Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
technologies
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
Other Matches
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
solid-state
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
enactory
دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood
<idiom>
جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
ebam
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
new coined
تازه بنیاد تازه سکه زده
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
newlywed
تازه داماد تازه عروس
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
hobbledehoy
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
productions
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
modular construction
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought
ساخته
framed
ساخته
fecit
ساخته است
immature
نیم ساخته
precast
پیش ساخته
prefabricated
پیش ساخته
prefabricate
پیش ساخته
pucka
ساخته شده
self-made
خود ساخته
bamboo
ساخته شده از نی
ruled surface
سطح خط ساخته
self constituted
خود ساخته
self formed
خود ساخته
soi disant
خود ساخته
self made
خود ساخته
paved ford
گدار ساخته
it is made
ساخته میشود
hand made
ساخته دست
artificalism
ساخته پنداری
simulated
شبیه ساخته
i do not have it in me
از من ساخته نیست
irowork
اهن ساخته
makable
ساخته شدنی
manufactured head
سر ساخته شده
haniwork
دست ساخته
prefabs
پیش ساخته
prefab
پیش ساخته
officinal
ساخته واماده
made
ساخته شده
pukka
ساخته شده
bamboos
ساخته شده از نی
teacher made test
ازمون معلم ساخته
synthetic tar
قطران باز ساخته
stanchion
ستون پیش ساخته
tubular
ساخته شده ازلوله
cellulosic
ساخته شده از سلول
finished goods
کالاهای ساخته شده
fabrication
کالاهای ساخته شده
marmorean
ساخته شده از مرمر
semi finished goods
کالاهای نیمه ساخته
high wrought
با استادی ساخته شده
heparin
که در کبد ساخته میشود
blueprint
نقشه پیش ساخته
build up beam
تیر ساخته شده
built up beam
تیر ساخته شده
pre cast concrete
بتن پیش ساخته
man made
ساخته دست انسان
it is made
ساخته شده است
wolframic
ساخته شده ازتنگستن
india rubbers
ساخته شده از لاستیک
zipgun
طپانچه دست ساخته
india rubber
ساخته شده از لاستیک
marmoreal
ساخته شده از مرمر
modular design
مدل پیش ساخته
man-made
ساخته دست انسان
unregenerate
دوباره ساخته نشده
pre fabricated
پیش ساخته شده
blueprints
نقشه پیش ساخته
intermediate product
محصول نیم ساخته
unregenerated
دوباره ساخته نشده
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
pinwale
ساخته شده ازالیاف باریک
rebuild
چیز دوباره ساخته شده
herbal
ساخته شده از علف وگیاه
boxes are made of wood
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
alligator
ساخته شده ازپوست تمساح
rebuilds
چیز دوباره ساخته شده
broadloom
ساخته شده درکارگاه وسیع
ice crete
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
icehouse
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
modular design
مدل ساختمانی پیش ساخته
half timber
ساخته شده از الوار کوتاه
slatted
ساخته شده از تکههای باریک
fictile
فرف سفالی ساخته شده از گل
spar bridge
پل ساخته شده ازگرده چوب
alligators
ساخته شده ازپوست تمساح
wooden
از چوب ساخته شده خشن
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
sapphirine
ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque
ساخته شده بشکل مجسمه
gimmal
ساخته شده از حلقههای تودرتو
Who has composed this tune?
این آهنگ راکی ساخته ؟
home-made
<adj.>
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
piragua
ساخته شده ازتنه درخت
whole wheat
ساخته شده از گندم ساییده
wickerwork
ساخته شده از ترکه سبدسازی
reed
قصب ساخته شده ازنی
plate girder
تیر ساخته شده از تسمه
paisley
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
Ethiopian architecture
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
collapsible form work
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
specification
یات مشخصات ساخته نشده باشد
twice laid
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeated
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen
ساخته شده از موم مومی شکل
Is there anything I can do to help?
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
oaken
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
orthogonal
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
alpaca
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
original
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
hand made brick
اجر ساخته شده با قالب دستی
one address computer
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
He is cut out for it ( this job ).
برای اینکار ساخته شده است
productive
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
on chip
مدار ساخته شده روی یک قطعه
gyle
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
electronic
الکترونیکی
durn
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
prototypes
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
iambic verse
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
hydro
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
prototype
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
fibre ribbon
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
There is nothing I can do about it.
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
corniche
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
custom-built
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
shack
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
nitrosulphuric
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
viaduct
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
duett
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
timber dam
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
viaducts
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
shacks
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
persepolis
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
widdy
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
electronic music
موسیقی الکترونیکی
electronic mail
پست الکترونیکی
electronic navigation
ناوبری الکترونیکی
electronic control
کنترل الکترونیکی
pos
قط ه فروش الکترونیکی
computer
ماشین الکترونیکی
computers
ماشین الکترونیکی
electronic security
تامین الکترونیکی
electronic publishing
انتشارات الکترونیکی
electronic printer
چاپگر الکترونیکی
electronic pen
قلم الکترونیکی
electronic filling
پر کردن الکترونیکی
graphics
وسیله الکترونیکی
electronic counter measure
جنگهای الکترونیکی
electronic control
تنظیم الکترونیکی
electronic control
فرمان الکترونیکی
electronic brain
مغز الکترونیکی
electronic counter counter measures
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic beam
اشعه ی الکترونیکی
electronic computer
کامپیوتر الکترونیکی
electronic countermea sures
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic deception
فریب الکترونیکی
electronic element
عنصر الکترونیکی
electronic calculator
حسابگر الکترونیکی
electrical interception
رهگیری الکترونیکی
electrical communications
ارتباطات الکترونیکی
elctron tube
لامپ الکترونیکی
strobe
ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic interfrence
تداخل الکترونیکی
electronic magazine
مجله الکترونیکی
adapter
وسیله الکترونیکی
electronic components
اجزاء الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
snail mail
و نه پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
پست الکترونیکی
bulk head
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
products
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
fulham
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
glyptal
رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
stationery
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
greek fire
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
Liberty
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
manchet
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
beige
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
yacht rope
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
electronic fund transfer
ارسال الکترونیکی دارائی
integrate electronic component
قطعه الکترونیکی مجتمع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com