Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
cabinetwork
قفسه سازی
Other Matches
locker
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers
قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
etagere
قفسه
wracked
قفسه
armarium
قفسه
wracks
قفسه
shelving rack
قفسه
cabinet
قفسه
cage
قفسه
cabinets
قفسه
cages
قفسه
encasement
قفسه
cupboards
قفسه
cupboard
قفسه
wardrobes
قفسه
wardrobe
قفسه
racked
قفسه
racks
قفسه
shelf
قفسه
press
قفسه
rack
قفسه
bay
قفسه
bayed
قفسه
baying
قفسه
bays
قفسه
presses
قفسه
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
rib cage
قفسه صدری
rib cage
قفسه سینه
hot cabinet
قفسه گرما
thorax
قفسه سینه
cabinetmaker
قفسه ساز
thoraxes
قفسه سینه
spice rack
قفسه ادویه
rib-cages
قفسه صدری
thoracopods
قفسه محافظ
chest
قفسه سینه
desktop
قفسه فایلها
chests
قفسه سینه
rib-cages
قفسه سینه
rib-cage
قفسه صدری
rib-cage
قفسه سینه
thoraces
قفسه سینه
bookcases
قفسه کتاب
cabinet-maker
قفسه ساز
bookcase
قفسه کتاب
cabinet-makers
قفسه ساز
meat safe
قفسه توری
thoracic cage
قفسه سینه
thoracic cage
قفسه صدری
cabinet maker
قفسه ساز
stack
قفسه کتابخانه
bookshelf
قفسه کتاب
bookshelves
قفسه کتاب
shelver
در قفسه گذار
squirrel cage
قفسه محافظ
kist
قفسه سینه
credenza
قفسه یا جا کتابی
switch gear cabinet
قفسه کلیدها
stacks
قفسه کتابخانه
stacked
قفسه کتابخانه
cabinet clamp
گیره قفسه
shelve
در قفسه گذاردن
shelved
در قفسه گذاردن
gasoem
قفسه سینه
cabin scooter
قفسه متحرک
pigeonhole
خانه قفسه
wall mounting cabinet
قفسه دیواری
racked
قفسه مهمات و وسایل
show case
قفسه جلو مغازه
shelved
قفسه دار کردن
racks
قفسه مهمات و وسایل
shelve
قفسه دار کردن
tallboy
قفسه پایه دار
wracked
قفسه مهمات و وسایل
rack
قفسه مهمات و وسایل
chiffonier
قفسه کوچک کشودار
side board
میز قفسه دار
wracks
قفسه مهمات و وسایل
buffeting
قفسه جای فرف
thoracic
وابسته به قفسه سینه
buffets
قفسه جای فرف
buffet
قفسه جای فرف
first aid cabinet
قفسه کمکهای اولیه
buffeted
قفسه جای فرف
I cannot reach the shelf.
قدم به قفسه نمی رسد
I cant reach the shelf .
دستم به قفسه نمی رسد
drop type switchboard
قفسه کلیدهای نوع سقوطی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
Put the books back on the shelf.
کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
presternum
قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه بار کجاست؟
ready rack
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
meat safe
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
credence
[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
telephone switchboard
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
what not
قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
خنثی سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
ark
[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
airing cupboard
قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
catalogue library
محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
individualize
تک سازی
individualising
تک سازی
individualization
تک سازی
individuation
تک سازی
pavements
کف سازی
compaction
تو پر سازی
individualized
تک سازی
flooring
کف سازی
flection
خم سازی
pavement
کف سازی
repk lection
پر سازی
retortion
خم سازی
local anasthesia
سر سازی
retortion
کج سازی
truncation
بی سر سازی
bridge building
پل سازی
bridgework
پل سازی
individualizing
تک سازی
individualizes
تک سازی
stylization
مد سازی
deflexion
خم سازی
individualised
تک سازی
padding
له سازی
idolization
بت سازی
individualises
تک سازی
denaturation
مصنوعی سازی
denudation
برهنه سازی
deprival
بی بهره سازی
derichment
رقیق سازی
neutralization
بی اثر سازی
humanization
مردمی سازی
enrichment
غنی سازی
fading
محو سازی
lapidation
سنگسار سازی
forgery
سند سازی
exclusion
محروم سازی
nationalization
ملی سازی
industrialization
صنعتی سازی
equality gate
برابر سازی
invalidation
باطل سازی
irksomeness
کسل سازی
wearisomeness
کسل سازی
irreticence
فاش سازی
simulations
همانند سازی
eversion
واژگون سازی
defeasance
باطل سازی
forgery
صورت سازی
liquefaction
ابگونه سازی
levigation
نرم سازی
latticing
شبکه سازی
emulsification
امولسیون سازی
lapidification
سنگ سازی
curtailment
کوتاه سازی
landscape painting
منظره سازی
neutralization
خنثی سازی
divestiture
بی بهره سازی
forgeries
سند سازی
divestiture
برهنه سازی
divestment
بی بهره سازی
solutions
چاره سازی
emulation
نمونه سازی
elution
پاکیزه سازی
stripping
برهنه سازی
seduction
گمراه سازی
dwelling construction
اپارتمان سازی
dwelling construction
خانه سازی
duplexing
مضاعف سازی
insulating
عایق سازی
insulates
عایق سازی
lancination
پاره سازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com