English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
cadaverous لاشه مانند
cadaveric لاشه مانند
Other Matches
corse لاشه
corpses لاشه
biers لاشه
bier لاشه
carcasses لاشه
corpse لاشه
cadaver لاشه
cadavers لاشه
carcass لاشه
carrion لاشه
carcases لاشه
carcase لاشه
carnage لاشه ها
hulks لاشه کشتی
body لاشه جسم
spalls لاشه سنگ
hull لاشه کشتی
hulls لاشه کشتی
bodies لاشه جسم
hulk لاشه کشتی
rubble سنگ لاشه
carrion لاشه گندیده
necrophilous لاشه دوست
quarries لاشه شکار
necrophagous لاشه خوار
quarry لاشه شکار
quarrying لاشه شکار
retired draft لاشه برات
trunk تنه لاشه
trunks تنه لاشه
fieldstone لاشه سنگ
hulky لاشه دار بدهیکل
offal مواد زائد لاشه
uncoursed rubble masonery بنایی سنگ لاشه در هم
to recover a body from the wreckage بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
wreckage piece تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
incinerator کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
wrecks لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoria کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wreck لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
incinerators کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematorium کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoriums کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wrecking لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
plumelike پر مانند
reedy نی مانند
without an e. بی مانند
etcetera و مانند ان
reedier نی مانند
plumose پر مانند
capitate مانند سر
goatish بز مانند
impish جن مانند
vide مانند
similar مانند
gypsiferous گچ مانند
encephaloid مخ مانند
unequaled بی مانند
capillaceous مانند نخ
penniform پر مانند
analogous مانند
fulidal اب مانند
filiform نخ مانند
thready نخ مانند
threadlike نخ مانند
blotchy لک مانند
floriform گل مانند
fluty نی مانند
etc و مانند آن
anthoid گل مانند
tendinous بی مانند
feathery پر مانند
unapproachable بی مانند
incomparable بی مانند
nearing مانند
inimitable بی مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
reediest نی مانند
pipelike نی مانند
womanlike زن مانند
myrtle formed اس مانند
simulant مانند
after the example of مانند
mammilliform مانند
frothy کف مانند
icily یخ مانند
as مانند
near مانند
near- مانند
neared مانند
nearer مانند
argillaceous گل مانند
argillaceous رس مانند
lambdoid مانند
unique بی مانند
uniquely بی مانند
inapproachable بی مانند
string نخ مانند
analogues مانند
toughest پی مانند
analogue مانند
tough پی مانند
foggier مانند مه
foggiest مانند مه
foggy مانند مه
arundinaceous نی مانند
nearest مانند
nears مانند
liplike لب مانند
unequalled بی مانند
tougher پی مانند
castellated دژ مانند
mammilary مانند
analog مانند
and so on و مانند ان
unparalleled بی مانند
similiar مانند
aquiform اب مانند
seedlike بذر مانند
as ever مانند همیشه
dendriform مانند درخت
corvine کلاغ مانند
cowish گاو مانند
deltoideus مانند دال
disclike صفحه مانند
corpuscular گویچه مانند
dermatoid پوست مانند
pterygoid بال مانند
parchmenty پوست مانند
coriaceous چرم مانند
dermoid پوست مانند
dermoidal پوست مانند
prurigmous مانند خنش
digitiform انگشت مانند
deltoid مانند دال
deiform خدا مانند
culicoid پشه مانند
cystoid مانند مثانه
cuticular پوست مانند
shadowlike سایه مانند
aphthoid برفک مانند
arborescent شاخه مانند
apelike میمون مانند
ctenoid شانه مانند
sheetlike ورقه مانند
cryptand حجره مانند
cucullated مانند خودیاباشلق
puriform چرک مانند
pyramidic اهرام مانند
crinoid زنبق مانند
arciform قوس مانند
shelflike تاقچه مانند
argillaceous مانند خاک رس
puppyish توله سگ مانند
as usual مانند همیشه
sagittary مانند تیر
scalelike فلس مانند
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
ceraceous مانند موم
ceratoid شاخ مانند
saddlebacked زین مانند
charry زغال مانند
saclike کیسه مانند
benzenoid بنزن مانند
saccate کیسه مانند
chondroid غضروف مانند
billowy موج مانند
boll برامدگی مانند
sanguineous خون مانند
brach تازی مانند
bursiform کیسه مانند
bursiform کیف مانند
butyric کره مانند
boxy جعبه مانند
campanulate زنگ مانند
canaliculate ابراه مانند
cancellate شبکه مانند
scabious دله مانند
bosomy پستان مانند
rodlike میله مانند
scalelike ترازو مانند
rocklike خاره مانند
rattish موش مانند
coralline مرجان مانند
coralloid مانند مرجان
auriform گوش مانند
asteroidal مانند ستاره
leatheroid چرم مانند
ramiform شاخه مانند
corneous شاخ مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com