English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
pill box قوطی گردونه کوچک
Other Matches
canister [قوطی کوچک دردار]
lockets قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
cans قوطی قوطی کنسرو
can قوطی قوطی کنسرو
canning قوطی قوطی کنسرو
box magazine قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
carrousel گردونه
rotor گردونه
rotors گردونه
porte cochere در گردونه ور
turntables صفحه گردونه
passes گردونه گدوک
passed گردونه گدوک
pass گردونه گدوک
turntable صفحه گردونه
training gear گردونه در سمت
activity wheel گردونه فعالیت
motor cars گردونه خودرو
motor car گردونه خودرو
trailers یدک گردونه
locomobile گردونه خودرو
memory drum گردونه یاد
elevator gear گردونه در ارتفاع
drummed گردونه دوار
drum گردونه دوار
trailer یدک گردونه
gipsy گردونه هرزگرد
knob پیچ گردونه
knobs پیچ گردونه
gipsy گردونه دوار
color wheel گردونه رنگ امیزی
smoked drum گردونه ثبت کننده
slugs جانور تنبل گردونه کندرو
slugged جانور تنبل گردونه کندرو
flier درحال پرواز گردونه تیزرو
flyers درحال پرواز گردونه تیزرو
slug جانور تنبل گردونه کندرو
wagonette گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
fliers درحال پرواز گردونه تیزرو
flyer درحال پرواز گردونه تیزرو
traction engine لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
traction engines لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
ralliear یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
four in hand گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
flying ambulance گردونه تندروبرای بردن زخم خوردگان جنگ
porte cochere در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
tins قوطی
canning قوطی
boxes قوطی
canisters قوطی
canister قوطی
tin قوطی
box قوطی
can قوطی
packets قوطی
six-packs شش قوطی
six-pack شش قوطی
packet قوطی
cans قوطی
kittereen یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
landdau یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
spice box قوطی ادویه
springer قوطی قر شده
box of matches قوطی کبریت
match box قوطی کبریت
tinned توی قوطی
can قوطی حلبی
snuff box قوطی انفیه
box camera دوربین قوطی
cans قوطی حلبی
snuffbox قوطی انفیه
tinned قوطی کرده
canning قوطی حلبی
box cameras دوربین قوطی
tincan قوطی حلبی
matchboxes قوطی کبریت
can opener در قوطی باز کن
can-openers در قوطی باز کن
jewel case قوطی جواهر
can-opener در قوطی باز کن
canisters قوطی خرج
canister قوطی خرج
cigarette case قوطی سیگارت
cigar case قوطی سیگار
gasoline can قوطی بنزین
accumulator box قوطی اکولاموتور
waggonette گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
fly book قوطی مگس ساختگی
box trail سهم قوطی شکل
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
pouncet box قوطی عطر پاش
pillbox قوطی حب دارو وغیره
pouncet box قوطی محتوی گردخوشبو
ferris wheel گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
tin opener [British] قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
can opener [American] قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
package قوطی بسته بندی کردن
packages قوطی بسته بندی کردن
packaged قوطی بسته بندی کردن
Find demolition charges to قوطی مواد منفجره همه منظوره
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
all purpose canister قوطی مواد منفجره همه منظوره
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
springer قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
capped سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
cap سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
vanity boxŠcaseŠor bag قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
demolition block مجموعه خرج منفجره قوطی خرج
applet 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
capstan میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
thumbnail کوچک
puny کوچک
pipsqueak کوچک
culvert پل کوچک
seed bud پر کوچک
runty کوچک
little کوچک
ponceau پل کوچک
short ton تن کوچک
plumelet پر کوچک
culverts پل کوچک
plumule پر کوچک
pipsqueaks کوچک
minor کوچک
pilule حب کوچک
thumbnails کوچک
petty کوچک
weensy کوچک
whiffet سگ کوچک
diminutive کوچک
dimmers کوچک
bantams کوچک
bantam کوچک
minute کوچک
smallest کوچک
smaller کوچک
pillule حب کوچک
fractional کوچک
pint size کوچک
pint-size کوچک
minuscule کوچک
petit کوچک
minus cule کوچک
fortalice دژ کوچک
small fry کوچک
small کوچک
venule رگ کوچک
imminution کوچک
ickle کوچک
weeniest کوچک
gracile کوچک
weenier کوچک
cerebellum مخ کوچک
exiguousness کوچک
weeny کوچک
canis minor سگ کوچک
micro کوچک
dinky کوچک
half pint کوچک
tiddlier کوچک
tiddliest کوچک
tiddly کوچک
floret گل کوچک
micros کوچک
canis minoris سگ کوچک
pilot motor موتور کوچک
tipping سر صفحه کوچک
cloudlet ابر کوچک
cirque دایره کوچک
pinkie انگشت کوچک
pouch کیسه کوچک
pouches کیسه کوچک
fleuret گل ساختگی کوچک
pint sized ناچیز کوچک
crackers کلوچه کوچک
coney خرگوش کوچک
colonnette ستون کوچک
coffeehouse کافه کوچک
cockle shell کرجی کوچک
pocket lamp لامپ کوچک
platelet صفحه کوچک
pinky انگشت کوچک
cockboat کرجی کوچک
field colours پرچم کوچک
planetesimal کوچک ستاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com