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
catalogue لیست قطعات کاتالوگ
investment castings قطعات ریخته گی بسته
invar struts قطعات فلزی ضد انبساط
catalogs لیست قطعات کاتالوگ
cataloging لیست قطعات کاتالوگ
catalogues لیست قطعات کاتالوگ
object assembly test ازمون الحاق قطعات
cataloged لیست قطعات کاتالوگ
bottom casting قطعات ریخته گی بسته
assembles سوار کردن قطعات
assembled سوار کردن قطعات
fracturing مو برداشتن قطعات و وسایل
renovation تجدید قطعات کردن
cataloguing لیست قطعات کاتالوگ
nomenclature نام گذاری قطعات
fragmenting قطعات متلاشی خردکردن
fragments قطعات متلاشی خردکردن
fragment قطعات متلاشی خردکردن
rebuilds نوسازی کردن قطعات
bitty متشکل از قطعات ریز
rebuild نوسازی کردن قطعات
salvage پیاده کردن کامل قطعات
salvaged پیاده کردن کامل قطعات
salvages پیاده کردن کامل قطعات
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
dismantle پیاده کردن قطعات مونتاژ
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
shard شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
shards شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantling پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantles پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantled پیاده کردن قطعات مونتاژ
match mark جفتن و جور کردن قطعات
dismount پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat به قطعات مستطیل تقسیم کردن
salvaging پیاده کردن کامل قطعات
wiggly block test ازمون قطعات موج دار
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismounting پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts پیاده کردن قطعات و وسایل
end product قطعات حاصله دستگاه نهایی
blocky پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
weldment قطعات بهم جوش خورده
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
beef cuts قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
boss ناف روی قطعات ریختگی قوز
borescope ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
clapboards قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboard قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
disassembly عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
collapsible form work قالب قطعات پیش ساخته بتونی
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossed ناف روی قطعات ریختگی قوز
connection of loom pieces متصل کردن قطعات دار [قالی]
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
overhaul پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
vapor degreasing غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
backlash خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
overhauling پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
piece mark شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
grout بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
overhauled پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
diced طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dice طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
recondition نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
sand casting ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
dices طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
reconditioned نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
fishplate قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
Theres many a good tune played on an old fiddle. <proverb> یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
breakdown drawing رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
assembly بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
alodine نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
track bolt پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
set forward جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
carburizing گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
cyaniding سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
braze welding جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
anti tear strips باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
grip length طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
replaces عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replaced عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replacing عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
disassembly order دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
parcels به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
parcel به قطعات تقسیم کردن توزیع کردن
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
direct exchange تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
favourite مخصوص
francs حق مخصوص
particulars مخصوص
favourites مخصوص
franchise حق مخصوص
special مخصوص
especial مخصوص
specifics مخصوص
specific مخصوص
favorites مخصوص
franc حق مخصوص
vest pocket مخصوص
extra special مخصوص
franchises حق مخصوص
particular مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com