English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
English Persian
retired draft لاشه برات
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
corpses لاشه
corpse لاشه
carrion لاشه
carcases لاشه
carcass لاشه
carcasses لاشه
bier لاشه
biers لاشه
carnage لاشه ها
corse لاشه
cadavers لاشه
cadaver لاشه
carcase لاشه
cadaverous لاشه مانند
spalls لاشه سنگ
cadaveric لاشه مانند
quarries لاشه شکار
quarry لاشه شکار
quarrying لاشه شکار
hulls لاشه کشتی
necrophagous لاشه خوار
necrophilous لاشه دوست
trunks تنه لاشه
hull لاشه کشتی
body لاشه جسم
hulk لاشه کشتی
hulks لاشه کشتی
trunk تنه لاشه
carrion لاشه گندیده
rubble سنگ لاشه
fieldstone لاشه سنگ
bodies لاشه جسم
offal مواد زائد لاشه
uncoursed rubble masonery بنایی سنگ لاشه در هم
hulky لاشه دار بدهیکل
to recover a body from the wreckage بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
wreckage piece تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
incinerator کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerators کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoriums کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematorium کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoria کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
bill برات
bill of exgchange برات
bills برات
drawer برات کش
drawers برات کش
bill of e. برات
bill exchange برات
bill of exchange برات
honors برات
honored برات
drafted برات
cheques برات
cheque برات
honoring برات
drafts برات
honours برات
honouring برات
draft برات
honoured برات
honour برات
cambist دلال برات
foreign bill برات ارزی
draft at sight برات به رویت
drawee برات گیر
draft at sight برات دیداری
dishoner نکول برات
clean bill برات ساده
currency of a bill مدت برات
honor پذیرفتن برات
re exchange برات رجوعی
make a draft for برات کردن
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
sight bill برات دیداری
sight draft برات دیداری
sight draft برات به رویت
indorsee برات گیر
foreign bill برات خارجی
drawer of a bill of exchange برات دهنده
drawn on برات کشیدن
usance bill برات به وعده
due bill برات پرداختنی
enfacement رونویسی برات
trade acceptance برات قبولی
exequatur برات قونسول
short bill برات کم مدت
bill pay able at sight برات رویت
premium صرف برات
kites برات دوستانه
dishonored نکول برات
dishonoring نکول برات
dishonour نکول برات
dishonoured نکول برات
dishonouring نکول برات
dishonours نکول برات
dishonors نکول برات
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
holder دارنده برات
holders دارنده برات
drawer کشنده برات یا چک
drawer برات گیر
kites برات صوری
kite برات دوستانه
kite برات صوری
premiums صرف برات
draft حواله برات
draft برات کشی
draft برات سفته
drafted حواله برات
drafted برات کشی
drafted برات سفته
drafts حواله برات
drafts برات کشی
drafts برات سفته
paper سفته برات
papered سفته برات
papering سفته برات
papers سفته برات
drawer برات دهنده
drawers کشنده برات یا چک
drawers برات دهنده
bank bill برات بانک
accommodation bill برات دوستانه
bank draft برات بانکی
bankbill برات بانک
bill broker دلال برات
accommodation acceptance برات دوستانه
bill of exchange برات مبادلهای
bill exchange برات بازرگانی
bill of exchange برات ارزی
drawers برات گیر
agiotage دلالی برات
bill pay able at sight برات دیداری
time draft برات مدت دار
sight draft برات یا حواله دیداری
bill time draft برات وسفته موجل
discount with تنزیل کردن برات
days sight draft برات دیداری 06 روزه
usance برات وعده دار
draft at tenor برات مدت دار
first of exchange نسخه اصلی برات
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
discounting برات را نزول کردن
overdue draft برات سررسید گذشته
discounts برات را نزول کردن
blank endorsement برات سفید مهر
drawers برات دهنده محیل
discounted برات را نزول کردن
drawer برات دهنده محیل
discount برات را نزول کردن
bill payable برات قابل پرداخت
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
the bill is undue وعده برات نرسیده است
bills payable برات های پرداخت کردنی
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
draw on عهده کسی برات کشیدن
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
Now I am going to tell you something. حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com