English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
English Persian
supply price قیمت عرضه
Search result with all words
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
marginal supply price قیمت عرضه نهائی
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
supply price of capital قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
Other Matches
reaganomics اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
inept بی عرضه
presentations عرضه
proffers عرضه
slouchy بی عرضه
proffered عرضه
proffer عرضه
aggregate supply عرضه کل
presentation عرضه
offer عرضه
efficiency عرضه
offers عرضه
offered عرضه
proffering عرضه
dowdy بی عرضه
total supply عرضه کل
supply عرضه
good for nothing بی عرضه
supplied عرضه
supplying عرضه
offered عرضه کردن
presents عرضه کردن
aggregate market supply عرضه کل بازار
presenting عرضه کردن
presented عرضه کردن
present عرضه کردن
disposable قابل عرضه
supplying عرضه داشتن
money supply عرضه پول
supply of money عرضه پول
supply of labor عرضه کار
supply management مدیریت عرضه
supply schedule جدول عرضه
supply عرضه داشتن
glut عرضه بیش از حد
national supply عرضه ملی
gluts عرضه بیش از حد
provide عرضه کردن
provides عرضه کردن
money stock عرضه پول
presentation ارائه عرضه
presentations ارائه عرضه
elastic supply عرضه با کشش
oversupply عرضه بیش از حد
supplied عرضه داشتن
work effort عرضه کار
exposition عرضه نمایشگاه
expositions عرضه نمایشگاه
offer and demand عرضه و تقاضا
supply function تابع عرضه
counter offer عرضه متقابل
presentative عرضه داشتنی
jackstraw ادم بی عرضه
change in supply تغییر عرضه
trial offer عرضه ازمایشی
sampling offer عرضه ازمایشی
representable قابل عرضه
inelastic supply عرضه بی کشش
excess supply عرضه اضافی
fixed supply عرضه ثابت
quantity of supply مقدار عرضه
supply and d. عرضه وتقاضا
excess supply عرضه بیش از حد
offers عرضه کردن
supply constraints محدودیتهای عرضه
supply curve منحنی عرضه
offer عرضه کردن
elasticity of supply کشش عرضه
joint supply عرضه مشترک
leader merchandising پیشرو در عرضه
elastic supply عرضه حساس
supply and demand عرضه و تقاضا
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
goons تروریست بی عرضه و نالایق
goon تروریست بی عرضه و نالایق
scruff ادم بی عرضه وفقیر
price elasticity of supply کشش قیمتی عرضه
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
disposure نمایش عرضه داشت
offeror فروشنده عرضه کننده
perfectly inelastic supply عرضه کاملا بی کشش
personal service utility عرضه سرانه کار
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
real money supply عرضه واقعی پول
marketability قابلیت عرضه در بازار
quantity supplied مقدار عرضه شده
perfectly elastic supply عرضه کاملا با کشش
marketed به بازار عرضه کردن
to place on the market به بازار عرضه کردن
to put on the market به بازار عرضه کردن
offered پیشکش کردن عرضه
to offer عرضه کردن [ کالا]
offer پیشکش کردن عرضه
offers پیشکش کردن عرضه
gluts عرضه بیش از تقاضا
marketable قابل عرضه دربازار
market به بازار عرضه کردن
markets به بازار عرضه کردن
glut عرضه بیش از تقاضا
to offer a reward [for] عرضه کردن پاداشی [برای]
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
backward bending supply curve منحنی عرضه به عقب خم شونده
marketable goods کالاهای قابل عرضه به بازار
supplied تامین موجودی عرضه نمودن
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supplying تامین موجودی عرضه نمودن
long run industry supply curve منحنی عرضه صنعت در بلندمدت
oversell بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
overselling بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
lot جنس عرضه شده برای فروش
loanable funds وجوه قابل عرضه به بازار پول
oversold بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
oversells بیش از عرضه یا تولید فروش کردن
stocked عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
sue and losse part عرضه کالا به صورت مجزا یاتفکیک شده
sad sack ادم خوش نیت ولی احمق وبی عرضه
launching جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
readout دریافت فوری اطلاعات پردازش شده قابل عرضه بازخوانی
launch جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launched جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
launches جاانداختن کالا در بازار عرضه نمودن کالای جدید دربازار
window shopper کسی که فقط از پشت ویترین کالاهای عرضه شده راتماشا میکند
commodity چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodities چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
letters patent نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
tendering وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
say's law عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
worth قیمت
cif قیمت
price limit حد قیمت
bourse قیمت
valueless بی قیمت
all in price قیمت کل
above rubies بی قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
priceless بی قیمت
wage price guideline قیمت
wage price spiral قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
prices قیمت
equivalent هم قیمت
equivalents هم قیمت
invalued بی قیمت
high priced پر قیمت
quotation قیمت
quotations قیمت
price قیمت
price line خط قیمت
cost قیمت
treasure ذی قیمت
At the price of. At the cost of . به قیمت
value قیمت
nominal کم قیمت
values قیمت
valuing قیمت
PR قیمت
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
cartel اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
peasonable price قیمت عادله
proper price قیمت عادله
fair price قیمت بیطرفانه
fair value قیمت عادله
fair price قیمت مناسب
fair price قیمت عادلانه
fair price قیمت منصفانه
price freezing تثبیت قیمت
factor price قیمت عوامل
price increase ترقی قیمت
price index شاخص قیمت
price freezing انجماد قیمت
price freeze تثبیت قیمت ها
price discrimination تبعیض قیمت
high dollar value سنگین قیمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com