English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
pneumonectomy قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
Search result with all words
mastectomies پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomy پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
Other Matches
harvested حاصل درو کردن وبرداشتن
harvest حاصل درو کردن وبرداشتن
harvests حاصل درو کردن وبرداشتن
pneumectomy عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
brinelling دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
portion قسمتی
partite قسمتی
triploidy سه قسمتی
triplex سه قسمتی
portions قسمتی
sectors قسمتی ازجبهه
sector قسمتی ازجبهه
split second قسمتی از ثانیه
haxamerous شش بخشی شش قسمتی
flattest قسمتی از یک عمارت
pate سر یا قسمتی از سرانسان
flat قسمتی از یک عمارت
plank قسمتی ازبرنامه
partial بخشی قسمتی
spiriting حمیت قسمتی
spirit حمیت قسمتی
triploid سه قسمتی سه بخشی
another guess قسمتی دیگر
double cloister راهرو دو قسمتی
esprit de corps حمیت قسمتی
esprit de corps روحیه قسمتی
tripartition سه قسمتی کردن
legs قسمتی از مسابقه
leg قسمتی از مسابقه
spirit de corps حمیت قسمتی
spirit de corps روحیه قسمتی
esprit حمیت قسمتی
creased قسمتی از زمین کریکت
creases قسمتی از زمین کریکت
crease قسمتی از زمین کریکت
aliquot part charge خرج چند قسمتی
expansion joint اتصال چند قسمتی
rebate پرداخت قسمتی از بدهی
lobotomy برش قسمتی از مغز
lobotomies برش قسمتی از مغز
modules قسمتی از سفینه فضایی
rebates پرداخت قسمتی از بدهی
module قسمتی از سفینه فضایی
helmeted دارای قسمتی که مانندخودباشد
march unit قسمتی ازستون راهپیمایی
striking out pleading حذف قسمتی از مدافعات
section charge خرج چند قسمتی
ram's horn قسمتی ازاستحکامات خندق
fraction کسر درصدی از قسمتی از
neck of the woods <idiom> ناحیه یا قسمتی از کشور
fractions کسر درصدی از قسمتی از
winging قسمتی از یک بخش یا ناحیه
creasing قسمتی از زمین کریکت
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
part [ial] payment of a fine پرداخت قسمتی از جریمه
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
slot charter اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
aliquot propelling charge خرج پرتاب چند قسمتی
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
displacement hull قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
zapping پاک نمودن قسمتی از برنامه
barons شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
neck قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
necks قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
zap پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapped پاک نمودن قسمتی از برنامه
zaps پاک نمودن قسمتی از برنامه
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
freeboard قسمتی از قایق که بیرون اب است
group rendezvous نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
baron شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
lobectomy برداشتن قسمتی ازیک عضو
hash mark قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
flushes خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crop حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
crops حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
gastrectomy عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
cymric وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
flushing خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
paleocene قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
flush خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
judea یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
dairies قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
tail skid قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
fat bits بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
dairy قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
contract termination فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
open ice قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
saddleback قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
almonry [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
headstock قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
fermata تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
back order قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
Please let me take a share in the expenses. اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
dower قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
wrists قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
entablature قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
descender قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
leg side قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
vacuity قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
accessory of section قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
wrist قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
appendixes قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
slabs گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
appendix قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
poked فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poking فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slab گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
warheads قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
warhead قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
beavers قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
pokes فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
beaver قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
footing قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
land tie تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
outwork قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
ullage قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
daisy ham قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
metencephalon قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
loft زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
apron چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
aeromedicine قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
herpetology قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
aprons چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
lofts زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
virtual inertia قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
germinal area قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
dentil-band [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
spooling یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
ante-chapel [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
distance مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
homosphere قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
ragged قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
distances مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
heterosphere قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
appropriation در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
control unit قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
capital levy مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
lightening hole سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
breaker line خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
grand tour سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
limelight قسمتی ازصحنه نمایش که بوسیله نورافکن روشن شده باشد محل موردتوجه وتماشای عموم
recital قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
recitals قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
grand tours سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
branch در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
noncontiguous facility تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com