Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
ram's horn hook	قلاب دو شاخه
Other Matches
hierarchical communications system	شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate	از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
forkedly	بطور شاخه شاخه
arborization	شاخه شاخه شدگی
ramify	شاخه شاخه شدن
branch	شاخه شاخه شدن
branches	شاخه شاخه شدن
hooked medallion	ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook	قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
dog leg	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate	چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
ramus	شاخه
branches	شاخه
nid	شاخه
limbless	بی شاخه
branch lines	شاخه
branch line	شاخه
bough	شاخه
boughs	شاخه
knag	ته شاخه
fork	سه شاخه
variations	شاخه
variation	شاخه
virga	شاخه
limbs	شاخه
limb	شاخه
trifurcation	سه شاخه
doddered	بی شاخه
three way	سه شاخه
pin	در شاخه
pinned	در شاخه
Br	شاخه
fork	شاخه
forking	سه شاخه
forking	شاخه
arm	شاخه
ramulose	شاخه شاخه
ramulous	شاخه شاخه
pinning	در شاخه
trifid	سه شاخه
bifurcation	شاخه
plugs	دو شاخه
nibs	شاخه
plug	دو شاخه
plugging	دو شاخه
furcate	شاخه شاخه
embranchment	شاخه
branch cutter	شاخه بر
acaulescent	بی شاخه
nib	شاخه
branch	شاخه
connection plug	دو شاخه
intersection leg	شاخه
spriggy	شاخه دار
easing out line	شاخه شل کننده
arborescent	شاخه مانند
biramous	دارای دو شاخه
boughed	شاخه دار
spray	شاخه کوچک
secateur	شاخه قطع کن
disbranch	بی شاخه کردن
bifurcate	دو شاخه شدن
battery charging plug	دو شاخه باتری پر کن
banana pin	دو شاخه رادیو
twigs	: شاخه کوچک
female plug	دو شاخه ماده
branching	شاخه گزینی
branchlet	شاخه کوچک
sprayed	شاخه کوچک
spraying	شاخه کوچک
sprays	شاخه کوچک
tow level forked junction	دو شاخه ناهمکف
tow level forked junction	دو شاخه دو ترازه
traverse leg	شاخه پیمایش
three arm protractor	نقاله سه شاخه
distributary	رود شاخه
forked	شاخه دار
subshrub	شاخه کوچک
crotch	تیر دو شاخه
crotches	تیر دو شاخه
dog leg	شاخه فرعی
cable connector	دو شاخه کابل
branchy	شاخه دار
ramify	شاخه بستن
affluent	شاخه رود
linear portion	شاخه خطی
offshoot	شاخه نورسته
tuning fork	دو شاخه صوتی
tuning forks	دو شاخه صوتی
lamina	شاخه پردهای
lamin	شاخه پردهای
tributaries	شاخه انشعاب
tributaries	شاخه رود
tributary	شاخه انشعاب
tributary	شاخه رود
sprout	جوانه شاخه
sprouted	جوانه شاخه
sprouts	جوانه شاخه
insessorial	شاخه نشین
offshoots	شاخه نورسته
outbranch	شاخه گستردن
passerine	شاخه نشین
ramify	شاخه دادن
fork of ... river	شاخه رودخانه ...
toppers	شاخه زن سوهان
topper	شاخه زن سوهان
ramifications	شاخه شاخگی
ramiform	شاخه مانند
ramification	شاخه شاخگی
sprig	شاخه کوچک
sprigs	شاخه کوچک
gray ramus	شاخه خاکستری
provine	شاخه خوابانده
prong	شاخه رودیانهر
prongs	شاخه رودیانهر
intersection leg	شاخه یک همبر
Dont break that branch off.	آن شاخه رانشکن
line of business	شاخه پیشه
link	شاخه رابط
wing	شاخه شعبه
winging	شاخه شعبه
viminal	شاخه دهنده
blind alleys	شاخه بن بست
branch	شاخه دراوردن
branches	شاخه دراوردن
coppice	شاخه زاد
coppices	شاخه زاد
twiggy	شاخه دار
blind alley	شاخه بن بست
twig	: شاخه کوچک
twigged	شاخه دار
area	شاخه [دانشی]
grain	شاخه چنگال
alleyways	شاخه ماز
branch	شاخه [دانشی]
alleys	شاخه ماز
alley	شاخه ماز
division	شاخه [دانشی]
twing	شاخه کوچک
field	شاخه [دانشی]
triradiate	سه شاخه سه شعاعی
deflection component of trail	شاخه سمتی مسیر
percher	مرغ شاخه نشین
leg	شاخه مسیر حرکت
pricket	شمعدان شاخه دار
pruning knife	چاقوی شاخه زنی
dog-leg	[شاخه فرعی پله]
bifurcation	تقسیم بدو شاخه
to lop off a branch [from a tree]	شاخه ای را [از درختی] بریدن
two pin plug	دو شاخه وسایل برقی
deadwood	شاخه خشکیده درخت
layer	رگه شاخه خوابانده
layers	رگه شاخه خوابانده
bayou	شاخه فرعی رودخانه
hierarchical communications system	شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
bifurcation	شکاف گاه شاخه
legs	شاخه مسیر حرکت
To cut off a branch .	شاخه ای را قطع کردن
tine	نوک شاخه یاسیخ
sprit	جوانه یا شاخه کوچک
strick	شاخه درخت کتان
cluster	اویز چند شاخه
cluster bomb	اویز چند شاخه
utensil plug	دو شاخه وسایل برقی
twin plug	دو شاخه وسایل برقی
tri corn	کلاه سه گوشه سه شاخه
cluster bombs	اویز چند شاخه
clusters	اویز چند شاخه
wind component	شاخه سمتی باد
hamulus	قلاب چه
hamulus	قلاب
clasps	قلاب
grabber	قلاب
grappled	قلاب
holdfast	قلاب
kake	قلاب
iron fork	قلاب
hooks	قلاب
hook	قلاب
clasping	قلاب
toggles	قلاب
toggle	قلاب
takle	قلاب
grapnels	قلاب
creel	قلاب
grapnel	قلاب
square bracket	قلاب
button hook	قلاب
grappling	قلاب
crampon	قلاب
crampoon	قلاب
tache	قلاب
uncus	قلاب
fifi hook	قلاب فی فی
gib	قلاب
agrafe	قلاب
drags	قلاب
creels	قلاب
dragged	قلاب

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com